طرح تقسيم عراق جوزف بايدن؛ از حرف تا عمل

۱۲ شهریور ۱۳۸۷ | ۲۰:۳۱ کد : ۲۵۷۲ اخبار اصلی
با انتخاب جوزف بایدن به سمت معاون باراک اوباما، نامزد ریاست جمهوری امریکا، بار دیگر این پرسش به وجود آمد که آیا طرح تقسیم عراق همچنان مطرح است يا نه و اينکه آیا اصولا ممکن است اين طرح روزی به اجرا در آید؟ و در نهايت طرح او چقدر تا حقیقت فاصله دارد؟
طرح تقسيم عراق جوزف بايدن؛ از حرف تا عمل

جوزف بایدن سناتور دموکرات در سنای امریکا، نخستین کسی بود که در سال 2007 طرح کنفدرالی عراق را که بسیاری از آن به تقسیم عراق، تعبیر کردند، مطرح کرد. وی در این طرح عراق را به سه قسمت کردستان در شمال، سنستان در مرکز و غرب و شیعستان در جنوب و جنوب غربی عراق تقسیم کرد و پیشنهاد داد که این مناطق به صورت شبه خودمختاری خود را اداره کنند و بغداد تنها به عنوان پایتخت مرکزی عراق که کار تقسیم عایدات نفتی و اداره کشور به عنوان یک دولت مقتدر را بر عهده داشته باشد و میان سه منطقه مذکور هماهنگی ایجاد کند.

 

طرح بایدن مخالفت­های بسیاری را برانگیخت. عراقی­ها به شدت نسبت به آن واکنش نشان داده و شیعیه و سنی و کرد نسبت به آن موضع گرفتند. البته اینجا باید کمی عبارتمان را اصلاح کنیم. سنی­ها بیش از همه موضع گرفتند، شیعیان کمتر و کردها برخی موضع مصلحتی گرفتند و بسیاری نیز از این طرح استقبال کرده و آن را خیلی مناسب دانستند. بیشتر مقام­های کرد کردستان نشین از این طرح استقبال کردند.

 

سنی­ها بیش از همه اعتراض کردند زیرا بیشترین ضرر و آسیب متوجه آنها می­شد. مناطق غرب عراق با وجود این که بسیار غنی از نفت است و منابع زیرزمینی بسیار غنی­ای دارد، اما تا کنون هیچ چاه نفتی در آن احداث نشده و حتی یک پالایشگاه نفتی نیز ندارد. در حالی که شمال و جنوب عراق که تا کنون شریان و نبض اقتصادی عراق را در اختیار داشته چاه­های نفت دارند و عمده و اصلی­ترین پالایشگاه­های نفت عراق در آن مناطق متمرکز است. از این رو حتی اگر سنی­ها بخواهند دست به کار شده و اکشتاف و استخراج نفت را در مناطق تحت کنترل خود  آغاز کنند، باز به دلیل این که استخراج نفت آن مدتی طول خواهد کشید، شیعیان و کردها از لحاظ رشد اقتصادی و قدرت سیاسی از آنها پیشی خواهند گرفت و در نتیجه به مرور قدرت خود را از دست داده و این نه تنها به سنیان عراق بلکه به کل سنیان منطقه ضربه خواهد زد.

 

حال جدای از این مسائل این پرسش به وجود آمده است که آیا اصلا به طور کلی ممکن است طرح بایدن روزی به اجرا در آید؟ و این که اصولا طرح بایدن چقدر تا حقیقت فاصله دارد؟

 

نگاهی به آنچه در عراق امروز می­گذرد، تا اندازه­ای جواب این پرسش­ها را می­دهد.

