امریکا در خزر، ایران هم در امریکای لاتین
مايکل روبين، محقق مؤسسة آمريکن اينترپرايز در این مقاله با مرور روابط ایران با کشورهای امریکای لاتین می نویسد همانطور که امریکا مایل به ایجاد روابط کشورهای خزر است، ایران نیز خواهان داشتن روابط با امریکای لاتین است.
در حالیکه ایالات متحده امریکا توجه خود را معطوف فعالیت های ایران در بخش عمده خاورمیانه کرده است، ایران با پشتکاری قابل ملاحظه ای در حال گسترش نفوذ خود در امریکای لاتین و افریقا است.
معاضدت رئیس جمهور ایران در هر دو منطقه با سنجیدگی و دست و دلبازی پایه گذاری شده است. وی با تشویق بلوک ضد امریکائی ونزوئلا، بولیویا و نیکاراگوئه ، پیشرفتهای چشمگیری در امریکای لاتین داشته است.
در افریقا نیزدر حال ساختن روابط محکم است. امریکا با نادیده گرفتن این رویدادها خود را به خطر میاندازد و نیاز به سعی و کوشش است تا دستآوردهای اخیر ایران خنثی شود
چالش دکترين مونرو در آمريکاى لاتين
دولت ایران با سعی و کوشش مداوم در صدد دسترسی به کشورهای امریکای لاتین بوده است. محمود احمدی نژاد با صرف صدها میلیون دلار بعنوان کمک، در پی بوجود آوردن یک بلوک ضد امریکائی متشکل از کشورهای ونزوئلا، بولیویا و نیکاراگوئه است.
در حالیکه حمایت سیاسی کشورهای جهان برای احمدی نژاد اولویت دارد، اما رفتار وی و متعاقبا متحدینش در امریکای لاتین در مقابل واشنگتن ، بیانگر آن است که احمدی نژاد خواهان حضور پیوسته ایران در مجاورت امریکاست.
اساس سیاست های احمدی نژاد در امریکای لاتین، ایجاد یک اتحاد ضد امریکائی با ونزوئلا است، هدفی که خواسته رئیس جمهور ونزوئلا، هوگو چاوز نیز هست.
کمک های اقتصادی ایران به کشورهای فقیر مشروط به تغییر مواضع این کشورها نسبت به امریکاست و از آنجا که ایران و ونزوئلا هر دو از نظر ثروت نفتی غنی هستند، بنابراین رابطه شان نیز بر پایه همکاری متقابل است.
مطمئنا تهران از پادر میانی سیاستمدارانه چاوزقدردانی می کند. هر دو رهبر از رابطه فیمابین کشورشان برای غلبه بر تحریم و انزوای بین المللی استقبال می کنند.
افزایش معادلات تجاری، همبستگی و مشارکت سیاسی را نیز بیشتر کرده است. همزمان با ملی کردن تاسیسات نفت غرب توسط چاوز، شرکت نفت دولتی ونزوئلا (پی دی وی اس ای) پروژه 4 ميليارد دلاری تولید مشترک نفت ایران- ونزوئلا را در شرق مرکزی ونزوئلا اعلام کرد.
کوبا نیز مسلما بخشی از مشارکت ایران- ونزوئلا بوده، و به دنبال ایجاد یک خط حمل و نقل مشترک دریائی است.
این اقدام به منزله یک راه فرار- با در نظر گرفتن بی سروسامانی و بی نظمی برنامه تحریم های امریکا و اروپا بر علیه این کشورها- محسوب می شود. هم اکنون گزارشهای رسیده حاکی از آنست که ونزوئلا زمینه کار دانشمندان ایرانی بر روی برنامه اتمی را در خاک امریکای جنوبی فراهم کرده است.
تهران و کاراکاس ، هر دو، ثروتهاى نفتى را صرف کشورهای امریکای جنوبی و افریقا کرده و مواضع ضد آمریکائی آنان را تشویق و ترغیب می کنند. سود اصلی این سیاست ها نصیب نیکاراگوئه و بولیوی شده است.
بولیوی نیز متحد مهمی برای ایران شده است. تحت رهبری ایوو مورالس، لاپاز از اتحاد با تهران استقبال کرده است. بولیویا نیز همانند نیکاراگوئه، بیش از 1/1 میلیارد دلار بابت "مشارکتهای صنعتی" از ایران کمک اقتصادی دریافت کرده و در ازاء آن ایران نیز متحد دیپلما تیک جدیدی به دست آورده است.
این به خودی خود هیچ اشکالی ندارد که کشور ها با یکدیگر روابط سیاسی برقرار کنند. استدلال تهران می تواند بر این اصل استوار باشد که همانطور که امریکا مایل به ایجاد روابط محکم با امارات حوزه خلیج فارس یا کشورهای تازه به استقلال رسیده آسیای مرکزی است، ایران نیز خواهان داشتن روابط با امریکای لاتین است. اما پنداشتن اینکه این روابط و همکاری ها بر چه اساسی است، بسیار مشکل است.
نظر شما :