رهبران فلسطین و اردن علیه ایران، چرا؟

۱۰ شهریور ۱۳۸۷ | ۰۳:۴۴ کد : ۲۵۶۸ اخبار اصلی
عبدالله دوم پادشاه اردن در سفرش به پاریس و در دیدار با نیوکلا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه، بار دیگر ایران را متهم کرد، با به سخره گرفتن فلسطینی­ها در غزه و انجام مانورهای نظامی در این منطقه و در مرز با اسرائیل، تل­آویو را تحریک می کند.
رهبران فلسطین و اردن علیه ایران، چرا؟

عبدالله دوم پادشاه اردن در سفرش به پاریس و در دیدار با نیوکلا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه، بار دیگر ایران را متهم کرد، با به صخره گرفتن فلسطینی­ها در غزه و انجام مانورهای نظامی در این منطقه و در مرز با اسرائیل، تل­آویو را تحریک می کند.

 

وی بدون ارائه دلیل یا مدرکی بار دیگر ایران را تهدیدی برای منطقه دانست و برای چندمین بار در حضور مقام­های ارشد غربی خواستار مقابله با نفوذ ایران یا به تعبیر وی نفوذ ایرانی در منطقه شد. پادشاه اردن پیش از این نیز ایران را به تلاش برای گسترش نفوذ خود در منطقه متهم کرده بود.

 

وی در سفر خود به واشنگتن در ماه­های ابتدایی سال جاری میلادی، ایران را مهترین خطر در منطقه دانسته بود و از جورج بوش رئیس جمهوری امریکا و دیگر مقام­های امریکایی خواسته بود، برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه اقدام کنند.

 

در همین حال و به فاصله دو سه روز از اظهارات ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، محمد دحلان یکی از رهبران جنبش فتح، عضو مجلس قانون گذاری فلسطین و یکی از اعضای مجلس انقلاب وابسته به جنبش فتح در گفت و گو با روزنامه الحیات، چاپ لندن ضمن حمله به جنبش حماس آن را دست نشانده ایران دانست و گفت: «امارتی که حماس در غزه ایجاد کرده تا کنون صدها کشته و زخمی بر جای گذاشته که تا کنون هیچ کس نیز توان حل آن را نداشته است.»

 

وی در ادامه افزود: «جنبش حماس تنها بر غزه حکمرانی می­کند و هیچ نقشی در کرانه باختری ندارد و رهبران آن نیز در شام ]سوریه[ به سر می­برند و از لحاظ سیاسی و جغرافیایی بیشترین تاثیر پذیری را از ایران و قدری کمتر از سوریه می­گیرند.»

 

دحلان در پاسخ به پرسش خبرنگار الحیات که از وی پرسید، آیا به نظر شما ایران و سوریه بر تصمیم­های خالد مشعل تاثیر می­گذارند یا خیر، مدعی شد: «حتما. سوریه با گسترش بحران اخیر مخالف بود و در هر مرحله موضعی اتخاذ می­کرد، گرچه من آن را درک نمی­کردم. سوریه همواره با وحدت داخلی فلسطینیان و تقویت نیروی داخلی آنها در برابر اسرائیل موافق بوده است. اما ایران فقط به فکر مصالحش است، با حمایت­های مالی و آموزش و غیره همواره تلاش کرده در امور لبنان، عراق و فلسطین دخالت کند.»

 

وی در ادامه افزود: «ایران اگر به راستی ادعا دارد، چرا کاری برای آزادی فلسطین نمی­کند؟ چه چیزی مانعش می­شود؟ این ید بیضا تا کنون چه کاری برای فلسطین و ملت فلسطین انجام داده است؟ هیچ چیز... اصلا از آن منابع مالی ايران برای بهداشت یا آموزش استفاده نمی­شود. اما عربستان به ملت فلسطین پول رساند تا از آن برای بهداشت و ساخت راه­ها استفاده شود. امارات، الجزایر و بسیاری از کشورهای عربی نیز مشابه همین کار را کردند.»

