تنش زدایی با امریکا در اوج تنش

۰۸ مرداد ۱۳۸۷ | ۲۱:۴۹ کد : ۲۳۷۶ اخبار اصلی
" رابطه با آمریکا چرا که نه؟ " این تازه ترین پیام مثبتی است که یک مقام دولتی ایران درباره رابطه با آمریکا ابراز کرده است.
تنش زدایی با امریکا در اوج تنش
" رابطه با آمریکا چرا که نه؟ " این تازه ترین پیام مثبتی است که یک مقام دولتی ایران درباره رابطه با آمریکا ابراز کرده است. مجتبی ثمره هاشمی، مشاور ارشد رییس جمهوری ایران، در حاشیه نشست هیات دولت گفته است، تهران در صورت تامین منافع اش حاضر است با واشنگتن رابطه برقرار کند.
 
مجموعه ای از پیام های دیپلماتیک درباره رابطه با آمریکا طی هفته های اخیر از جانب مقام های جمهوری اسلامی ابراز شده و بار دیگر گمانه ها درباره بروز یک تحول دیپلماتیک در روابط تهران - واشنگتن را تقویت کرده است.
 
البته اظهارات ثمره هاشمی درباره رابطه با امریکا به حدی سربسته است که نمی تواند نشانی از تغییر جهت دولت جمهوری اسلامی درباره تغییر مناسبات با واشنگتن تلقی شود. اما قرار دادن اظهارات وی در کنار موضع گیری های مثبت سایر مقام های ایرانی نسبت به برقراری رابطه با ایالات متحده می تواند نشانگر تغییر جهتی معنی دار در رابطه با امریکا باشد.
 
برخی دیپلمات های غربی می گویند هدف تهران از نشان دادن چراغ سبز به ایالات متحده، پرهیز از افزایش تنش های فزاینده بر سر پرونده هسته ای است. بر اساس این فرضیه ایران می خواهد تنش های سیاسی اش را با ایالات متحده کاهش دهد تا از این طریق بتواند اطمینان این کشور را نسبت به صلح آمیز بودن برنامه های اتمی خود جلب کند.
 
با این حال ایالات متحده برای اعتماد کردن به برنامه های اتمی ایران پیش شرطی را مطرح کرده است که مقام های تهران می گویند به هیچ حاضر به پذیرش آن نیستند.
 
کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه امریکا، بارها گفته است در صورت به تعلیق درآمدن چرخه سوخت هسته ای ایران حاضر است در هر زمان و مکان درباره هر موضوعی با همتای ایرانی اش مذاکره کند.
 
آمریکا همچنین برای ترغیب تهران به تعلیق غنی سازی اورانیوم، هفته گذشته برای نخستین بار یک دیپلمات ارشد را به مذاکرات هسته ای ایران با گروه 1+5 فرستاد اما جمهوری اسلامی باز هم راضی به تعلیق غنی سازی اورانیوم نشد.
 
تهران البته از حضور نماینده ایالات متحده در مذاکرات استقبال کرد و محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، گفت که رفتار ویلیام برنز، نماینده آمریکا، متین بود. با این وجود وزیر امور خارجه آمریکا از رفتار نمایندگان هیات ایرانی در مذاکرات ژنو ابراز ناراحتی کرده و با لحنی حاکی از عصبانیت گفته است ایرانی ها در در مذاکرات جواب سر بالا داده اند.
 
بنابراین به نظر می رسد که حضور دیپلمات بلندپایه آمریکایی در مذاکرات هسته ای با ایران نه تنها کمکی به کاهش بحران بی اعتمادی میان تهران - واشنگتن نکرده بلکه بیشتر اسباب عصبانیت ایالات متحده را فراهم آورده است.
 
برخی دیپلمات های امریکایی از خود می پرسند که چرا تهران از یک سو پیام های امیدوار کننده درباره پایان دشمنی سر می دهد و از طرف دیگر حاضر به کوچکترین مصالحه ای درباره برنامه هسته ای اش نیست.
 
