نگاهی به نشست چهارجانبه دمشق

اروپا در سایه آمریکا

۱۵ شهریور ۱۳۸۷ | ۱۷:۵۱ کد : ۲۶۰۹ اخبار اصلی
پایتخت سوریه روز پنج‌شنبه شاهد یک نشست چهارجانبه با شرکت سران سوریه، فرانسه، قطر و ترکیه بود، چهار کشوری که بر مبناهای متفاوت اما به گونه ای مشترک دور یک میز در دمشق گرد آمدند تا در مورد مساله واحدی صحبت کنند و آن هم چیزی نبود جز حل و فصل اختلافات سوریه و اسراییل به هر شکل ممکن.
اروپا در سایه آمریکا
پایتخت سوریه روز پنج‌شنبه شاهد یک نشست چهارجانبه با شرکت سران سوریه، فرانسه، قطر و ترکیه بود، چهار کشوری که بر مبناهای متفاوت اما به گونه ای مشترک دور یک میز در دمشق گرد آمدند تا در مورد مساله واحدی صحبت کنند و آن هم چیزی نبود جز حل و فصل اختلافات سوریه و اسراییل به هر شکل ممکن.
نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در این میان از همه تند و تیز تر است و آن‌گونه که گفته است قصد دارد تا میان سوریه و اسراییل صلح برقرار کند و تمام تلاش هایش را هم در این مورد به کار خواهد گرفت. سارکوزی که انتظار دارد با توجه به انرژی بسیار خود و صرف وقت، آنچه را که آمریکایی ها نتوانسته اند انجام دهد، عملا با سفر به دمشق استارت این کار را زد تا به این ترتیب فرانسه در کوران حوادث خاورمیانه قرار گیرد. اما اینکه آیا فرانسه در این راه موفق خواهد شد يا نه، به مسائل بسیاری بستگی دارد که هر کدام از آنها در حوزه خاورمیانه نتیجه‌بخش بودنش تابع شرایطی خاص است.
 
 اما در این میان نخست وزیر ترکیه و امیر قطر هم راهی دمشق شده اند تا دوش به دوش رئیس دوره ای اتحادیه اروپایی، خود را حلال بن بست خاورمیانه فرض و از این رهگذر در معادلات منطقه ای نقش بیشتر را ایفا کنند. ترکیه تنها راهی که برای ورود به اتحادیه اروپا پیش پای خود می بیند، مذاکره با سوریه و اسراییل در قالب فرایند صلح است. دیپلمات های حزب عدالت و توسعه در این راه گام های متعددی برداشته و عملا به عنوان بازیگری مهم در سطح منطقه تبدیل شده اند. مذاکرات غیر مستقیم میان سوریه و اسراییل که با عنوان مذاکرات استانبول معروف شده است، از جمله این تلاش هاست. در این میان سهم قطر را هم نباید اندک و فرعی فرض کرد.
  
قطری ها به‌واسطه پول سرشار نفت و گاز و به مدد مرکز خبرپراکنی خود یعنی همان شبکه الجزیره توانسته اند دوحه را به مرکز دیپلماسی و رایزنی های منطقه ای و همچنین سمینارهای بین المللی تبدیل کنند و جایگاه خود در این مورد را باز کنند. قطر برعکس کشورهای دیگر عرب روابط خود با سوریه را در این سال ها حفظ کرده و امیر این کشور و نخست وزیر آن هم بارها به دمشق سفر کرده اند، کما اینکه قطر قبلا، روابطی را هم با اسراییل داشته و برخی از مقامات این رژیم با سفر به دوحه و یا دیدار با مقامات این رژیم در نشست های جهانی راهی را به سمت مذاکره باز می کنند.
  
با این توصیف باید گفت مقامات هر سه کشور به این نتیجه رسیده اند بدون حضور سوریه صلحی در منطقه شکل نخواهد گرفت و از این رو باید اول این کشور را وادار به مذاکره در این مورد کرد. اگر سوری ها راضی شوند با رژیم صهیونیستی مذاکره مستقیم داشته باشند بسیاری از راه طی خواهد شد. هر سه کشور شرکت کننده در این نشست با تاکید بر این امر که آمریکا در طول دوران 8 سال گذشته عملا راه اشتباهی را در مورد صلح در خاورمیانه با منزوی کردن سوریه در پیش گرفته است، بر این باورند بدون دمشق و رضایت مقامات سوری نه تنها صلحی در منطقه شکل نخواهد گرفت، بلکه حتی تشکیل کشوری با نام فلسطین که وعده جورج بوش در آناپولیس مریلند هم بود، سرابی بیشتر نخواهد بود. با این توصیف فرانسوی ها به خوبی مسیر را تشخیص داده اند و پیش از این هم ترک ها و قطری ها در این راه گام گذاشته بودند.
  
در این میان سوال مهمی که مطرح می شود، نوع و چگونگی این تعاملات است. بدون شک قطری ها و ترک ها در مذاکره با سوریه از چراغ سبز آمریکا استفاده کرده اند و مقامات اسراییلی هم از آنها در این مورد درخواست هایی را داشته اند تا شاید از رهگذر صلح با سوریه از فشارهای موجود بر خود بکاهند. صلحی که به زعم آنها چالش هایی چون حزب الله لبنان و جنبش های فلسطینی را تحت شعاع قرار خواهد داد و مقامات تل آویو در جبهه شمالی و جنوبی و تا اندازه بسیار زیادی در جبهه کرانه باختری احساس امنیت خواهند کرد و سالانه میلیاردها دلار از این رهگذر صرفه جویی خواهند کرد؛ حال آیا چنین امری ممکن است؟ آیا اسراییل می تواند شریک قابل قبولی برای صلح باشد؟ و مهمتر از همه اینکه آیا رژیم اسراییل تضمین می کند بلندی های جولان را بدون قید و شرط به سوری ها پس دهد؟ پاسخ به این سوالات در این مجال اندکی سخت است و دلیل آن نیز ماهیت سیاست در منطقه خاورمیانه است که پیش بینی در این مورد را بسیار سخت می کند. البته نباید این نکته را هم نادیده گرفت که اسراییل با بسیج کردن تمام امکانات خود در تلاش است تا صلح با سوریه را به نتیجه ای برساند و این کشور را از ایران جدا کند.
حال اگر فرانسوی ها هم مانند قطری ها و ترک ها با چراغ سبز آمریکا به میدان آمده باشند، باید گفت آنها بازنده بزرگ هستند، آمریکایی ها طبق یک عادت قدیمی هر وقت در تنگنا قرار می گیرند، دیگران را پیش می اندازند و خود آرام آرام حرکت مارگونه خود را پشت سر آنها ادامه می دهند؛ فرانسه یک بار در لبنان کلاه گشاد آمریکا را با فرستادن بی هدف وزیر امورخارجه خود برای انتخاب رئیس جمهور این کشور سر کرده است و حال اگر در این میدان هم با توصیه های آمریکا آمده باشد، راهی جز شکست در انتظارش نیست.
 
 در پایان هم باید گفت آنچه در دمشق اتفاق افتاد به زعم سوری ها خارج شدن کشورشان از انزوا بود و اینکه اروپایی ها آمده اند تا نقش بیشتری در مسایل خاورمیانه ایفا کنند، اما به باور بسیاری این نشست تنها به این دلیل برگزار شد که اسراییل در وضعیت بدی به سر می برد و نیاز به یک صلح در مقطع کنونی دارد.

نظر شما :