این ژاپن نیست که فرصت اداره جهان را از ایران می گیرد
ایران که پس از پنج دهه عضویت در سازمان ملل قصد دارد به عضویت غیردائم شورای امنیت درآید با ژاپن در همین زمینه وارد مجادله ای لفظی شده است که شاید خود گویای زمان نامناسب برای پیوستن ایران به شورای امنیت باشد.
ایران که پس از پنج دهه عضویت در سازمان ملل قصد دارد به عضویت غیردائم شورای امنیت درآید با ژاپن در همین زمینه وارد مجادله ای لفظی شده است که شاید خود گویای زمان نامناسب برای پیوستن ایران به شورای امنیت باشد.
شورای امنیت پنج عضو دائم و ۱۰ عضو انتخابی دارد. آمریکا، بریتانیا، چین، فرانسه و روسیه پنج عضو دائم را تشکیل میدهند که از حق وتو برخوردارند و اعضای غیر دائم به مدت دو سال برگزیده میشوند و برای انتخاب شدن، نیازمند کسب آرای دو سوم از ۱۹۲ کشور عضو سازمان ملل متحد هستند.
براى عضويت در شوراى امنيت به عنوان مثال بايد ديد در گروه آسيايى کدام کشورها نامزد هستند و چه کشورهايى قبلا عضو بوده اند تا نوبت به کشورهاى ديگر برسد. روال نیز بر این است که کشورهاى هر منطقه روى يک يا چند کشور مشخص و واحد به توافق می رسند و سپس از بين نامزدها آن کشورها را به مجمع عمومى معرفى می کنند.
به طور طبیعی اين موضوع که کدام دولتها در مجمع عمومى راى مى آورند بستگی مستقیم به لابی ها و رابطه آنها با ساير کشورهاى دنيا دارد. با درنظر گرفتن اینکه هر کشورى بر اساس مصلحت و منفعت خود در مجمع عمومى به کشورهاى نامزد عضويت در شوراى امنيت راى مى دهد، بنابراين ارتباط کشور نامزد با ساير ممالک بسيار حائز اهميت است. به عنوان مثال می توان پیش بینی کرد که اغلب کشورهاى عربى رای خود را در این باره به ايران نخواهند داد.
آنچه اکنون از رقابت ایران و ژاپن برداشت می شود این است که ایران برای کسب جایگاه مربوطه وارد رقابتی نامتوازن و اساسا غیر قابل رقابت شده است. تصویری که این روزها از ایران به جهان مخابره می شود و نیز انتقادهای صریحی که مقامات بلندپایه کشورمان از سازمان ملل ارائه می دهند و گاه اساس ساختار آن را زیر سوال می برند از یکسو و رابطه گسترده ژاپن با کشورهاى دنيا در حوزه هاى مختلف و جایگاه آن به عنوان کشوری صنعتی و پیشرفته از سوی دیگر، حکایت از شانس بالاتر ژاپن نسبت به ايران دارد. حتی این را هم می توان گفت که دولت هاى اروپايى و آمريکاى لاتين در کنار برخى کشورهاى آسيايى و عربی ترجيح مى دهند ژاپن عضو شوراى امنيت باشد تا ایران.
نگاهی به تاریخچه و ترکیب اعضای غیر دائم شورای امنیت در دهه های گذشته گویای این واقعیت است که ايران سال ها (از 1956 تاکنون) عضو شوراى امنيت نبوده و ژاپن بارها در آن نقش آفرینی است. اما این قید را نیز باید پذیرفت که ملاک برای این حضور نه زمان است و نه گردش ادوار. هيچ روش حقوقى يا اساسنامه اى براى اينکه مشخص کند اعضاى غيردائم از چه کشورى بايد انتخاب شوند، وجود ندارد. آنچه معیار پذیرش است رای است و صلاحیت کسب رای را کشورهایی تعیین می کنند که طی همه سال های گذشته با آنان مراوده داشته یا نداشته ایم، گفتگو کرده یا نکرده ایم و منافع آن را در نظر داشته یا نداشته ایم.
زمانی که قطعنامه های شورای امنیت به هیچ انگاشته می شود و یا از قول مسئولین آن هم در گفتگو با یک شبکه خبری ژاپنی شنیده می شود که "ایران برای پیشرفت نیازی به دوستی با کشورهای دیگر ندارد" نمی توان انتظار داشت به عضویتش در همان شورا رایی قاطع داده شود. اتفاقا برخی کارشناسان معتقدند که يکى از مشکلات ايران براى عضويت در این شورا صدور قطعنامه های تحريمی عليه ايران است که بر آراى مجمع عمومى سازمان در اين مورد تاثيرگذار خواهد بود.