آنها می خواهند بدانند آیا تهران منتظر زمان مناسبی برای مصالحه می گردد یا این که می خواهد با نشان دادن چراغ سبزهای توخالی، مقام های کاخ سفید را دچار سردرگمی کند.
 
ایران ماه گذشته به گمانه های رسانه ای درباره تاسیس دفتر حافظ منافع ایالات متحده در تهران واکنش مثبتی نشان داد و احمدی نژاد گفت که دولت وی چنین مساله ای را در صورت درخواست رسمی از سوی ایالات متحده با نگاهی مثبت بررسی خواهد کرد.
 
هفته پیش نیز اسفندیار رحیم مشایی، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران، گفت که ايران امروز با مردم امريکا و اسرائيل دوست است. او بلافاصله موضع خود درباره دوستی با مردم اسراییل را پس گرفت اما بر عقیده خود مبنی بر دوستی با ملت آمریکا باقی ماند.
 
از آنجا که ثمره هاشمی و رحیم مشایی هر دو از نزدیک ترین همفکران رییس جمهوری ایران به شمار می روند می توان موضع گیری های آنان درباره رابطه با ایالات متحده را به نوعی نظر احمدی نژاد نیز تلقی کرد.
 
با این حال هنوز به درستی معلوم نیست هدف ایران از ارسال سیستماتیک پیام های دوستی به ایالات متحده چیست. دشمنی 30 ساله ایران و آمریکا تفسیر پیام های دوستی را با دشواری مواجه کرده است.
 
برخی از روحانیون بلند پایه و کسانی که امروز در ایران به عنوان اصولگرایان سنتی شناخته می شوند در قبال مشی دولت احمدی نژاد در فرستادن پیام های متعدد دوستی به آمریکا واکنش نشان داده اند. آنها می گویند اختیار تصمیم گیری درباره مساله حساسی، مانند برقراری رابطه با آمریکا تنها بر عهده رهبر کشور است و مقام های اجرایی نمی توانند خودسرانه تصمیم به تغییر مناسبات با ایالات متحده بگیرند.
 
بنابراین به نظر می رسد میان گروه های حاکم در ایران اجماعی درباره پایان دادن به کدورت ها با ایالات متحده وجود ندارد و همین مساله از اعتبار چراغ سبزهای تهران به واشنگتن کاسته است.
 
در سالهای گذشته نیز هر گاه پیام هایی از سوی مقام های دولتی ایران و امریکا مبنی بر پایان دادن به کدورت ها شنیده می شد، این پیام ها در ابتدا به عنوان یک تحول دیپلماتیک جدی در رسانه ها مورد بررسی قرار می گرفت، اما تجربه نشان داده که نباید نسبت به اثر بخش بودن چنین پیام هایی چندان خوشبین بود.
 
تمایل محمد خاتمی برای کاستن از دیواربلند بی اعتمادی میان ایران و امریکا، عذرخواهی دولت کلینتون از نقش آمریکا در سرنگونی دولت مصدق، نامه احمدی نژاد به بوش که مهم ترین چراغ سبزهای ایران و آمریکا به یکدیگر در سالهای اخیر به شمار می رود هیچ کدام باعث تغییر روابط دو کشور نشده اند و بعید است که اکنون نیز تمجید مقام های دولتی ایران از مردم امریکا و استقبال از ایده تاسیس دفتر حافظ منافع امریکا در تهران بتواند تحولی در روابط دو کشور ایجاد کند.
 
دولت شدیدا مخالف غرب احمدی نژاد، در صورت تداوم ارسال پیام دوستی به ایالات متحده گرفتار یک پارادوکس درونی خواهد شد.
 
او نه می تواند حامیان اش را نسبت به تغییر عقیده درباره رابطه با امریکا متقاعد کند و نه می تواند اعتماد امریکا را مبنی بر داشتن حسن نیت در ارسال چراغ سبز به راحتی جلب کند. 

نظر شما :