 

نگرانی از ایران

 

مسئله فلسطین نقطه حساس اعراب است. این مسئله آن قدر حساس است که اعراب در برابر کوچکترین مسئله­ای مقابل آن شدیدترین واکنش­ها را نشان می­دهند. اما پوشیده نیست که تا کنون نه تنها برای فلسطین کاری نکرده­اند بلکه با اتخاذ سیاست­های صد در صد اشتباه و پیمودن بیراهه شکست­های سختی را به فلسطینیان تحميل کرده­اند و از بسیاری از امتیازات به ضرر آنان گذشته­اند.

 

اما درباره اظهارات پادشاه اردن و دحلان از رهبران فتح باید گفت، این بار موضوع فلسطین نیست. آنها به هیچ وجه نگران فلسطینی­ها نیستند. عمده نگرانی آنها افزایش نفوذ ایران در منطقه است. نفوذی که دست به هر کاری می­زنند تا از ادامه آن جلوگیری کنند.

 

پادشاه اردن همیشه از نفوذ ایران واهمه داشته است. وی حتی در زمانی که ابو مصعب الزرقاوی مردم بی­گناه عراق را سلاخی می­کرد به مقام­های عراقی و عرب می­گفت: «زرقاوی مهم نیست، مهم نفوذ ایرانی است. جلوی نفوذی ایران را باید گرفت. این نفوذ ایرانی است که منطقه را دست خوش تغییر خواهد کرد.»

 

اعراب همیشه از این که شیعیان در منطقه قوت بگیرند، نگران بوده­اند. اندیشه اعراب همواره بر این استوار بوده که شیعه نباید گسترش یابد و رمز سقوط عرب در قوت گرفتن شیعیان است. اعراب هر چند هم سکولار و لائیک باشند، در برابر موضوع تشیع موضع­گیری­های تندی داشته‌اند. در این میان ایران را به عنوان رهبر و قدرت بالفعل و بالغ شیعیان دیده­اند. قدرتی که خود به تنهایی از ابزارهای لازم برای گسترش نفوذ شیعه که 90 درصد ایرانیان به آن معتقدند، برخوردار است. از این رو قدرتی است که به هیچ عنوان نمی­توانند آن را دست کم بگیرند.

 

به‌ویژه زمانی که بحث مبارزه با اسرائیل و امریکا و افزایش تهدیدهای نظامی و سیاسی دو طرف علیه یکدیگر افزایش می­یابد، این نگرانی­های نیز شدت می­گیرد. نه از این بابت که ممکن است به یک کشور صدمه­ای وارد شود یا آرامش منطقه به هم بخورد. البته شاید هم از این موضوع نگران باشند. اما عمده نگرانی­ها بر سر افزایش نفوذ ایران در منطقه است. زیرا در آن حالت ایران در نگاه مردم مسلمان منطقه تنها کشوری خواهد بود که در مقابل امریکا و اسرائیل ایستاد و آنها نیز به آن ضربه زدند. اظهارات ملک عبدالله را نیز در همین راستا باید دید. وی همیشه اعراب را از گسترش هلال شیعی برحذر می­داشت و نسبت به وقوع چنین اتفاقی که به اعتقاد وی ایران در راس و مسبب آن است، هشدار می­داد.

 

مشابه چنین دیدگاهی را در بسیاری از کشورهای عربی می­توان دید. در مصر و عربستان نیز دقیقا همین دیدگاه حاکم است. بر اساس اخباری که از کشور مصر می­رسد، نگاه ضد ایرانی در این کشور ظرف ماه­های اخیر به شدت افزایش یافته و دولتمردان مصری نیز در تقویت آن به شدت تلاش می­کنند. در عربستان نیز یکی از رهبران شیعه عربستان نیز در همین راستا و به اتهام همکاری با ایران بازداشت شد. گرچه وی پس از کمتر از 48 ساعت آزاد شد اما اين اتفاق نشان داد حساسیت­ها نسبت به شیعیان و ایران در آن مناطق تا چه اندازه افزایش یافته است.

 

از این رو می­توان پیش­بینی کرد باز هم خبرهای ضد ایرانی از دهان دولتمردان عرب شنیده شود. اظهاراتی شبیه اظهارات عبدالله دوم یا دحلان که فعلا از کشورهای کمتر مهم عربی شنیده می­شود.       ­


نظر شما :