 

1- موصل یکی از مهمترین شهرهای مهم عراق است. به اندازه­ای مهم که سنی­ها و کردها بر سر الحاق آن به کردستان یا باقی ماندن در محدود جغرافیایی سنی­نشین به شدت با یکدیگر اختلاف دارند. شیعیان ادعایی درباره آن ندارند. غالب جمعیت آن را سنی­ها تشکیل می­دهند و تا نزدیک به دو دهه پیش جمعیت شیعه زیادی نداشت. اما تا سال 2004 جمعیت شیعه آن به 40 درصد نیز رسیده بود. یعنی بیش از یک سوم جمعیت شهر را شیعیان تشکیل می­دادند. نکته مهم این که تا آخرین روزهایی که بحث چگونگی اداره آن مطرح بود، شیعیان هیچ ادعایی در اداره آن نداشتند و حتی نشان نمی­دادند که تا چه اندازه شیعه در آن ساکن است. بنا به اخبار موثق اکنون مرحله خارج ساختن شیعیان از آن آغاز شده است. یعنی دولت عراق یا هر کسی که در این کار دخالت دارد، تلاش می­کند که شیعیان این منطقه را ترک کرده و به مناطق دیگر عراق مهاجرت کنند. طبیعی است که حقوق رضایت­بخشی هم برایشان در نظر گرفته می­شود و حتی امکانات و خدمات لازم نیز در اختیارشان قرار می­گیرد. هیچ کس تا کنون نسبت به انجام این کار اعتراض نکرده و کسی هم نپرسیده، چرا باید شیعیان این شهر را ترک کنند. حتما اگر هم روزی بنا باشد انتخابات استان­ها در این شهر برگزار شود به شیعیان حقی می­دهند ولی شاید این حق به اندازه آنچه حقشان است، نباشد.

 

2- دیوار حائل در بغداد کشیده شد. رایان کروکر سفیر ایالات متحده امریکا در بغداد طرح کشیدن این دیوار را داد و اعلام کرد، این کار برای مبارزه با تروریسم بسیار مفید است و باید انجام شود. دیواری بتنی به ارتفاع 20 متر و ضخامت حداقل 5 متر که عملا مناطق شیعه نشین را از مناطق سنی­نشین جدا می­کند. در ابتدا اعتراض­های گسترده­ای نسبت به کشیدن این دیوار ابراز شد و آن را به دیوار برلین تشبیه کردند. اما با بی­اعتنایی دولتمردان عراقی و آمریکایی روند کشیدن این دیوار ادامه یافت و اعتراض­ها هم به تدریج فروکش کرد تا این که اکنون هیچ کس نسبت به آن اعتراضی نمی­کند. بغداد رسما به دو منطقه سنی­نشین و شیعه­نشین تقسیم شده است. با آرام شدن بغداد و کمتر شنیده شدن صدای انفجار خودروهای بمب­گذاری شده و به حداقل رسیدن عملیات انتحاری هنوز هیچ خبری از برداشته شدن دیوار امنیتی شنیده نمی­شود و کسی نیز کوچکترین چیزی در این باره نمی­گوید. گو این که از همان روز اول هم این مردم، روشنفکران، کارشناسان و رسانه­ها بودند که نسبت به آن اعتراض داشتند و هیچ کدام از دولتمردان غربی و عربی نسبت به آن اعتراضی نمی­کردند. شاید واقعا این طرح امنیتی بوده و تنها اهداف امنیتی را دنبال می­کند؟

 

3- در شهر کرکوک مهمترین شهری که اختلاف در آن بیداد می­کند، وضعیت پیچیده­تر است. در حدود 35 تا 40 درصد جمعیت این شهر را سنی­ها تشکیل می­دهند و بخش اعظمی نیز کرد هستند. ترکمن­ها چیزی کمتر از 9 درصد و اقلیت­های دیگر در حدود یک درصد جمعیت این شهر را شامل می­شوند. اغلب سنیان این شهر کسانی هستند که در دوران رژیم صدام حسین به دستور شخص رئیس جمهوری در طرحی برای تغییر دموگرافی کرکوک به این شهر کوچ داده شدند. پس از سقوط رژیم بعث سنیان کوچ داده شده که دیگر بیش از 20 سال می­شد که در این شهر ساکن بودند، بازگشت به موطن اصلی خود را رد کرده و خود را صاحب ادعا می­دانستند. دولت عراق با فشار احزاب کرد و مردم کردستان، پیشنهاد داد به ازای هر خانواده­ای که بپذیرد از کرکوک خارج شود رقمی در حدود 80 هزار دلار به علاوه یک قطعه زمین 600 متری در موطن اصلیش می­دهد. شمار بسیاری از عرب­های سنی برای برخورداری از این امتیاز ثبت نام کردند اما شمار بسیاری نیز با این کوچ که آنها نیز را آن به نوعی اجباری توصیف می­کردند، سر باز زده و بر کسانی که پیشنهاد دولت را پذیرفته بودند، فشار می­آوردند که از این کار صرف نظر کنند. این طرح و متعاقب آن اختلاف­های پیرامون آن همچنان ادامه دارد ولی بسیاری از مقام­های عراقی رسیدن به راه حل را نزدیک می­دانند. راه حلی که می­تواند در نهایت به نفع کردها باشد.

