ایران و لیبی تلاشی مشترک، سرنوشتی متفاوت
معمر قذافی رهبر لیبی که برای یک دیدار رسمی به تونس سفر کرده و با مقامهای ارشد تونسی از جمله زین العابدین بن علی رئیس جمهوری آن کشور دیدار و گفت و گو کرده است، اظهاراتی درباره ایران ابراز داشته که بازتاب گستردهای در رسانههای عربی داشته است. به گونهای که تقریبا بیشتر روزنامههای عربی با چاپ عکسی از دیدار قذافی با بن علی اظهارات وی را درباره ایران منتشر کردهاند.
قذافی مدعی شد، ایران برنامههای هستهاى اش را بزرگنمایی میکند. او معتقد است که ایران نمیتواند در برابر حمله غربیها ایستادگی کند و از پای در خواهد آمد و سرنوشتش همانند سرنوشت عراق در زمان حکومت صدام حسین خواهد شد.
ایران بارها اعلام کرده است که هدفش از رسیدن به انرژی هستهای صرفا دستیابی به تکنولوژی صلحآمیز است و به هیچ عنوان به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست. موضوعی که غربیها در آن شک و شبهه وارد میکنند و به همین دلیل تحریمهایی را با هدف متوقف ساختن برنامههای هستهای ایران علیه تهران وضع کردهاند.
قذافی که به هنگام دریافت دکترای افتخاری از مرکز ملی علوم تطبیقی و تکنولوژی تونس در حضور همتای تونسیش سخنرانی میکرد، درباره احتمال حمله نظامی غرب به ایران گفت: «اگر بنا باشد حملهای به ایران صورت گیرد، سرنوشت ایران همانند سرنوشت عراق در زمان صدام حسین خواهد بود. ایران به تنهایی نمیتواند قدرتی داشته باشد. همان طور که صدام به تنهایی قدرتی نبود. بنابراین در صورت هر گونه حملهای امکان مقاومت نخواهد داشت و شکست خواهد خورد.»
وی سپس یوگسلاوی را به عنوان مثال یادآور شد و گفت: «سرنوشت یوگسلاوی نتیجه انزوای بینالمللیش بود. چه کسی تصور میکرد یوگسلاوی با آن انسجام و قدرتی که داشت در یک چشم به زدن از هم بپاشد.»
قذافی در ادامه عراق را مثال زد و گفت: «صدام حسین همیشه ما را به مخفیکاری در فعالیتهای هستهایمان متهم میکرد و میگفت شما سلاحهای کشتار جمعی خود را مخفی کردهاید، در حالی که ما توانستیم با غرب کنار بیاییم ولی او نتوانست. صدام حسین گمان میکرد چون نیروی نظامی قوی دارد میتواند در برابر غرب ایستادگی کند. تا آخرین لحظه به مخفی نگه داشتن تاسیسات هستهایش مبادرت میورزید تا این که در سال 2003 در یک چشم به زدن و بدون این که بتواند مقاومت موثری انجام دهد، شکست خورد و همه چیز را از دست داد. صدام شکست خورد چون هیچ مدافع و پشتیبانی نداشت. عراق در برابر حمله امریکا تک و تنها بود.»
قذافی پیش از این نیز ایران را مورد نکوهش قرار داده بود. وی از این که ایران عضو هیچ اتحادیه موثری نیست و متحد قابل اطمینانی ندارد، به شدت گلهمند است. وی حتی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی رئیس جمهوری ایران نیز، ایران را به دلیل پیگیری برنامههای هستهای اش مورد نکوهش قرار داده بود.
وی در آن زمان در گفت و گویی با شبکه تلویزیونی العربیه گفته بود، ایران روز به روز منزویتر میشود و اگر بخواهد به همین راه ادامه دهد به طور کامل از جامعه جهانی جدا خواهد شد.
قذافی در ادامه گفته بود: «در دنیایی که کشورها همگی به سمت و سویی میروند که به عضویت اتحادیهای درآیند و بدین ترتیب حمایتهای بینالمللی خود را افزایش دهند، ایران روز به روز منزویتر و جایگاهش دائما ضعیفتر میشود.»
