منبع جدید درآمد براى طالبان
کوهی که در واقع معدن سنگ مرمر است زیر آفتاب چنان میدرخشد که انگار برف آن را پوشانده است. چهار سال بود که این معدن بدون استفاده در این گوشه پرت و دورافتاده پاکستان به حال خود رها شده بود و درگیریهای دائمی قبایل این ناحیه و بیکفایتی دولت اسلامآباد که تقریباً در این منطقه هیچ نفوذی ندارد، فرصتی برای استخراج ثروت چشمگیر این معدن باقی نگذاشته بود. اما در ماه آوریل سال جاری، مردانی مسلح با دستار و ریش بلند از راه رسیدند و معدن را به نوعی از آن خود کردند.
اینها نیروهای طالبان بودند؛ افرادی که برای مردم ناحیه مرزی منطقه فدرالی قبایل در شمال پاکستان کاملاً شناخته شده هستند. آنها با تکیه بر سلاحهای خود درگیریهای بین قبایل را متوقف کردند و در قبال آن مبلغ هنگفتی از آنها باج گرفتند و پس از آن معدن سنگ مرمر را راه انداختند و بابت هر کامیونی که قطعه سنگهای عظیم و گرانبهای این معدن را به شهرهای مجاور میبرد، مالیاتی سنگین از قبایلی میگیرند که به طور سنتی خود را مالک معدن میدانند. مالیات طالبان چنان سنگین است که تقریباً بخش قابل توجهی از درآمد معدن را پیش از کسب آن میبلعد.
میر زمان، مقاطعهکاری از عشیره مسعود که مسئولیت استخراج این معدن از سوی طالبان بر عهده او محول شده است، میگوید: «وقتی با طالبان کار میکنی خواستن مهم نیست، بیشتر زور و اجبار است که کسی را به انجام کاری وادار میکند.» او که میانسال و از رهبران قبیله خود به شمار میآید با این خوشحال است چرا که به گفته دستکم اکنون معدن مرمر این منطقه بار دیگر با حضور طالبان فعال شده است.
آن چه در معدن سنگ مرمر «زیارت»، یکی از غنیترین معادن و یکی از بزرگترین ثروتهای ملی پاکستان روی داده است، نشان میدهد که منطقه فدرالی قبایل برای طالبان چیزی بیش از یک پایگاه نظامی برای آموزش نیروهای جدید و طرح اجرای عملیات برون مرزی در آن سوی مرزهای شمالی در داخل خاک افغانستان است.
دو خبرنگار آزاد (یک گزارشگر و یک عکاس) که برای روزنامه نیویورکتایمز کار میکردند، ماه گذشته وقتی بدون تیم محافظت وارد این منطقه شده بودند و مشغول تهیه گزارش از فعالیتهای این معدن بودند توسط نیروهاى طالبان دستگیر شدند و دو روز در بازداشت بودند. این مساله نشان میدهد که نیروهای طالبان به خوبی به اهمیت آن چه در این منطقه انجام میدهند، واقف هستند. درآمد معدن مرمر زیارت جایگاه طالبان را در منطقه باثباتتر میکند و به آنها اجازه میدهد که به نیروی نظامی تبدیل شوند که محتاج دریافت کمک از خارج گروه نیست. زمان میگوید طالبان طی همین دو ماه دهها هزار دلار از معدن به دست آورده است.
تصاحب این معدن در واقع تنها یکی از تبعات مخرب خروج نیروهای ارتش پاکستان از منطقه فدرالی قبایل است که با آغاز مذاکرات صلح دولت جدید پاکستان با سران قبایل و رهبران حرکتهای مسلحانه اسلامگرای افراطی در این منطقه به مرحله اجرا گذاشته شده است. خروج ارتش از منطقه فدرالی قبایل به مثابه تنها ابزار حضور دولت مرکزی در این منطقه دورافتاده، باعث شده است که نیروهای طالبان، خلاء حاصل از فقدان قدرت مرکزی را در این منطقه کوهستانی و صعبالعبور که حدود 900 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد، پر کنند.
امروز طالبان نه تنها اختلافات داخلی قبایل را آرام کرده است، بلکه برای آنها مالیات وضع کرده است و قلمرو آنها برای قاچاق مواد مخدر و سایر اقلام ممنوع گمرکی استفاده میکند که درآمد سرشاری برای این گروه به همراه دارد. آنها حتی به شیوه خود «عدالت» را نیز در این منطقه برقرار کردهاند؛ دادگاههای آنها بر اساس برداشت دگم آنها از قوانین شریعت برای متهمین حکم صادر میکنند و البته زندان و میرغضب و جوخه اعدام نیز حاضر است.
