ايران در مطبوعات جهان-۶ سبتامبر
*رویترز:آمریکا، لیبی را الگویی برای ایران و کرهشمالی میداند-*یونایتدپرس: گرم شدن روابط بولیوی و ایران-*بی بی سی:درسهایی در مورد ایران؟
رویترز:آمریکا، لیبی را الگویی برای ایران و کرهشمالی میداند
سفر کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا به لیبی که اولین سفر یک وزیر آمریکایی از سال 1953 تاکنون است، پنج سال پس از آن رخ میدهد که لیبی اعلام کرد برنامهی تسلیحات کشتار جمعیاش را رها میکند. پائولا دی ساتر، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امر راستی آزمایی، پایبندی و اجرا گفت که سفر رایس نشانگر این واقعیت است که یک کشور میتواند با تغییر رفتار، ماهیت یک رابطه را تغییر دهد. وی در نشستی خبری گفت: کشورهایی که رفتارشان در حمایت از تروریسم را تغییر دهند و با ما همکاری کنند، راهی رو به جلو خواهند داشت. رایس لیبی را یک موفقیت سیاست خارجی برای دولت بوش و الگویی برای ایران و کرهی شمالی میداند. این در حالی است که لیبی و کرهشمالی هر دو دارای برنامه تسلیحات هسته ای هستند، اما ایران همواره تاکید کرده است که تسلیحات هسته ای جایی در دکترین دفاعی ایران ندارد و هدف تهران از دنبال کردن برنامهی هسته ای فقط تولید انرژی است و این برنامه کاملا صلح آمیز است.
با این وجود شان مک کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجهی آمریکا ضمن اعلام سفر رایس به لیبی گفت که رایس به روشنی گفته است در صورت عمل کردن ایران به درخواستهای آمریکا و غرب در خصوص برنامه ی هسته ایاش ، وی در هر زمان و هر مکانی ( که ایران بخواهد) با همتای ایرانیاش دیدار خواهد کرد. مشاجره، لفاظی و فرضیه پردازی دربارهی احتمال رویارویی با ایران که چهارمین تولید کننده بزرگ نفتی جهان است بازارهای جهانی نفت خام را تحت تاثیر قرار داده است. از سوی دیگر گفتوگوهای ششجانبه با هدف پایان دادن به برنامههای هسته ای کرهی شمالی نیز در ماهها و هفتههای اخیر به موانعی برخورد کرد و پیونگ یانگ از موافقت با مکانیسمهای راستی آزمایی خودداری و اعلام کرد که فعالیت تاسیسات هسته ای یانگ بیون را از سر میگیرد. کرهی شمالی دلیل اقدامات اخیرش را خودداری آمریکا از حذف نام پیونگ یانگ از فهرست کشورهای حامی تروریسم اعلام کرد. کرهی شمالی از کار انداختن راکتور هسته ای تولید پلوتونیوم و دیگر تاسیساتش در یانگ بیون را در ماه نوامبر به عنوان گامی رو به جلو در مسیر خلع سلاح نهایی در ازای دریافت امتیازات اقتصادی و سیاسی از جمله حذف نامش از فهرست کشورهای حامی تروریسم، آغاز کرد. لیبی در سال 2006 از فهرست کشورهای حامی تروریسم در وزارت امور خارجهی آمریکا خارج شد.
دی ساتر گفت: همه میدانستند که اقداماتی که در یانگ بیون انجام گرفت، برگشت پذیر بود. پرسش این است که آیا آنها تصمیم میگیرند آن را از رده خارج کنند یا فقط ادای چنین کاری را در میآورند. تفاوت لیبی و کرهی شمالی در این است که طرابلس "تعهدی استراتژیک" را برای رها کردن برنامهی تسلیحات کشتار جمعیاش اعلام کرد و در جهت نابودی تاسیساتش به شکلی که دوباره قابل استفاده نباشد حرکت کرد. دی ساتر ادامه داد: من هنوز چنین چیزی را که بتوانیم آن را تعهدی استراتژیک (از جانب کرهی شمالی) در نظر بگیریم، ندیدهام. مقامات آمریکایی به نمونههای از تلاش واشنگتن برای بهبود روابطش با لیبی از جمله تجارت و سرمایهگذاری در این کشور اشاره می کنند. و در خصوص توافقاتی برای افزایش همکاری در حوزههای فرهنگی، سیاسی و امنیتی با این کشور مذاکراتی در حال انجام است. به علاوه آمریکا برای برپایی یک تاسیسات هسته ای پزشکی در لیبی که باید ظرف چهار سال آینده تکمیل شود، سرمایهگذاری کرده است.