قذافی در حالی این گفتهها را بر زبان میآورد که به هیچ وجه اعتقادی به هر گونه حمله نظامی از جانب غرب به ایران ندارد و حتی از این که کشورهای عربی رابطه خود را با ایران کمرنگ کرده یا قطع میکنند، گله مند است. وی در نشست اتحادیه عرب که در ماه مارس گذشته در دمشق برگزار شد، در یک سخنرانی تند، خطاب به همتایان عربش گفت: «اگر به ایران تعرضی شود، قبل از همه خود ما ضربه میخوریم. دیروز عراق را اشغال کردند، فردا به ایران ضربه میزنند و این بدان معنا است که به زودی سراغ همه ما میآیند. به نفع ما نیست با ایران رابطه نداشته باشیم. ایران یک کشور بسیار مهم در منطقه است. تنها کشوری است که هنوز در برابر امریکا ایستادگی میکند و هنوز تهدید جدی علیه اسرائیل محسوب میشود. ما باید از ایران حمایت کنیم زیرا سرنوشت ایران به حیات تک تک ما گره خورده است.»
لیبی خود کشوری است که پس از حمله آمریکا به عراق و با افزایش فشارهای بینالمللی و پس از آن که 20 سال تحریمهای بینالمللی را متحمل شد و حتی منع پرواز هوایی علیهش وضع شده بود، در نهایت تن داد که از تلاش برای رسیدن به تکنولوژی هستهای دست بردارد و خواستههای غرب را بپذیرد.
تسلیم لیبی در برابر غرب سرانجام باعث شد تا غربیها رابطه تازهای با طرابلس تعریف کنند و به سمت بهبودی روابط با آن گام بردارند. نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه و سیلویو برلوسکونی نخستوزیز ایتالیا پس از گشایش دروازههای رابطه لیبی با غرب به طرابلس سفر کردند و معاهده تجاری چند میلیارد دلاری با آن امضا کردند. فرانسه و بریتانیا حتی متعهد شدند برای لیبی رآکتور هستهای آب سبک بسازند تا این کشور بتوانند از انرژی صلحآمیز هستهای بهرهمند شود. قذافی نیز یک تور بزرگ اروپایی برای سفر به اروپا انجام داد که ماحصل آن امضای 15 میلیارد دلار توافقنامه تجاری بود.
ایران و لیبی هدف مشترک ندارند
در این جا ممکن است این شبهه ایجاد شود که آیا لیبی از این که ایران همانند خودش عمل نکرده و تسلیم غرب نشده ناخرسند است و تهران را نصیحت میکند که همانند خود عمل کند؟
ناظران بینالمللی معتقدند که حقیقت چیز دیگری است. مرتضی پویا وزیر کشور کابینه بینظیر بوتو در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی میگوید: «به هیچ وجه این طور نیست. ایران لااقل تاکید میکند که به دنبال انرژی صلحآمیز هستهای است. ایران دائما تاکید دارد که غرب زور میگوید و تهران به هیچ عنوان به دنبال سلاح هستهای نبوده است. در حالی که لیبی بود. لیبی سلاح هستهای میخواست. قذافی در دهه هشتاد واقعا به فکر نابودی اسرائیل بود و برای رسیدن به این هدف بمب هستهای را مناسبترین وسیله میدانست.»
وی سپس به سفرش به لیبی در اواخر دهه هشتاد اشاره میکند و میگوید: «من به عنوان نماینده پاکستان در راس یک هیات بلندپایه به پاکستان سفر کردم. در طرابلس پیش قذافی رفتم و با وی درباره تحولات منطقه به بحث و گفت و گو پرداختم. قذافی در آن نشست گفت، ما به این نتیجه رسیدهایم که تنها راه حل نابودی اسرائیل استفاده از بمب هستهای است. اسرائیل بدون بمب هستهای نابود نخواهد شد. آیا شما میتوانید ما را یاری کنید. من گفتم پاکستان به نیروی هستهای رسیده است. قذافی بیدرنگ گفت ما آن را به هر قیمتی شده از شما میخریم.»
نظر شما :