سوريه و روسيه و شايعات هم‌پيمانى

۰۵ شهریور ۱۳۸۷ | ۱۴:۳۱ کد : ۲۵۳۲ اخبار اصلی
سفر بشار اسد رئيس جمهورى سوريه به مسکو در بحبوحه بحران روسيه با گرجستان حرف و حديث‌هاى بسيارى را به دنبال داشت. عبدالرحمن راشد روزنامه نگار روزنامه الشرق‌الاوسط به تحليل اين سفر مى‌پردازد که در زير آن را مى‌خوانيد.

چگونه می­توانیم دیدار بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از روسیه را در وضعیت فعلی که این کشور در جنگ با گرجستان به سر می­برد، تحلیل کنیم؟ و این که آیا مسکو از مواضع سوریه و برنامه­های تسلیحاتی آن علیه امریکا و اسرائیل حمایت می­کند یا خیر؟ یا این که دمشق برای بار دوم پیمان­های بین­المللیش را با وجود رسیدن به این این درک که روسیه نمی­تواند در برابر دادگاه بین­المللی و دیگر مسائل به نفعش رای دهد و به همین دلیل هم به سمت همکاری نزدیک با فرانسه متمایل شده بود، خواهد شکست.

 

اگر پاسخ به پرسش­های فوق مثبت باشد، ادعای بزرگی است و البته نتیجه­گیری بسیار مهمی هم محسوب می­شود، زیرا این به معنای انتقال بحران به سطح مجامع بین­المللی است. اما به گمان من چنین برداشتی صحیح نیست، بلکه تنها مانور تبلیغاتی است از سوی دمشق برای گسترش سطح روابطش به طور کلی در سطح بین­المللی و تلاش برای ایجاد روابطی سازنده با مجامع بین­المللی که بتواند در آینده برایش مفید باشد. هر چقدر این سفر را مفید بدانیم، سوریه اگر بخواهد کره زمین را هم دور بزند باز راه به جایی نمی­برد زیرا کلید بحران­ها در جیب خودش است. مختصر بگویم و شما را به انتظار نتیجه نهایی مقاله نگذارم، روسیه با امریکا به خاطر سوریه درگیر نخواهد شد، ممکن بود چنین اتفاقی در زمان اتحاد جماهیر شوروی رخ می­داد اما محال است در دوران پوتین چنین اتفاقی بیفتد. روسیه دیگر همانند دوران اتحاد جماهیر شوروی یک کشور ایدئولوژیک نیست، بلکه سیاست­هایش را بر اساس مصالحش تعریف می­کند و همین هم دلیل اصلی درگیریش با گرجستان محسوب می­شود.

 

از روی خوش شانسی خود دمشق با عجله داستان موشک­های اسکندر را رد کرده است، همان موشک­هایی که قبل از آن گفته می­شد روسیه گفته است که می­خواهد در خاک سوریه مستقر کند، دمشق تاکید کرده است که با روس­ها در این زمینه هیچ گفت و گویی انجام نداده است. از این رو مبالغه و ترویج چنین شایعاتی تنها تمهیداتی برای حمله اسرائیل به سوریه را مهیا می­کند. در همین حال رهبران سوریه هم تنها خواسته­اند یک تبلیغات دیپلماتیک به راه بیندازند تا معنویات داخلی و اقلیمی نسبت به آنها افزایش یابد و الا آنها هم به دنبال یک جنگ نابرابر با اسرائیل نیستند.

 

شایعه دیگر، رسیدن ناوهای روسی به بندر طرطوس در سوریه و استقرار آنها در پایگاه دریایی روسیه بر اساس یک توافق­نامه نظامی بود. زیاد به این موضوع نمی­پردازیم چون این شایعات همیشه وجود داشته و ناوهای روسی به طور مرتب به این پایگاه می­آمدند که غالبا هم اهدافشان سوخت­گیری مجدد و از این قبیل موارد بود.

 

روسیه بارها تاکید کرده از سوریه بر ضد دیگران در درگیری­های اقلیمی حمایت نمی­کند. مواضعش را همخ تغییر نخواهد داد به رغم این که اسرائیلی­ها به گرجستانی­ها کمک نظامی کردند که آن هم استراتژی شکست خورده­ای بود، به طور که گرجستان در کوتاهترین زمان ممکن از روسیه شکست سنگینی خورد. بیشتر کشورهای عربی مهم هم امریکا را نه امریکا را تایید کردند، نه بیانیه­ای موافق حال گرجستان صادر کردند و نه چیزی در حمایت از آن گفتند، نه حمله روسیه را محکوم کردند و نه موضعی در برابر اشغال اوستیا از سوی روسیه اتخاذ کردند. پس چرا باید روسیه علیه غرب کنار سوریه بایستد؟

 

دائما مشاهده می­کنیم بشار اسد رئیس جمهوری سوریه مهارت بالایی در پررنگ کردن حضور بین­المللی سوریه به خرج داده است؛ در همین حال سیاست دیپلماسی هجومی خود را در بیشتر جبهه­ها متمرکز می­کند، لبنان، خلیج ]فارس[، فرانسه، اسرائیل، ایالات متحده و اخیرا هم روسیه. دیدارهای میدانی فعال و مفیدی را نیز انجام می­دهد، همان گونه که دیدیم چگونه با لبنان تبادل سفیر کرد و در اداره حوادث بزرگ در فلسطین و لبنان نیز موفق عمل کرد. شاید پرسیده شود با وجود این شیوه دیپلماسی زنده و فعال چرا سوریه نمی­تواند مشکلات اصلی خود را حل و فصل نمی­کند؟ چرا در حل قضایای مرتبط به همی چون دادگاه بین­المللی ترور رفیق حریری، اتهام هم­پیمانی با ایران یا رو در رویی با امریکا که هر روز مواضعش علیه سوریه شدیدتر می­شود، وارد عمل نمی­شود؟

 

پاسخ را مختصر و مفید می­دهم، سوریه همواره به دنبال راه فرار از همکاری مستقیم با طرف­های مورد منازعه­اش بوده نه تفاهم با آنها، حتی امروز که دست به چنین اقداماتی می­زند.           

 


نظر شما :