یونایتدپرس: گرم شدن روابط بولیوی و ایران
اوو مورالس، رییس جمهور بولیوی برای تقویت روابط در حوزه سیاسی و انرژی با ایران در اقدامی که قطعا حیرت واشنگتن را برانگیخت، به تهران سفر کرد. مورالس رهبر چپگرای بولیوی و محمود احمدی نژاد،رییس جمهور ایران در طول این سفر دو روزه در پایتخت ایران با یکدیگر دربارهی راههایی که ایران می تواند از طریق آن به بهبود عملیاتهای مربوط به نفت خام به ویژه در بخش گاز طبیعی در بولیوی کمک کند، مذاکره کردند. به جزییات توافق امضا شده میان دو طرف اشارهای نشد اما احمدی نژاد گفت که ایران "به گسترش روابط به بولیوی در همهی زمینهها تمایل دارد".در حالی که بولیوی دومین ذخایر بزرگ گاز در آمریکای جنوبی را در اختیار دارد و در این خصوص در مقام دوم پس از ونزوئلا قرار دارد، در سالهای اخیر تلاش کرده است تا نیاز کشورهای مصرف کننده در همسایگیاش نظیر برزیل و آرژانتین را برآورده کند. رییس جمهور ایران هم چنین از مورالس برای مقاومتش در برابر سیاست آمریکا در آمریکای لاتین تقدیر کرد.
مورالس بخش انرژی بولیوی را در اقدامی که مورد انتقاد بسیاری در واشنگتن قرار گرفت ، ملی کرد. مورالس در میان گروه رو به رشد رهبران چپگرای آمریکای لاتین قرار دارد که با سیاست آمریکا در آمریکای لاتین مخالفند. ایران در سالهای اخیر به سرعت بر روی این مخالفتها سرمایه گذاری کرد. در سپتامبر گذشته احمدی نژاد در اولین سفرش به بولیوی متعهد شد یک میلیارد دلار را برای توسعهی ذخایر نفت وگاز این کشور سرمایه گذاری کند. از آن زمان به بعد مقامات ایران مشغول تعمیق و گسترش روابط با رهبران چپگرای آمریکای لاتین در اکوادور، نیکاراگوئه، و به ویژه ونزوئلا شدند. هوگو چاوز، رییس جمهور ونزوئلا و احمدی نژاد به کشورهای یکدیگر سفرهایی پی در پی داشتند و درباره راههای شکل دادن روابط قویتر در حوزه انرژی مذاکراتی انجام دادند. در سال 2007 دو طرف توافق کردند شرکت نفت مشترک تهران –کاراکاس را راهاندازی کنند. جورج پینون می گوید: در حالی که به نظر میرسد این توافق پیشنهاد شده ، تقویت کنندهی روابط ونزوئلا و ایران باشد، احتمال رسیدن آن به نتیجه ای واقعی اندک است. پینون که عضو یکی از مراکز دانشگاه میامی است، با ادعای اینکه بسیار بعید است که این اتفاق رخ دهد افزود که این توافقات در دستور کار سیاسی قرار دارند و هیچ توجیه اقتصادی ندارد. در حالی که دولت بوش ایران را حامی تروریسم و عضو محور شرارت میخواند، روابط واشنگتن و کاراکاس هم در سالهای اخیر وخیمتر شده است. چاوز کاخ سفید را حامی گروههای اپوزیسیون میخواند که در تلاشند او را برکنار کند.
