ايران در مطبوعات جهان-۸ سبتامبر
*کریستین ساینسمانیتور: راه حل مساله هسته ای ایران یک آزمون سنجش وفاداری-*واشنگتن تایمز: ایران و رئیس جمهور آینده آمریکا-*دویچه وله:اسرائیل: بحثهای موافق و مخالف پیرامون حمله به ایران
کریستین ساینسمانیتور: راه حل مساله هسته ای ایران یک آزمون سنجش وفاداری
آمریکا در متوقف کردن ایران از پیشبرد برنامه هسته ایاش به بنبست رسیده است. ایران اعتنایی به درخواستهای قطعنامههای شورای امنیت برای تعلیق فعالیتهای غنیسازی اورانیومش نکرده است و مذاکرات تهران با اتحادیه اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در هفتههای اخیر تنها به ایران اجازه داد بدون افزایش نظارت بر برنامه هسته ایاش به غنیسازی اورانیوم خود ادامه دهد. در این بین دولت جورج بوش، رییسجمهور آمریکا تلاش کرده است از تحریم به عنوان افزایش عامل فشار به ایران استفاده کند.
اخیرا نیز در جریان رقابتهای ریاست جمهوری سناتور باراک اوباما، کاندیدای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تکرار کرد که در صورت موفقیت در انتخابات متعهد به "افزایش فشار دیپلماتیک به ایران است". حتی اگر گاهی اوقات به نظر میرسد ایران ممکن است ایده تعلیق موقت غنیسازی اورانیوماش را در نظر بگیرد، شواهد حاکی از این است که تهران قصد ندارد حتی در مواجهه با تحریمها این فعالیت خود را متوقف کنند. آشکار است که به یک رویکرد جدید احتیاج است تا کنترل شدیدتری را بر برنامه هسته ای ایران اعمال کرده و به حق ایران برای داشتن فعالیتهای هسته ای صلح آمیز احترام بگذارد. لفاظیهای جنگ طلبانه و تداوم خودداری ایران از پیروی از درخواستهای بینالمللی جهان را در زمینه احتمال حمله اسراییل نگران کرده است.
ارتش اسراییل ممکن است سعی کند عملیات سال 1981 را که به نابودی راکتور هسته ای عراق انجامید تکرار کند؛ اما این بار احتمال این که بتواند تاسیسات هسته ای ایران را که در میان تاسیسات دیگر پخش شده است نابود کند بسیار اندک است. راه حل مساله هسته ای یک آزمون سنجش وفاداری است که میتواند به هر دو طرف اطمینان خاطر بدهد. مذاکرهکنندگان هسته ای باید درک کنند که مقامات ایرانی قصد دارند به قولی که در زمینه حفظ حق غنیسازی اورانیوم به مردم ایران دادند، وفادار باشند. به همان نسبت مقامات ایرانی نیز باید درک کنند که لازم است وفاداری خود را به سیستم حقوقی بینالمللی ثابت کنند تا بتوانند ماهیت صلحآمیز برنامههای هسته ای خود را حفظ کنند. یک توافق احتمالی بر مبنای اعتمادسازی میتواند آمریکا و سایر کشورهای دارای انرژی هسته ای را به مشتریان ایران تبدیل کند، با این شرط که ایران پادمانهای مستحکمتر برای برنامه هسته ایاش را بپذیرد.
