چالش و فرصت مذاکرات ژنو
سرمقاله روزنامه کارگزاران به قلم سید محمد صادق خرازی
از تابستان گرم 2003 تا تابستان گرم و پیچیده 2008 ماجرای مذاکرات مختلف ایران با آژانس، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو شورای امنیت تا کشورهای جنبش عدم تعهد، خود حکایت بلند تاریخ دیپلماسی ایران است.
آن روزها آمریکاییها سرمست از پیروزی در عراق رجزخوانی و تهدید میکردند و خط و نشان میکشیدند و امروز دولت در حال تغییر محافظهکار با تجاربی تلخ برای جامعه بشری و ملت آمریکا غزل سرد خداحافظی را توام با ناکامیها سر داده است.
چیستی و چرایی ماجرای هستهای ایران واقعیت درس آموزی است که میتواند به خودی خود برای نسل امروز و آینده ایران، ظرفیت مطالعهای گسترده را داشته باشد. اما همکاری گسترده ایران با آژانس انرژی هستهای ماجرای مذاکرات فرسایشی با سه کشور اروپایی و اشتباهات استراتژیک اروپا در به هدر دادن فرصتهای استثنایی، گزارشات متناقض آژانس انرژی اتمی، گزارشNIE و در نهایت چند قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریمهای تحریک کننده اروپا و برخی از دول صنعتی، ماجرای مبهم مدالیته از پی حوادثی است که طی این سالها با آن روبهرو بودهایم.
از پس همه این اتفاقات امروز دو بسته میان ایران و گروه رد و بدل شده است. خیلی گذرا از کنار این دو بسته میگذریم و منتظریم تا ساعاتی دیگر نتیجه گفتوگوهای دو طرف اعلام شود. مقام رهبری استراتژی و خط مذاکرهکنندگان را مشخص کردند و تردیدی نیست که با استقامت و پایداری توام با متانت و روح همکاری حقوق ملت ایران تامین خواهد شد.
اما باید مراقب چند نکته بود به ویژه که دولت آمریکا پس از چند ماه رایزنیهای پنهان و آشکار در این دور مذاکرات شرکت خواهد کرد. نخست ابهام جدی در همکاری ایران با آژانس وجود دارد. ماجرای توافق سال گذشته ایران و آژانس موسوم به مدالیته دارای سوالات جدی است.
چرا در قبال همکاری گسترده ایران با آژانس بخشcivil پرونده هستهای ایران فیصله پیدا کرده و چرا مطالعات ادعایی دامنه خود را وسیعتر نموده، بخشهای دفاعی و امنیتی را هدف قرار گرفته است؟ و چرا گزارشهای اخیر آژانس خیلی کلی و در عین حال در برگیرنده سوالاتی فراتر از مسوولیت آژانس است و چرا پیشنهاد 1+5 در حد اعلام رئوس و برنامههای کلی است و فاقد تعهدات و تضمینهای جزئی است؟ و اینک فضای جدید مذاکره با 1+5،تغییر موضع آمریکا کاملا روشن و مشهود است.
گر چه آمریکاییها مدعی هستند که موضعشان تغییر نکرده است در مذاکره به عنوان ناظر حضور دارند ولی میتوان حدس زد که تصمیم به شرکت در مذاکرات ژنو پس از موافقت بوش و کنار زدن نظر و محافظهکاران به دست آمد.
به نظر میرسد آمریکاییها 4 هدف را از شرکت در مذاکرات دنبال میکنند:
الف- نشان دادن همراهی با 1+5 و اجماع همپیمانان خود
ب- خود را طرفدار موفقیت دیپلماسی نشان دهند
ج- اتمام حجت به اینکه اگر مذاکرات به نتیجه نرسد چارهای جز تحریمهای بیشتر نیست
د- گرفتن اهرم از اوباما مبنی بر عدم مذاکره با ایران و کمک به مک کین
حضور آمریکا در مذاکرات ژنو هم چالش است و هم فرصت، فرصت است زیرا اگر طرف مقابل حسن نیت داشته باشد امکان رسیدن به توافق بیشتر میشود و چالش است زیرا با سرسختی طرف مقابل و به شکست کشاندن مذاکرات زمینه برای اقدامهای بعدی شورای امنیت فراهم میشود. اگرچه 1+5 به دنبال پیششرط به مراحل بعدی مذاکرات جامع هستند و از ایران تعلیق یا توقف موقت توسعه را طلب میکنند، ولی طرف ایرانی میبایست در پی گرفتن تعهدات جزئی توام با تضمین لازم و عینی باشد.
نظر شما :