اروپایی که محتاج دریای خزر است
جهان غرب در یک کلام محتاج دریای خزر است و در این تردیدی نیست. اتحادیه اروپا این روزها در بحرانی گرفتار شده است که ناشی از فقدان امنیت منابع تامین انرژی این اتحادیه است.
در حالی که رهبران هشت کشور صنعتی و ثروتمند جهان این روزها در ژاپن گرد هم آمدهاند تا درباره مسائل محیط زیست و بحرانهای اقتصادی با هم بحث و گفتگو کنند، مساله دیگری در حاشیه این اجلاس در جریان است و آن تلاش رهبران اتحادیه اروپایی است برای توافق و تضمین قرارداد همکاری با مسکو که منافع کشورهای غربی در حوزه دریای خزر در کانون آن قرار دارد.
جهان غرب در یک کلام محتاج دریای خزر است و در این تردیدی نیست. اتحادیه اروپا این روزها در بحرانی گرفتار شده است که ناشی از فقدان امنیت منابع تامین انرژی این اتحادیه است: میزان نفت و گازی که این اتحادیه از روسیه وارد میکند روز به روز سهم بیشتری از کل میزان نفت و گاز مصرفی اروپا را به خود اختصاص میدهد. در واقع این حجم عظیم رو به افزایش از اشکال مختلف انرژی هم شامل نفت و گاز استخراج شده در خاک روسیه میشود و هم شامل حجم صادرات سایر کشورها نظیر قزاقستان که از طریق زیرساختهای انتقال انرژی ( مانند خط لوله گاز و نفت ) روسیه و از خاک این کشور به اروپا منتقل میشوند.
در این بین به نظر میرسد که کشورهای آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان، و ترکمنستان در این بین به عنوان کشورهای حوزه خزر تنها منابع جایگزین انرژی برای اتحادیه اروپا به شمار میروند. ازبکستان در این بین هر چند در مجموع کشورهای حاشیه خزر جایی ندارد اما در صورت فعال شدن خط انتقال انرژی از دریای خزر به اروپا، دسترسی به منابع انرژی این کشور نیز از طریق این خط انتقال شیوه مطمئنتری برای اتحادیه اروپا به شمار میرود. امتیاز دسترسی به این منابع انرژی برای کشورهای اتحادیه اروپایی به معنای رهایی از قید منوپولی کرملین در بازار انرژی اتحادیه اروپاست.
نباید فراموش کرد که منابع انرژی کشورهای این حوزه غیر قابل چشمپوشی است و برای مثال منابع ترکمنستان به تنهایی با مجموع منابع گازی شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیجفارس برابری میکند. با این حال اروپا درباره برقراری این خط مستقیم انتقال انرژی تنها به مذاکره و ابراز تمایل بسنده کرده و گام دیگری برنداشته است.
از سوی دیگر روابط نزدیکتر با کشورهای حاشیه خزر که از طریق مبادلات تجاری مستقیم با محوریت انرژی میسر میشود برای کشورهای بریتانیا، امریکا، و اعضای ناتو به معنای تضمین پشتیبانی از نیروهای این کشورها در افغانستان و تامین مستقیم و بیوقفه مایحتاج استراتژیک و روزمره آنهاست. رهبران کشورهای ازبکستان و ترکمنستان طی آخرین اجلاس ناتو در اقدامی که نشانهای از تمایل این کشورها به همکاری در این زمینه بود اعلام کردند که راههای زمینی و آسمان این دو کشور به روی محمولههای «غیر مرگبار» نیروهای ناتو و ایالات متحده که به افغانستان ترانزیت میشوند باز است.
اما با این همه اهمیت استراتژیک و پتانسیل تولید انرژی در این ناحیه از جهان در معرض خطر قرار دارد. دمیتری مدودف، رئیسجمهور جدید روسیه، 3 ژوئیه ( 13 تیر )، یعنی درست پیش از عزیمتاش به سمت ژاپن برای شرکت در اجلاس G8 در اویلن گام از فعالیتهای گستردهای که ظاهراً هدف از آنها کوتاه کردن دست اتحادیه اروپا از منابع انرژی دریای خزر است، وارد باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان شد. مدودف که پیشتر در دوران ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، علاوه بر تصدی معاونت نخستوزیری، مدیریت شرکت عظیم گازپروم را نیز بر عهده داشت در این سفر به مقامات آذربایجانی پیشنهاد کرد که روسیه تمام گاز آذربایجان را به قیمت روز بازار خریداری کند.
