اگر مردم از دولت حمایت نکنند، عراق میمیرد
نویسنده خبر:
سید یاسین الموسوى
يادداشت اختصاصى سيد ياسين الموسوى، امامجمعه شهر بغداد برای دیپلماسی ایرانی
عراق دیگر از مرحله بحرانی جنگ داخلی عبور کرده است. این را باید همه بدانند. کشورمان دیگر جای مداخله کشورهای خارجی نیست. اکنون پس از گذشت پنج سال از زمان سقوط صدام حسین و گذر از مشکلات فراوان و ضربات سهمگین دشمنان عراق به مرز آرامش رسیدهایم. میگویم مرز، چون هنوز آرامش کامل در کشورمان حاکم نشده. هنوز کرکوک از بیبرنامگی و ناامنی طایفهای رنج میبرد. هنوز القاعده در دیاله نفوذ دارد و موی دماغ ملت شده است و به طور کلی هنوز مردم خیالشان از محو همیشگی القاعده در کشورشان و شورش ناگهانی شبه نظامیان با تحریکات خارجی پایان نیافته است.
اما با این حال کشوری داریم که قانونی یکپارچه بر آن حاکم است که تمام ملت عراق به آن رای دادهاند و مشروعیت آن را قبول دارند، دولت قانونی داریم که اکنون به مرحلهای رسیده که میتواند به تنهایی امنیت بسیاری از مناطق کشور را تامین کند و قانون را در همه جا حاکم سازد.
همین چند روز پیش بود که موفقیت ارتش عراق در بازگرداندن امنیت به مناطقی از دیاله که تحت نفوذ القاعده بود و به حمدالله از وجود آنها پاکسازی شد، باعث شد تا 1500 خانواده که به واسطه وجود القاعده مجبور به ترک و خانه و کاشانهشان شده بودند به خانههایشان بازگردند. دیاله آخرین استانی است که هنوز از وجود القاعده رنج میبرد و اگر این استان نیز از شر آنها پاکسازی شود، میتوان گفت امنیت 90 درصد عراق تامین شده و شر القاعده کنده شده است.
بنابراین اکنون که دولت توانسته امنیت را به عنوان مهمترین نیازی که تکتک مردم به آن نیاز دارند به دست آورد، لازم است که حمایتهای مردمی از دولت عراق افزایش یابد. دولت عراق اکنون بیش از پیش نیازمند حمایت همه جانبه است. دیروز بدین دلیل نیازمند حمایت بود زیرا میبایست با دشمنان ملت عراق بجنگد و امروز نیازمند حمایت بیشتر است زیرا باید بتواند از سیادت و استقلال عراق به بهترین نحو حمایت کند.
از این رو دولت نیازمند دو اصل به عنوان پایههای اصلی در قدرت گرفتن خود است. اگر میخواهیم نظم و قانون همه جا حاکم شود، وظیفه داریم این دو اصل را به عنوان نیازهای یک دولت قانونمند فراهم کنیم. این دو ابزار شامل حمایتهای نظری و حمایتهای عملی میشوند.
حمایت نظری
حمایت نظری همان حمایت فکری و فرهنگی است. مردم ما باید از طریق فرهنگ و اندیشه به حمایت از دولت بپردازند. بدیهی است اگر بنا باشد فرهنگ و اندیشه القاعده یا گروههای تندرو یا هر گروه دیگری که به نوعی تشویش و شورش علیه دولت را تشویق و فراهم میکند، موجود باشد، دولت نمیتواند کاری از پیش ببرد. اگر مردم قلبا معتقد به قانون نباشند و دولت را قانونی ندانند و بخواهند از ابزارهای غیرقانونی و غیر منطقی علیه دولت عمل کنند، آنگاه چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که دولت در مسئولیتهایش موفق عمل کند.
