نگاهى به سرمقالههاى مطبوعات جهان -۲۶ اوت
با گذشت دو روز از پایان مسابقات جهانی المپیک پکن، هنوز اخبار پیرامونی این رویداد مهم ورزشی و تفسیر و تحلیلهای مرتبط با آن در روزنامههای مختلف دنیا بازتاب دارد.
روزنامه دیلی تلگراف، چاپ لندن، در یکی از مقالههای صفحه نخست خود، یادداشتی از فردی به نام بوریس جانسون که ظاهرا در ایام برگزاری مسابقات المپیک خود در چین حضور داشته، منتشر کرده است. وی در این یادداشت که عنوان «چین عوض میشود اما دیوار بزرگ مقابله با غرب همچنان پا برجا است»، مینویسد، کمتر جایی بود که پا میگذاشتم و تصویری از مائو رهبر چین کمونیست نمیدیدیم. حتی به شهر سوخته که وارد شدم بر دیوار ورودی آن عکس بزرگی از مائو مشاهده کردم که چیزی جز عامل قتل 70 میلیون انسان به ذهنم خطور نکرد. همه جا سایه سنگین مائو و سربازان چین کمونیست احساس میشود. حتی در عمیق ترین تونلهای مترو یا مرتفعترین مکانهای پکن عکسهای مائو در شکلهای مختلف مشاهده میشوند.
وی در ادامه به بازیهای المپیک اشاره میکند و مینویسد، با وجود این که کسی گمان نمیکند در آداب کشورهای کومنیستی تجملات جایی داشته باشند، اما مراسم افتتاحیه المپیک، هتلهای مجلل و پذیرایی بسیار ستودنی از گردشگران همگی گواه این واقعیت بود که در چین کمونیست واقعیتها میتوانند عوض شوند به شرطی که خارجی باشی، نه چینی.
یادداشتنویس روزنامه دیلی تلگراف در نهایت مینویسد، بله چین عوض شده است اما تنها در راه چگونگی پول در آوردن، در آنجا نه دموکراسی هست، نه اطلاعرسانی آزاد و نه کوچکترین آزادیهای فردی. در چین شهرهایی هستند که جمعیتی بسیار زیادی در خود جای دادهاند اما هیچ چیزی از دنیای غرب، تحولات جهانی و راحتتر بگویم دنیای بیرونی نمیدانند. چین عوض شده است اما دیوار قدیمی و عظیم آن همچنان پا بر جا است و به نظر میرسد در سایه آن هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.
روزنامه دیلی میل چاپ لندن نیز مقاله نخست خود را به میزبانی لندن برای بازیهای المپیک در سال 2012 اختصاص داده است. در این مقاله که توسط ریچارد لیتلجان، نوشته شده است، آمده است که فقط تصور کنید روزی را که در لندن در مراسم بسیار باشکوهی که در آن رهبران مهم دنیای غرب نیز حضور دارند افتتاحیه المپیک آغاز شود که ناگهان یک عامل انتحاری بیاید و خود را منفجر کند. آنگاه میتوانیم تصور کنیم که آن چنان تسونامی بریتانیا را در خود در مینوردد که پکن حتی تصورش را هم یک لحظه نمیکرد.
وی سپس به تدابیر امنیتی بسیار شدیدی که باید در هنگام برگزاری بازیها از سوی دستاندرکاران المپیک و دولت بریتانیا تدارک دیده شود، اشاره میکند و این پرسش را مطرح میکند که با وجود تماشاگران ورزشی دو آتشه بریتانیایی که در هر بازی کثرت هیجانشان به اندازهای است که با یک عملیات بمبگذاری برابری میکند، میتوان امنیت لندن را به طور کامل و کافی تامین کرد؟
در کنار پس لرزههای مسابقات المپیک پکن که هنوز هیجانات آن را در روزنامههای مختلف دنیا میتوان دنبال کرد، مسئله اختلاف روسیه با دنیای غرب و جنگش با گرجستان نیز توجه بسیاری از روزنامههای دنیا را به خود جلب کرده است. روزنامه هرالد تریبیون با چاپ مقالهای تحت عنوان «در زیر سایه سزار سرخ» به قلم سیمون سبگ مونتیفایر، مینویسد، در مرکز گرجستان مردم جرات ندارند پرده پنجرههای خود را کنار بزنند زیرا میترسند دوباره سایه ژوزف استالین که خود زاده همین کشور بود، را بر بالای سر خود ببینند.