اگرچه چند روز پیش معاون نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل با انتقاد از عملکرد شورای امنیت خواستار تغییر ساختار این نهاد جهانی شد و گفت "شیوههای کاری، ساختار و روند تصمیم گیری در شورای امنیت نیاز به اصلاحات بنیادین دارد" اما این قبیل انتقادات بطور قانونی راه را بر عضویت کشورها مسدود نمی کند و این فرصت را به منتقدان نیز می دهد تا با تاثیرگذاری بر کشورهای دیگر، زمینه های اخذ رای و در نتیجه تاثیرگذاری بر شورای امنیت و حتی اداره جهان را به دست آورند.
بنابراین اینکه نماينده دائم ايران در سازمان ملل گفته است: "ما با اين عضويت مىخواهيم اعلام کنيم که اين قدرت که 30 سال قبل محلى از اعراب نداشت امروز به قدرتى تاثيرگذار مبدل شده و بايد در صحنه تصميمگيرى بينالمللى حضور داشته باشد... و اعلام کنيم که اين چه شوراى امنيتى است که 5 عضو آن مادام العمر داراى حق وتو هستند؟" نیاز به زمینه سازی دیپلماتیک و لابی قدرتمند با دولت ها و نیز علم به این دارد که عضویت ما در خلاء شکل نمی گیرد.
عباس عراقچی سفير ایران در ژاپن، بعد از مشاهده تلاش چندین باره ژاپنی ها برای کسب عضویت در شورای امنیت و در نتیجه حذف احتمالی ایران به خبرگزاری فارس گفته است: "ژاپنىها بايد بدانند و مىدانند که در منطقه خاورميانه شريکى بهتر از ايران پيدا نخواهند کرد. ايران تقريبا 12 الى 15 درصد نفت ژاپن را تامين مىکند و بيش از 90 درصد نفت ژاپن از منطقه خليج فارس و تنگه هرمز عبور مىکند."
وى که خواسته است با پیش کشیدن مسئله منافع ژاپن در کشورمان آنان را از نامزدی صرف نظر کند افزوده است: "ژاپنىها بايد بدانند و من فکر مىکنم مىدانند که فرصتهاى موجود در ايران دائمى نيست و ما براى انتخاب شرکاى خود و همکارىهاى اقتصادى با ديگران، منتظر ژاپن و هيچ کشور ديگرى نخواهيم شد و به شکر خدا انتخابها و گزينههاى بسيار متعددى پيش روى ما قرار دارد و کشورهاى مختلفى هستند که آماده همکارى با ايران هستند. ژاپنىها و شرکتهاى ژاپنى مىدانند که فرصتهاى اقتصادى در ايران بسيار زياد و جذاب است ولى اين فرصتها هميشه روى ميز باقى نخواهند بود."
لحن عتاب آلود عراقچی که شباهتی اندک به گویش دیپلماتیک یک سفیر در کشوری چون ژاپن دارد، نشان دهنده واقعیتی تلخ و آزاردهنده است؛ واقعیتی که از عدم توانایی ما در چانه زنی و رقابت دیپلماتیک خبر می دهد.
وی البته اذعان کرده است که اصرار ژاپن برای عضویت چندباره نوعی زمینه سازی برای عضویت دائم در شوراى امنيت است فلذا تلاش دارد با تکرار عضويت غيردائم خود در شورا به این مهم دست یابد.
گلایه های او چنین ادامه یافته که: "دليل ژاپنىها هر چه که باشد واقعيت آن است که جمهورى اسلامى ايران بسيار زودتر از ژاپن داوطلبى خود را اعلام کرده بود و از ژاپن چنين انتظارى نمىرفت. در عرف مناسبات دوستى بين کشورها و توافقات بين آنها معمولاً کشورها نوبت را رعايت مىکنند و ما اين دلخورى را از ژاپنىها داريم... انتظار مىرفت ژاپن اجازه دهد کشورها به نوبت، سهم خود را در حفظ صلح و امنيت بينالمللى و در مناسبات بينالملل ايفا کنند. در حال حاضر ما از ژاپن انتظار داريم از کانديداتورى صرفنظر و براى سالهاى آينده مجدداً ثبتنام کند."
سفیر ایران در ژاپن در پایان گفته است: " با اين حال نمىتوان کشورى را به کارى مجبور کرد، آنها تصميم گرفتهاند که در اين قضيه رقابت کنند." و می توان گفت تمام واقعیت ماجرا در همین دو جمله است. دولتمردان کشورمان از 114 عضو غير متعهدها هم که چندى پيش به ايران آمده بودند خواسته تا به عضويت ايران در شوراى امنيت راى دهند، اما از غیر متعهدها هم انتظاری قطعی نمی رود چرا که بارها نشان داده اند در کسب منافع و امتیازگیری از دوستان خویش خبره اند. نظام بین الملل چیزی جز این قواعد نیست که نه می توان از اجماع و قطعنامه هایش چشم پوشید و نه بدون دوستی و تعامل با آنها به پیشرفت اندیشید.
نظر شما :