اين همه شيعه ستيزى براى چیست؟
اگر صدام حسین و رژیم بعث در عراق همچنان بر راس قدرت بودند، یقینا مشکلات عراق بیش از حال بود. آقای قرضاوی و همفکرانشان در حالی از گسترش تشيع در عراق و دیگر کشورهای جهان صحبت میکنند و آرزو دارند، صدام حسین یا رژیم بعث دوباره بر سر قدرت بازگردد که صدام حسین خود بزرگترین سد در انتشار مذهب و تبلیغ دین در هر نوع خود اعم از شیعه و سنی بود.
اکنون این سد فرو ریخته است. آقایان به جای این که خوشحال باشند که سد دین ستیزی و دین گریزی شکسته است، بر عکس به شدت نگران شدهاند. آقایان اهل تسنن حتی از این هم فراتر رفتهاند و دست به دامن اسرائیلیها شدهاند. پناه بر خدا تحجر تا به کجا رسیده است. از یک طرف از شیعه و اسلام میگریزند و از طرف دیگر با اسرائیل که هرگز حاضر به مصالحه با آن نبودند، علیه شیعه هم پیمان میشوند. ملت عراق از این تحجر خسته شده است. به دنبال سرپناه و ماوا میگردد.
من نمیدانم این شیعه ستیزی برای چیست؟ چرا همه برای نابودی شیعه کمر همت میبندند. در عراق سالها شیعه و سنی کنار یکدیگر زندگی کردهاند و هیچ گاه بحث شیعه و سنی مطرح نبوده. اکنون نیز هر کدام به نوبه خود در مسائل دینی، سیاسی و میهنی فعال بودهاند و بر شیوه فعالیت یکدیگر هم اثر گذاشتهاند. امروز هر کدام از آنها به نوبه خود به نوعی به عراق کمک میکند. نباید فراموش کنیم پیروزیمان در وضعیت سیاسی یعنی پیروزی اکثریت و اقلیت عراق هر دو باهم. حرکت مذهبی ما همواره در میان کشورهای عربی و جهان تاثیرگذار بوده و نباید بگذاریم این تاثیر گذاری بر خلاف آنچه برخی تندروها میخواهند از بین برود.
اظهارات آقای قرضاوی برای همه ما تعجبآور بود. او در حالی که خطر وهابیت سراسر عالم اسلامی را تهدید میکند، شیعیان را مبدع توصیف میکند. یعنی دقیقا همان حرفی که وهابیها میزنند. نباید در این شک کرد که حرکت شبه دینی تندرویی که همان وهابیت باشد تلاش میکند چهره سیاهی از اسلام به نمایش بگذارد. گویا این شیوه افراطی و تندرو برای قرضاوی خطر محسوب نمیشود با وجود این که این فرقه جان ملیونها انسان را تهدید میکند. با کمال تاسف باید گفت، تلاشی آغاز شده که میخواهند نه تنها شیعه بلکه تمام دنیای اسلام را گرفتار کنند. تلاشی که با سوء استفاده شبکههای ماهوارهای شدیدتر هم شده است.
برای من سئوالی به وجود آمده، آیا آنها میخواهند با نهضتهای اسلامی رو در رو شوند؟ آیا میخواهند توطئهای شبیه توطئهای که برای عراق جدید کشیدهاند، طراحی کنند؟
در این جا من به تمام دشمنان عراق، شیعه و اسلام میگویم، شیعيان اکثریت قابل ملاحظه عراق را تشکیل میدهند، و امروزه نمونه موفق تجربه آزادی، زندگی مسالمتآمیز و احترام به مناسک مذاهبی بر اساس اصول دموکراتیک برای مشارکت در دنیای آزاد هستند. باید گفت، این شیوه فکری بر خلاف تفسیرهای تندرو و دیکتاتوری که علیه این تجربه فعال است در خود رنگ و بوی ميهنی، سیاسی و دینی دارد.
در همین حال باید این را هم بگویم که مسئولیت بزرگی بر دوش شیعیان به ویژه در شهرهای شیعه نشین و به خصوص شهر نجف اشرف مهمترین قطب تشیع در عراق است. تشيع توانسته است به موفقیتهای بسیار بزرگی در روند سیاسی عراق دست یابد و توانسته احساس میهن دوستی را در میان شهروندان عراقی تقویت کند.
نظر شما :