اکنون طالبان از امنیتی که در پایگاه خود برقرار کرده سود میبرد و نیروهایی را که تعلیم داده برای خرابکاری، ترور و انجام عملیات انتحاری از منطقه فدرالی قبایل در دو سو گسیل میکند: یک سوی این مسیر به سمت شمال و داخل خاک افغانستان منتهی میشود، جایی که طالبان نیروهای بینالمللی اعم از ارتش امریکا، نیروهای ناتو و حتی ارتش ملی افغانستان و هر چه را که با دولت کابل در ارتباط است، هدف قرار میدهد. مسیر دوم به سمت جنوب است و هدف آن مواضع دولتی و حتی گاه غیر دولتی در شهرهای بزرگ پاکستان.
برای تمام این اقدامات و افعال طالبان از جمله قاچاق کالا و گسیل کردن نیروهای تروریستی، قلمرو قبیله «مهمند»، جایی که معدن سنگ معدن زیارت در آن قرار دارد، نقطهای استثنایی به شمار میرود. این منطقه علاوه بر موقعیت استراتژیک و حساسی که درست در میانه مسیر شهر پیشاور به مرز افغانستان دارد، دارای معادن ثروتمند بسیاری است که طالبان از هم اکنون با حصار کشی اطراف این معادن خود را برای ادعای حق انحصاری استخراج آنها آماده میکند. زغال سنگ، طلا، مس، و کروم از جمله مواد معدنی هستند که معادن آنها را به وفور میتوان در این نقطه از پاکستان یافت.
دولت پاکستان از طریق مسئولان اداره «توسعه منطقه فدرالی قبایل» طی سالهای متمادی کوشید تا با ارایه طرحهای سودآوری به روسای عشیرههای مسعود و گورباز که هر دو از قبیله مهمند محسوب میشوند، این دو عشیره را به نوعی شراکت سودآور برای هر دو طرف در معدن سنگ زیارت ترغیب کند. اما هر دو عشیره که مدعی مالکیت مطلق این معدن بودند هر بار با طرحهای دولتی مخالفت کرده و به درگیریهای خونین خود ادامه دادند تا این که طالبان با اتکا به اسلحه دو عشیره را وادار به صلح کرد و اکنون بر استخراج معدن مالیات وضع کرده است. در حالی که طرحهای دولتی با احتساب استفاده از ماشینآلات جدید میتوانست درآمد معدن را به اندازهای برساند که سهم هر یک از طرفین برابر درآمد کنونی معدن باشد.
طالبان اکنون کوه زیارت و یک کوه دیگر را به عشیره مسعود و قبیله صافی داده است و «زمان» کوه دیگری در منطقه که آن نیز معدن مرمر است به عشیره گورباز داده است. سو شهرت طالبان به خاطر خشونت این گروه هیچ جای مخالفتی برای رهبران این قبایل و عشیرهها باقی نگذاشته است. طالبان معدن کوه «زیارت» را به سی قسمت تقسیم کرده و هر پنج قسمت آن را به یکی از شش روستای این منطقه واگذار کرده است. آنها از بابت این تقسیم به ازای واگذاری هر بخش از بخشهای 30 گانه معدن به روستاهای همجوار 1500 دلار حق کمیسیون دریافت کردهاند که در مجموع پیشاپیش 45 هزار دلار نصیب آنها کرده است. طالبان همچنین از عبور و مرور کامیونهای حامل سنگهای معدن روزانه بیش از 500 دلار درآمد کسب میکنند.
به این ترتیب گروه طالبان که در دهه 1980 میلادی با حمایت دولت وقت ژنرال ضیاء الحق و با دلارهای نفتی سعودی در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان شکل گرفته امروزه با اتکا به ذخایر معدنی غنی این ناحیه از پاکستان و سود جستن از ناتوانی و سیاستهای غلط دولت پاکستان به منبعی از درآمد سرشار دست یافته است که میتواند در کنار درآمدهای حاصل از قاچاق تریاک آینده فعالیتهای این گروه افراطی را تضمین کند. این به معنای افزایش تهدیدهای این گروه تروریستی در آیندهای نه چندان دور است که نه فقط پاکستان و افغانستان، بلکه امنیت جهانی را تهدید میکند.
نظر شما :