مشتریان ایران اورانیوم غنیسازی شده و سوخت مصرف شده حاوی پلوتونیم را به قیمت مناسب میخرند. به این ترتیب میتوان اطمینان یافت که ایران انباری از اورانیوم غنیسازی شده یا پلوتونیوم را ذخیره نکرده و به طور مرتب سوخت هسته ای را با کشتی برای مشتریانش ارسال میکند. مقامات ایرانی در صورتی که چنین توافقی را بپذیرند نشان میدهند که نیاتشان کاملا صلحآمیز است. ایران با پذیرش این معامله باعث میشود جهان برنامه هسته ایاش را به رسمیت بشناسد و میتواند تاکید کند که ابر قدرت جهان مشتریاش است. این یک موقعیت برد ـ برد خواهد بود. در حال حاضر فقدان برخی عناصر موجب ایجاد شک و تردید در زمینه صلحآمیز بودن ماهیت برنامه هسته ای ایران شده است. برای تولید سوخت هسته ای یک راکتور غنیسازی کافی نیست. هر کشوری برای آغاز این روند نیازمند ذخایر اورانیوم طبیعی است. علاوه بر آن به تاسیسات تولید سوخت نیاز دارد تا بتواند اورانیوم غنیسازی شده را به سوختی که میتواند درون هسته یک راکتور اتمی قرار گیرد، تبدیل کند. ایران هیچ یک از این اقلام اساسی را ندارد.
بنابراین ایران نمیتواند به تنهایی یک برنامه هسته ای صلحآمیز را داشته باشد. تهران برای ساخت راکتورهای هسته ای تجاری باید به تولیدکنندگان بزرگ راکتور از جمله فرانسه، روسیه، آمریکا (یعنی تعدادی از کشورهایی که در تلاشند برنامه هسته ای ایران را متوقف کنند) تکیه کند. این کشور علاوه بر آن باید بر تامین کنندگان بینالمللی اورانیوم طبیعی و تاسیسات بینالمللی تولید سوخت تکیه کند. معاملهای که از آن یاد شد در نهایت ایران و قدرتهای جهانی را در یک رابطه دو جانبه مشتری ـ تولیدکننده به یکدیگر متصل میکند. این رویکرد بینالمللی گروهی نوری روشن را بر فعالیتهای هسته ای ایران انداخته و در همان حال به ایران فرصتی میدهد تا اظهارات علنیاش مبنی برنیات صلحآمیز تهران را ثابت کند.
مقامات ایرانی بارها درباره "تضمینهای عینی" درباره صلحآمیز باقی ماندن برنامه هسته ایشان صحبت کردهاند اما هنوز چنین تضمینهایی را به اجرا نگذاشتهاند؛ تضمنیهای عینی میتواند شامل نظارت بینالمللی مداوم بر همه تاسیسات هسته ای ایران از طریق ابزار مطمئن جمعآوری اطلاعات و نیز حضور بازرسان فراوان در سایتها باشد. برای متقاعد کردن ایران به پذیرش چنین تضمینهایی قدرتهای جهانی باید روابط مشتری ـ تولیدکننده ذکر شده را در یک خیابان دو طرفه برقرار کنند. یک روابط تجاری معنیدار تنها به پول ربط ندارد. چنین رابطهای گامی بزرگ به سوی وارد کردن ایران به جامعه بینالمللی یعنی جایی که همه کشورها برای برقراری امنیت جمعی با یکدیگر همکاری میکنند است.
واشنگتن تایمز: ایران و رئیس جمهور آینده آمریکا
اکنون که نامزدهای ریاست جمهوری و معاونان آنها از احزاب دموکرات و جمهوری خواه مشخص شده اند، مردم آمریکا فرصت دارند کسانی را که می توانند از عهده چالش های پیش رو در چهار تا هشت سال آینده بر آیند انتخاب کنند.اولین نگرانی رأی دهندگان در انتخابات ماه نوامبر می بایست جنگ باشد، اما نه جنگی که اکنون در عراق و افغانستان جاری است. منظور جنگ اجتناب ناپذیری است که درواقع شروع شده اما ظرف یک یا دو دوره آینده ریاست جمهوری شکل کاملی به خود خواهد گرفت. امسال رأی دهندگان مشخص می کنند که آیا ما آمادگی آن را داریم یا خیر.