 

4- پس از واقعه حمله به شهر عمدتا سنی­نشین فلوجه در سال 2003 و تنگ شدن عرصه بر شیعیان و فشار بی­امانی که سنیان به شیعیان این شهر وارد می­کردند و از آنها می­خواستند به هر صورتی شده خانه و کاشانه­شان را ترک کنند، شمار بسیاری از شیعیان مجبور به این کار شدند و در کمپ­ها و چادرهای پناهندگان در اطراف بغداد که عمدتا خارج از شهر هستند، مستقر شدند. پس از گذشت نزدیک به پنج سال از این وضعیت در نبود توان یا اراده­ای از سوی دولت برای بازگرداندن آنها به خانه و کاشانه­شان، مرجعیت و برخی از افراد خیرخواه درصدد ساخت خانه­های جدید برای این افراد که در حدود 10 هزار نفر می­شوند، در مناطق عمدتا شیعه­نشین بغداد افتادند. بدون این که دولت دخالتی کند یا وعده و وعیدی برای بازگرداندن آنها به خانه­هایشان در کوتاهترین زمان ممکن بدهد.

 

5- در شهر عمدتا سنی­نشین بعقوبه در شمال بغداد، که در آنجا نیز مثل بسیاری از نقاط بغداد در پی افزایش خشونت­ها و تهدید القاعده و گروه­های همکار با آن شمار بسیاری از شیعیان مجبور به ترک خانه و کاشنه­شان شدند، برخی گروه­های سنی افراطی و همچنین برخی گروه­های سیاسی محلی نسبت به بازگشت شیعیان هشدار داده و خواستار جلوگیری از بازگشت آنها شده­اند. پلیس بعقوبه با صدور بیانیه­ای اعلام کرد، برخی گروه­های سیاسی محلی خواستار عدم بازگشت شیعیان هستند. برخی نیز به شیعیان پیشنهاد داده­اند در قبال دریافت مبلغی پول از بازگشت به بعقوبه صرف نظر کنند.

 

اینها نمونه­های است که در عراق در حال انجام است. اگر بخواهید از هر کدام از مقام­های عراقی چیزی در این باره بپرسید یا تکذیب می­کنند یا حاضر پاسخگویی نیستند در حالی که واقعیت چیزی است که بر روی زمین جریان دارد و اکنون در حال اجرا است. برخی کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که طرح تقسیم عراق مطرح است. برخی دیگر نیز معتقدند، امریکا به دنبال تقسیم عراق نیست اما به شدت تلاش دارد طرح کنفدرالیسم یا در نهایت نوع ملایمتر آن فدرالیسم در عراق پیاده شود. به ویژه این که شیعیان و کردها که اکثریت عراق را شامل می­شوند نیز از این طرح حمایت می­کنند. طرح ژوزف بایدن طرحی نبوده که وی کارشناسی نشده و بدون تدبیر مطرح کرده باشد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند طرح فدرالیسم یا کنفدارلی در عراق پیاده خواهد شد حال چه جوزف بایدن و اوباما بر سر کار بیایند یا جان مک­­کین و هم­حزبی­های جمهوریخواهش.    


( ۱ )

نظر شما :