طرح تقسيم عراق جوزف بايدن؛ از حرف تا عمل
جوزف بایدن سناتور دموکرات در سنای امریکا، نخستین کسی بود که در سال 2007 طرح کنفدرالی عراق را که بسیاری از آن به تقسیم عراق، تعبیر کردند، مطرح کرد. وی در این طرح عراق را به سه قسمت کردستان در شمال، سنستان در مرکز و غرب و شیعستان در جنوب و جنوب غربی عراق تقسیم کرد و پیشنهاد داد که این مناطق به صورت شبه خودمختاری خود را اداره کنند و بغداد تنها به عنوان پایتخت مرکزی عراق که کار تقسیم عایدات نفتی و اداره کشور به عنوان یک دولت مقتدر را بر عهده داشته باشد و میان سه منطقه مذکور هماهنگی ایجاد کند.
طرح بایدن مخالفتهای بسیاری را برانگیخت. عراقیها به شدت نسبت به آن واکنش نشان داده و شیعیه و سنی و کرد نسبت به آن موضع گرفتند. البته اینجا باید کمی عبارتمان را اصلاح کنیم. سنیها بیش از همه موضع گرفتند، شیعیان کمتر و کردها برخی موضع مصلحتی گرفتند و بسیاری نیز از این طرح استقبال کرده و آن را خیلی مناسب دانستند. بیشتر مقامهای کرد کردستان نشین از این طرح استقبال کردند.
سنیها بیش از همه اعتراض کردند زیرا بیشترین ضرر و آسیب متوجه آنها میشد. مناطق غرب عراق با وجود این که بسیار غنی از نفت است و منابع زیرزمینی بسیار غنیای دارد، اما تا کنون هیچ چاه نفتی در آن احداث نشده و حتی یک پالایشگاه نفتی نیز ندارد. در حالی که شمال و جنوب عراق که تا کنون شریان و نبض اقتصادی عراق را در اختیار داشته چاههای نفت دارند و عمده و اصلیترین پالایشگاههای نفت عراق در آن مناطق متمرکز است. از این رو حتی اگر سنیها بخواهند دست به کار شده و اکشتاف و استخراج نفت را در مناطق تحت کنترل خود آغاز کنند، باز به دلیل این که استخراج نفت آن مدتی طول خواهد کشید، شیعیان و کردها از لحاظ رشد اقتصادی و قدرت سیاسی از آنها پیشی خواهند گرفت و در نتیجه به مرور قدرت خود را از دست داده و این نه تنها به سنیان عراق بلکه به کل سنیان منطقه ضربه خواهد زد.
حال جدای از این مسائل این پرسش به وجود آمده است که آیا اصلا به طور کلی ممکن است طرح بایدن روزی به اجرا در آید؟ و این که اصولا طرح بایدن چقدر تا حقیقت فاصله دارد؟
نگاهی به آنچه در عراق امروز میگذرد، تا اندازهای جواب این پرسشها را میدهد.
1- موصل یکی از مهمترین شهرهای مهم عراق است. به اندازهای مهم که سنیها و کردها بر سر الحاق آن به کردستان یا باقی ماندن در محدود جغرافیایی سنینشین به شدت با یکدیگر اختلاف دارند. شیعیان ادعایی درباره آن ندارند. غالب جمعیت آن را سنیها تشکیل میدهند و تا نزدیک به دو دهه پیش جمعیت شیعه زیادی نداشت. اما تا سال 2004 جمعیت شیعه آن به 40 درصد نیز رسیده بود. یعنی بیش از یک سوم جمعیت شهر را شیعیان تشکیل میدادند. نکته مهم این که تا آخرین روزهایی که بحث چگونگی اداره آن مطرح بود، شیعیان هیچ ادعایی در اداره آن نداشتند و حتی نشان نمیدادند که تا چه اندازه شیعه در آن ساکن است. بنا به اخبار موثق اکنون مرحله خارج ساختن شیعیان از آن آغاز شده است. یعنی دولت عراق یا هر کسی که در این کار دخالت دارد، تلاش میکند که شیعیان این منطقه را ترک کرده و به مناطق دیگر عراق مهاجرت کنند. طبیعی است که حقوق رضایتبخشی هم برایشان در نظر گرفته میشود و حتی امکانات و خدمات لازم نیز در اختیارشان قرار میگیرد. هیچ کس تا کنون نسبت به انجام این کار اعتراض نکرده و کسی هم نپرسیده، چرا باید شیعیان این شهر را ترک کنند. حتما اگر هم روزی بنا باشد انتخابات استانها در این شهر برگزار شود به شیعیان حقی میدهند ولی شاید این حق به اندازه آنچه حقشان است، نباشد.