هر آمریکائی می بایست قبل از حاضر شدن پای صندوق رأی، این را درک کرده باشد. باید بداند رئیس جمهور فعلی محمود احمدی نژاد، خود را ملزم به توسعه تسلیحات هسته ای ایران می دانند. آقای احمدی نژاد عقیده خود را در سال جاری روشن کرده است. او اعتقاد دارد امام دوازدهم ظهورخواهد کرد و اسلام را برای استیلا بر دنیا رهبری خواهد کرد.
از آنجا که امام دوازدهم فقط وقتی ظهور می کند که دنیا در بحران و هراس باشد، آقای احمدی نژاد عقیده دارد که می بایست اسباب بروز این بحران باشد. او به قدری از بازگشت این امام مطمئن است که قبلاً در مقام شهردار، برخی خیابان ها را برای استقبال از وی عریض تر کرده بود. شاهدان ادعا می کنند که او در سال 2006 و قبل از ایراد سخنرانی در سازمان ملل، برای امام دوازدهم دعا می کرد. با در نظر گرفتن همه اینها در کنار هشدار قبلی وی درباره لزوم محو شدن اسرائیل از نقشه و مرعوب نشدن از حمله آمریکا و اسرائیل با این بهانه که مرگ هر مسلمان مظلوم او را در سفر آخرت به پاداش می رساند، مشخص می کند که چرا جنگ با ایران اجتناب ناپذیر است. درحالیکه دوره فعلی ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در اوت 2009 پایان می یابد، اما او می تواند در انتخابات برای دور بعدی هم شرکت کند.
برای شروع یک جنگ با ایران سه سناریو وجود دارد:
1- کمترین احتمال این است که صرفنظر از اینکه چه کسی به کاخ سفید راه پیدا کند، آمریکا با توجه به ناکارآمد بودن تلاش های دیپلماتیک به ایران آخرین هشدار را برای توقف برنامه تسلیحات هسته ای بدهد و سپس دست به یک حمله نابود کننده به تأسیسات هسته ای آن کشور بزند.
1- کمترین احتمال این است که صرفنظر از اینکه چه کسی به کاخ سفید راه پیدا کند، آمریکا با توجه به ناکارآمد بودن تلاش های دیپلماتیک به ایران آخرین هشدار را برای توقف برنامه تسلیحات هسته ای بدهد و سپس دست به یک حمله نابود کننده به تأسیسات هسته ای آن کشور بزند.
2- دوم اینکه اسرائیل با علم به اینکه موجودیتش درخطر است، یک حمله پیشگیرانه به تهران را برای درهم کوبیدن توان هسته ای آن کشور ترتیب دهد. این سناریو بحث روز است. درصورت وقوع چنین حمله ای از سوی اسرائیل- که تمرین آنها هم پیشتر انجام شده، عواقبی که از سوی ایران برای آمریکا در پیش خواهد بود نظیر حالتی است که حمله توسط خود آمریکا صورت گرفته باشد. ممکن است این سناریو با اظهارات منفی جدید جو بایدن درباره مسؤولان اسرائیلی مورد تجدید نظر قرار بگیرد. آقای بایدن به عنوان «کارشناس» سیاست خارجی باراک اوباما گفت: «اسرائیل باید با هسته ای شدن ایران کنار بیاید... در اینکه تحریم ها مؤثر واقع شود تردید وجود دارد، و من مخالف گشودن یک جبهه نظامی و دیپلماتیک جدید هستم.» دیگر گزینه ای جلوی اسرائیل باقی نمی ماند.