مثلا القاعده یا گروههای شورشی دیگر دائما برای تضعیف دولت مردمی مالکی تشویق به شورش، تخریب اماکن عمومی و کشتار همنوعان و هممیهنمان میکنند. اگر مردم نیز بخواهند فکر و اندیشه آنها را پیروی کنند و از آنها تبعیت کنند، دولت چگونه میتواند به فکر بازسازی، گسترش امنیت و حفظ امنیت در کشور باشد.
حمایت عملی
حمایت علمی بدین معنا است که ظرفیتی به وجود بیاوریم که بتواند به دولت کمک کند تا به مسئولیتهایش عمل کند. اکنون ظرفیتهای لازم برای این که دولت بتواند به وظایفش عمل کند و به اهدافش برسد، فراهم نیست. کشور از وضعیتهای غیر طبیعی رنج میبرد که بسیار به دور از یک کشور متمدنانه است. البته شان ملت عراق بسیار بیش از اینها است. اما متاسفانه وضعیت و موقعیت فعلی به هیچ وجه مساعد نیست و دولت نمیتواند به وظایفش عمل کرده و بازسازی اقتصادی و عمرانی را آغاز کند و کشور را از وضعیت اسفبار کنونی خارج سازد.
نگاهی به عراق بیاندازیم. هنوز آثار ویرانی دوران صدام حسین به جا مانده است. هنوز طرفداران صدام تلاش دارند با تضعیف دولت، آن را سرنگون کنند و این باعث شده دولت نتواند در محو نابودیهای به ارث
رسیده از دوران رژیم بعث فعال باشد. بودجه کشور به حد قابل قبولی رسیده اما از سویی بدهیهای به جا مانده از نظام بعثی به اندازهای کمرشکن است که مانع از انجام بازسازیهای لازم توسط دولت میشود. در این میان مردم نیز گامهای عملی بر نمیدارند و در همین حال گروههای افراطی بر میزان خرابیهای میافزایند و همچنان نابودیها را گسترش میدهند.
این بدان معنا نیست که افرادی که دستی در دولت و نظام جدید عراق دارند، میخواهند مردم را تخطئه کنند. خیر، بر عکس از مردم تمنا داریم تا به ما کنند که کشورمان را بازسازی کنیم. اگر نمیتوانیم در کاهش بدهیهای دولت کمک کنیم، حداقل میتوانیم از آن حمایت کنیم تا دولت نیز مجدانه بر کاهش بدهیها فعالیت کند. اگر میگوییم کشور نفت دارد و باید از عایدات آن برای کاهش بدهیها و افزایش خدمات عمومی و عمران و بازسازی کشور استفاده شود، نگذاریم گروههای خرابکار به آتش زدن لولههای نفت مبادرت ورزند. یا شورشیان و افراطیها کارمندان شرکتهای نفتی را بربایند تا علاوه بر آبروریزی برای دولت در احداث خطوط نفت نیز خلل ایجاد شود یا هزینههای اضافه برای بازسازی لولههای منهدم شده پرداخت شود.
ما منکر آن نیستیم که دولت و وزیرانش نه در برابر مجلس بلکه در برابر 25 میلیون انسان مسئولند. این را همه میدانند. اما فراموش نکنیم اگر کشورهای اروپایی توانستند بعد از جنگ جهانی دوم سالم از این جنگ به در آیند و خود را به جایی برسانند که در خورشان است، دلیلش این بود که همگی خود را مسئول هر چه اتفاق افتاده، دانستند و احساس کردند این خودشان هستند که باید برای بازسازی و جبران مافات تلاش کنند.
اکنون نیز ما همهمان در برابر عراق کشته داده، شکنجه دیده و نابود شده ایم ولی نباید فراموش کنیم که در برابر آن مسئولیم. ما نیز باید برای فرزندان عراق در کنار دولت به فکر بازسازی و حمایت ازعراق باشیم. بنابراین بیاییم با هم از مخلصان و افراد واقعا دلسوز دولت حمایت کنیم تا کشورمان راه آبادی را در پیش گیرد.
نظر شما :