2- دیوار حائل در بغداد کشیده شد. رایان کروکر سفیر ایالات متحده امریکا در بغداد طرح کشیدن این دیوار را داد و اعلام کرد، این کار برای مبارزه با تروریسم بسیار مفید است و باید انجام شود. دیواری بتنی به ارتفاع 20 متر و ضخامت حداقل 5 متر که عملا مناطق شیعه نشین را از مناطق سنینشین جدا میکند. در ابتدا اعتراضهای گستردهای نسبت به کشیدن این دیوار ابراز شد و آن را به دیوار برلین تشبیه کردند. اما با بیاعتنایی دولتمردان عراقی و آمریکایی روند کشیدن این دیوار ادامه یافت و اعتراضها هم به تدریج فروکش کرد تا این که اکنون هیچ کس نسبت به آن اعتراضی نمیکند. بغداد رسما به دو منطقه سنینشین و شیعهنشین تقسیم شده است. با آرام شدن بغداد و کمتر شنیده شدن صدای انفجار خودروهای بمبگذاری شده و به حداقل رسیدن عملیات انتحاری هنوز هیچ خبری از برداشته شدن دیوار امنیتی شنیده نمیشود و کسی نیز کوچکترین چیزی در این باره نمیگوید. گو این که از همان روز اول هم این مردم، روشنفکران، کارشناسان و رسانهها بودند که نسبت به آن اعتراض داشتند و هیچ کدام از دولتمردان غربی و عربی نسبت به آن اعتراضی نمیکردند. شاید واقعا این طرح امنیتی بوده و تنها اهداف امنیتی را دنبال میکند؟
3- در شهر کرکوک مهمترین شهری که اختلاف در آن بیداد میکند، وضعیت پیچیدهتر است. در حدود 35 تا 40 درصد جمعیت این شهر را سنیها تشکیل میدهند و بخش اعظمی نیز کرد هستند. ترکمنها چیزی کمتر از 9 درصد و اقلیتهای دیگر در حدود یک درصد جمعیت این شهر را شامل میشوند. اغلب سنیان این شهر کسانی هستند که در دوران رژیم صدام حسین به دستور شخص رئیس جمهوری در طرحی برای تغییر دموگرافی کرکوک به این شهر کوچ داده شدند. پس از سقوط رژیم بعث سنیان کوچ داده شده که دیگر بیش از 20 سال میشد که در این شهر ساکن بودند، بازگشت به موطن اصلی خود را رد کرده و خود را صاحب ادعا میدانستند. دولت عراق با فشار احزاب کرد و مردم کردستان، پیشنهاد داد به ازای هر خانوادهای که بپذیرد از کرکوک خارج شود رقمی در حدود 80 هزار دلار به علاوه یک قطعه زمین 600 متری در موطن اصلیش میدهد. شمار بسیاری از عربهای سنی برای برخورداری از این امتیاز ثبت نام کردند اما شمار بسیاری نیز با این کوچ که آنها نیز را آن به نوعی اجباری توصیف میکردند، سر باز زده و بر کسانی که پیشنهاد دولت را پذیرفته بودند، فشار میآوردند که از این کار صرف نظر کنند. این طرح و متعاقب آن اختلافهای پیرامون آن همچنان ادامه دارد ولی بسیاری از مقامهای عراقی رسیدن به راه حل را نزدیک میدانند. راه حلی که میتواند در نهایت به نفع کردها باشد.
4- پس از واقعه حمله به شهر عمدتا سنینشین فلوجه در سال 2003 و تنگ شدن عرصه بر شیعیان و فشار بیامانی که سنیان به شیعیان این شهر وارد میکردند و از آنها میخواستند به هر صورتی شده خانه و کاشانهشان را ترک کنند، شمار بسیاری از شیعیان مجبور به این کار شدند و در کمپها و چادرهای پناهندگان در اطراف بغداد که عمدتا خارج از شهر هستند، مستقر شدند. پس از گذشت نزدیک به پنج سال از این وضعیت در نبود توان یا ارادهای از سوی دولت برای بازگرداندن آنها به خانه و کاشانهشان، مرجعیت و برخی از افراد خیرخواه درصدد ساخت خانههای جدید برای این افراد که در حدود 10 هزار نفر میشوند، در مناطق عمدتا شیعهنشین بغداد افتادند. بدون این که دولت دخالتی کند یا وعده و وعیدی برای بازگرداندن آنها به خانههایشان در کوتاهترین زمان ممکن بدهد.
5- در شهر عمدتا سنینشین بعقوبه در شمال بغداد، که در آنجا نیز مثل بسیاری از نقاط بغداد در پی افزایش خشونتها و تهدید القاعده و گروههای همکار با آن شمار بسیاری از شیعیان مجبور به ترک خانه و کاشنهشان شدند، برخی گروههای سنی افراطی و همچنین برخی گروههای سیاسی محلی نسبت به بازگشت شیعیان هشدار داده و خواستار جلوگیری از بازگشت آنها شدهاند. پلیس بعقوبه با صدور بیانیهای اعلام کرد، برخی گروههای سیاسی محلی خواستار عدم بازگشت شیعیان هستند. برخی نیز به شیعیان پیشنهاد دادهاند در قبال دریافت مبلغی پول از بازگشت به بعقوبه صرف نظر کنند.
اینها نمونههای است که در عراق در حال انجام است. اگر بخواهید از هر کدام از مقامهای عراقی چیزی در این باره بپرسید یا تکذیب میکنند یا حاضر پاسخگویی نیستند در حالی که واقعیت چیزی است که بر روی زمین جریان دارد و اکنون در حال اجرا است. برخی کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که طرح تقسیم عراق مطرح است. برخی دیگر نیز معتقدند، امریکا به دنبال تقسیم عراق نیست اما به شدت تلاش دارد طرح کنفدرالیسم یا در نهایت نوع ملایمتر آن فدرالیسم در عراق پیاده شود. به ویژه این که شیعیان و کردها که اکثریت عراق را شامل میشوند نیز از این طرح حمایت میکنند. طرح ژوزف بایدن طرحی نبوده که وی کارشناسی نشده و بدون تدبیر مطرح کرده باشد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند طرح فدرالیسم یا کنفدارلی در عراق پیاده خواهد شد حال چه جوزف بایدن و اوباما بر سر کار بیایند یا جان مککین و همحزبیهای جمهوریخواهش.
نظر شما :