3- سوم اینکه به احتمال زیاد درحالیکه اسرائیل و آمریکا نظاره گر هستند،ایران تسلیحات هسته ای را توسعه بخشیده و به حمله هسته ای علیه اسرائیل و ترتیب دادن حملات تروریستی هسته ای علیه آمریکا دست خواهد زد و سپس منتظر حمله تلافی جویانه آن دو کشور خواهد نشست.تنها با در پیش گرفتن قدم های دیپلماتیک متمرکز و سخت گیرانه رئیس جمهوری بعدی است که احتمال پیشگیری از این جنگ امکان پذیر است. این قدم ها در صورتیکه تا حد امکان با همراهی متحدان ما همراه شود و شامل حداکثر کردن تحریم های اقتصادی علیه ایران، پر و بال دادن با سازمان مجاهدین خلق و خارج کردن آنها از لیست سازمان های تروریستی آمریکا، حمایت مالی از همه گروه های مخالف ایران و نیز دست زدن به هرگونه اقدام لازم برای تغییر رژیم در تهران باشد، ثمربخش خواهد بود.
در عین بی خبری اکثر آمریکائی ها، جنگ با ایران از سه دهه پیش شروع شده است. انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر، سرنوشت آمریکا را تعیین خواهد کرد. رویاروئی اجتناب ناپذیر با ایران هم به دوره آینده ریاست جمهوری کشیده خواهد شد. این دوره ای خواهد بود که ما نمی توانیم تاوان یک رهبری بی تجربه را بپردازیم.
دویچه وله:اسرائیل: بحثهای موافق و مخالف پیرامون حمله به ایران
در اسرائیل بحث پیرامون حمله احتمالی به ایران بالا گرفته است. رئیس رژیم اسرائیل سایر رهبران این کشور را به خویشتنداری و ترجیح گزینههای غیرنظامی فرا خوانده است. او از سیاست آمریکا در خاور میانه هم انتقاد کرده است.شیمون پرز، رئیس رژیم 85 ساله اسرائیل، به ایهود اولمرت، نخستوزیر این کشور، در مورد حمله به ایران هشدار داد.
وی نخستین مقام بلندپایه سیاسی اسرائیل است که مخالفت خود را با اقدام نظامی علیه ایران اعلام میکند. پرز هرگونه اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی را جرقهای برای شعلهورشدن جنگی تازه میداند. به اعتقاد وی استفاده از گزینههای دیگر، همچون تحریمهای اقتصادی، مؤثرتر و بیخطرتر خواهد بود.
پرز اجماع جهانی برای افزایش فشار بر جمهوری اسلامی را بهترین گزینه خوانده است. رئیس رژیم اسرائیل معتقد است که جمهوری اسلامی در شرایط کنونی خطری برای اسرائیل به حساب نمیآید، اینکه کشوری سلاح اتمی داشته باشد هم کسی را نگران نمیکند، بلکه مشکل اصلی، حکومت ایران و شخصی چون احمدینژاد است. وی میپرسد: «اینکه فردا سوئیس اعلام کند که به بمب اتمی دست یافته، آیا کسی را نگران میکند؟» ایهود اولمرت و ایهود باراک، نخستوزیر و وزیر دفاع اسرائیل، بارها اعلام کردهاند که ایران اتمی را تحمل نخواهند کرد. باراک ماه گذشته و پس از دیدار با کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه ایالات متحده، اعلام کرده بود که اسرائیل از تمام گزینهها برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی استفاده خواهد کرد.در ماه جاری میلادی (سپتامبر) انتخابات نخستوزیری اسرائیل برگزار خواهد شد. شائول موفاز، معاون نخستوزیر و خانم تزیپی لیونی، وزیر امور خارجه اسرائیل، نامزدهای اصلی تصدی پست نخستوزیری هستند.
موفاز از کسانی است که در عرصه سیاسی اسرائیل، بر باقیماندن گزینه نظامی علیه ایران تأکید میکند. پرز همچنین از سیاست خارجی ایالات متحده انتقاد کرده است، سخنانی که شنیدن آن از زبان سران اسرائیل کمی غریب بهنظر میرسد. وی معتقد است که ایالات متحده برای صدور دموکراسی – با تعریف آمریکا – به خاور میانه، بیش از حد بر نیروی نظامی تکیه میکند و با این روش مخالفان بسیاری را در منطقه برای خود خریده است.
نظر شما :