نویسنده این مقاله در ادامه به ظهور روسیه جدید و احتمال آغاز نوع جدیدی از جنگ سرد اشاره میکند و مینویسد، اکنون در گرجستان صدای پای سربازان روسی که از کاخ کرملین ندا میگیرند، قلب مردم گرجستان را به لرزه در آورده است. اکنون دیگر قلب اروپا نیز صدای برخواستن استالین را از گور میشنود. روسیه وارد عصر تازهای شده است.
مونتیفایر در ادامه به تلاش روسیه برای احیای عظت روسیه تزاری اشاره میکند و مینویسد، کسی چه میداند شاید در آیندهای نزدیک امپراطوی استالین با همان پرستیژ و همان کوبندگی مجددا احیا شود. با این تفاوت که رهبری آن اکنون بر عهده ولادیمیر پوتین است.
اما تب شکست در المپیک در جاهای دیگر دنیا نیز احساس میشود. عدم پیروزی ورزشکاران مصری در مسابقات المپیک پکن جزء مطالبی بود که روزنامههای این کشور بسیار به آن پرداختند. روزنامه دیلی ستار چاپ قاهره با انتشار یادداشتی به قلم سردبیر روزنامه مینویسد، حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر کادر ورزشی کشور را احضار کرده و خواستار پاسخگویی آنها به دلایل شکست ورزشکاران مصری در بازیهای المپیک شده است. ورزشکاران ما تنها موفق شدند یک مدال برنز در مسابقات المپیک به دست آورند. آقای رئیس جمهور در حالی به دنبال کشف دلایل این موضوع بر آمده که مردم از گرسنگی تلف میشوند و ورزشکاران ما نیز همانند مردم از بسیاری امکانات محرومند.
وی در ادامه مقالهاش مینویسد، وقتی ورزشکاران ما مجبورند به جای تمرین به آب و آتش بزنند تا لقمه نانی به دست بیاورند و به خانوادههایشان برسانند، چگونه انتظار داریم آنها در میادین ورزشی موفق عمل کنند؟
روزنامه الاهرام مهمترین روزنامه مصر سرمقاله امروز خود را به فهمی هویدی روزنامهنگار مشهور مصری اختصاص داده است. فهمی هویدی در این مقاله نسبتا طولانی میپرسد تا کی قرار است جوامع عربی از این که ایران یا ترکیه یا هر کشور دیگری آنها را تحت تاثیر قرار دهند، بترسند و از نگرانی دست و پای خود را گم میکنند.
وی در بخشی از مقاله خود به پخش فیلم ترکی «نور» از شبکههای عربی که باعث جنجالهای گستردهای در کشورهای عربی شده و علیه آن موضعگیریهای شدیدی شده است، اشاره میکند و مینویسد، آیا مصالح کشورها تنها به یک فیلم ساده اجتماعی بند است که مقامهای مختلف عرب از آن به نفوذ ترکی تعبیر کنند و نسبت به آن هشدار دهند.
فهمی هویدی در بخش دیگری از مقاله خود مینویسد، در پروتکل کشور ترکیه رسم بر این است که هر مقام عالیرتبه خارجی که برای یک دیدار رسمی به کشور میآید از قبر آتاتورک دیدن کند. اما احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران از این کار اجتناب کرد و دولت ترکیه بدون اعتراضی وی را در استانبول میزبانی کرد. میدانید چرا دولت ترکیه دست به چنین کاری زد، زیرا مصالح کشورها بسیار فراتر از پروتکلها است. آیا مصالح ما نیز فراتر از این رخدادهای کوچک نیست؟
نظر شما :