آذربایجان تاکنون هدفمندانه به پیشنهادهای مسکو توجهی نکرده است و پروژههای خود را برای ساخت خطوط انتقال انرژی از طریق ترکیه به خاک اتحادیه اروپا و بازارهای غربی دنبال کرده است. اما ابراز تمایل الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان به آغاز مذاکرات با مسکو در هفتههای اخیر نشان میدهد که سیاست نادرست اتحادیه اروپا و نادیده گرفتن آذربایجان در سایر مسایل ممکن است تغییر معادلات را در این منطقه از خزر به دنبال داشته باشد که عواقب آن برای اتحادیه اروپا بسیار خطرناک است.
مدودف که ظاهراً راه طولانی را برای رسیدن به کیوتو انتخاب کرده بود، بعد از باکو به عشقآباد، پایتخت ترکمنستان رفت و بر اساس گزارشهای منتشره دولت ترکمنستان را تهدید کرد که همکاری آنها با ناتو دوام چندانی نخواهد داشت. قربانقلی بردیمحمدوف، رئیسجمهور ترکمنستان اخیراً علاوه بر حضور در اجلاس ناتو و پیشنهاد همکاری با این پیمان نظامی غربی، با کمیسیون اروپایی در بروکسل نیز دیدار داشته و مقامات امریکایی را نیز در نیویورک ملاقات کرده است. اما اکنون رویاهای چندین و چند ساله دولت ترکمنستان نیز برای ساخت خط مستقیمی که تمامی عرض دریای خزر را طی کند و گاز کشورهای شرق دریای خزر را به بازارهای اروپایی برساند با پیشنهاد وسوسه انگیزی از سوی مدودف تهدید میشوند؛ پیشنهادی برای پیوستن خط لوله گاز ترکمنستان به خط لوله سراسر روسیه و صادرات گاز به اروپا از طریق شبکه گسترده و حاضر و آمادهای برای انتقال انژری.
با توجه به این شرایط، به نظر میرسد اکنون وقت آن فرا رسیده است که اتحادیه اروپا، اعضای ناتو، ایالات متحده، و در یک کلام جهان غرب دریابد که تمام منافع به ظاهر متفاوت آنها در یک نقطه از جهان با هم تلاقی میکنند که دریای خزر است و اگر آنها خواستار حفظ منافعشان هستند باید برای اطمینان از حفظ آنها تصمیمی بگیرند پیش از آن که مناطق غنی حاشیهای دریای خزر بار دیگر در جمله سرزمینهای اقماری روسیه درآید. در این شرایط که فرانسه به عنوان رئیس دورهای جدید اتحادیه اروپا، پیشاپیش خود را برا تشکیل اتحادیه مدیترانهای آماده کرده است، به عقیده تحلیلگران، اگر بخواهد واقعبین باشد باید برنامههای مدیترانهای خود را کنار بگذارد و برنامههای پیشنهادی سوئد و لهستان را برای مشارکت و همکاری با همسایههای شرقی اتحادیه اروپا پی بگیرد؛ برنامههایی برای نزدیکتر شدن مرزهای اتحادیه اروپا به دریای خزر و منابع سرشار آن.
حضور بیشتر اتحادیه اروپا در حوزه دریای خزر دست کم در ابتدای کار موجب آزار روسیه خواهد شد، اما حتی اگر این آزار و اختلافات موجب رویارویی جزئی غرب و روسیه شود، اتحادیه اروپایی نباید فراموش کند که این رویارویی غیر قابل اجتناب است و حتی اگر از نزدیکی و افزایش نفوذ در حوزه دریای خزر چشم پوشی کند باز به ناچار برای شکستن منوپولی انرژی مسکو ناچار است در مقطعی رو در روی کرملین بایستد در حالی که از موضعی به مراتب ضعیفتر با روسیه مواجه میشود. در کنار همه اینها اروپا در یک کلام استطاعت چشمپوشی از منابع سرشار دریای خزر را ندارد.
نظر شما :