بی بی سی:درسهایی در مورد ایران؟
بهبود روابط آمریکا و لیبی پس از چندین دهه خصومت سیاسی که ظاهرا پایان ناپذیر به نظر می رسید طبیعتا دشمنی چند ساله ایران و ایالات متحده را به ذهن متبادر می سازد. جیمز کریندلر، وکیل یکصد و بیست تن از قربانیان بمب گذاری لاکربی که در عین حال، وکالت خانواده هایی را نیز بر عهده گرفته که علیه دولت های ایران و سودان در ارتباط با حملات دیگر طرح شکایت کرده اند، معتقد است که از پرونده بیست ساله لاکربی می توان در برخورد با ایران درس هایی آموخت. به گفته آقای کریندلر، یکی از این درس ها این است که اتخاذ موضعی مسئولانه در حل و فصل پرونده های مشروع بین المللی می تواند گامی مهم در عادی سازی روابط برای کشورهایی باشد که از منافع چنین روابطی برخوردار نبوده اند. این وکیل حقوقی می گوید که آنچه که در مورد لیبی روی داد تحولی مهم بوده است زیرا، به گفته وی، همگان خواستار جهانی امن هستند که در آن، هیچ کشوری از تروریسم حمایت نمی کند.
در عین حال، سئوالی که ناظران مطرح می کنند این است که آیا ایالات متحده، پس از موفقیت دیپلماتیک در به راه آوردن یک دشمن دیرین، همین روش را در مورد کشورهایی مانند ایران نیز به کار می گیرد؟ دیوید والش، دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه، در مصاحبه با بی بی سی گفته است که در حالیکه از سرگیری روابط با آمریکا برای اقتصاد لیبی، به عنوان یک کشور صادرکننده نفت، بسیار مفید خواهد بود، مقامات ایرانی باید از خود سئوال کنند که آیا سیاست های آنان سودی برای کشورشان داشته است؟ در مقابل، جون آلترمن، مدیر بخش خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل، شرایط ایران و لیبی را متفاوت می داند و می گوید که "آشتی با لیبی برای آمریکا اقدامی نسبتا آسان بود زیرا دو طرف در مورد مسایلی کاملا مشخص اختلاف داشتند که انعکاس چندانی نیز در ایالات متحده نداشت در حالیکه شرایط ایران چنین نیست." به گفته آقای آلترمن، اگرچه لیبی برنامه دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی را تا زمان تغییر سیاست خود در قبال آمریکا ادامه می داد، اما مدت ها پیش از آن از حمایت از گروه های تندرو دست برداشته بود و به این ترتیب، ایالات متحده قادر بود توجه خود را به حل و فصل یک مساله واحد معطوف کند. این کارشناس آمریکایی با تکرار اتهامات مقامات ایالات متحده علیه ایران می گوید "ایران فعالانه از تروریسم حمایت می کند، بر تضعیف روند صلح اعراب و اسرائیل اصرار می ورزد، به کشتن نظامیان آمریکایی در عراق کمک می کند و همزمان، به برنامه دستیابی به تسلیحات اتمی ادامه می دهد" و می افزاید به این ترتیب، در تلاش برای آشتی با این کشور، آمریکاییان نمی دانند کدام موضوع را باید کنار بگذارند و کدام موضوع را قبل از سایر مسایل در دستور کار قرار دهند.
آقای آلترمن همچنین می گوید که ممکن است مقامات ایرانی نحوه پیشرفت روند آشتی آمریکا و لیبی را زیر نظر داشته باشند و به ارزیابی دستاوردهای دولت لیبی از تغییر سیاست آن کشور بپردازند. در عین حال، از آنجا که ایران در مقایسه با لیبی موقعیت منطقه ای به مراتب حساس تری دارد، زمانی که روند احتمالی مصالحه با ایالات متحده به جریان افتد، این روند با چانه زنی بیشتر همراه خواهد بود و مسیری پیچیده تر و طولانی تر را در برابر خواهد داشت.
نظر شما :