ارتش آلمان و ضد ياغيگری در افغانستان

۲۶ خرداد ۱۳۸۷ | ۰۲:۳۰ کد : ۲۰۷۱ اخبار اصلی
این مقاله نوشته تيمو نوئتزل (Timo Noetzel)، و بنجامين اشرير (Benjamin Schreer)، محققين مؤسسه امور امنيتى و بين الملل آلمان در سال ۲۰۰۸ است که چالش های ارتش المان در افغانستان را مورد بررسی قرار داده است.
ارتش آلمان و ضد ياغيگری در افغانستان
متحدين ناتو و نيروهاى آلمانى در افغانستان با يک رشد در ياغيگرى مواجه هستند. گرچه، ناتو هنوز فاقد يک راهبرد مشترک جهت مقابله با اين چالش مى باشد. در حاليکه اخيرا دولت ايالات متحده از ناتو خواسته است يک مبارزة ضد ياغيگرى «سنتى» را پيش بگيرند، آلمان روى ايجاد يک «راهبرد جامع تر» تأکيد دارد. موضع آلمان بخاطر عدم اعتبار، تحت انتقاد متحدين قرار گرفته است. براى بدست آوردن نفوذ سياسى جهت تدوين راهبرد افغانستان ناتو، دولت آلمان نخست مى بايست موضع ملى خود راجع به چگونگى مبارزه با ياغيگرى افغان را اصلاح نمايد. يک «نگرش جامع» نيازمند ايجاد نگرش معتبر تر آلمان نسبت به ضد ياغيگرى مى باشد. تا به حال که، بخاطر بى ميلى آلمان جهت ارائة نيروهاى جنگى، يک چنين مسئله اى بوقوع نپيوسته است.
 
ضد ياغيگرى ايالات متحده در عراق
تغييرا در راهبرد ضد ياغيگرى ايالات متحده در عراق عمدتا توسط ارتشبد پترائس ايجاد گرديدند. ستون هاى اصلى راهبرد ضد ياغيگرى ايالات متحده، تحت اصلاحات چشمگيرى قرار گرفتند. اينها شامل افزايش اقدامات تهاجمى عليه ياغى ها، و حضور بيشتر نيروها در سراسر شهرهاى بزرگ، بخصوص بغداد، مى باشند. نيروهاى ايالات متحده، بخاطر حضور محلى، در حال حاضر در موقعيت تاکتيکى بهترى جهت انجام عمليات پايدار ضد ياغيگرى هستند.
 
منفعت مذاکرات منتخب
موفقيت جنبة نظامى مبارزة ضد ياغيگرى ايالات متحده در عراق، تحت حمايت پيشرفت در جبهة سياسى قرار داشت. بدست آوردن اعتماد محلى و دور ساختن بخش عظيم جمعيت از ياغى ها، کليد هر موفقيت عمليات ضد ياغيگرى مى باشد.
با وجود اختلافات آشکار، برخى درسهاى کلى عراق مى تواند در مورد افغانستان بکار گرفته شود. اينها شامل مسئلة بدست آوردن اعتماد بخش عظيم جمعيت و تقويت و ادغام نيروهاى امنيتى محلى مى باشد. سه درس از عراق بسيار مهم مى باشد. اولا، به حضور چشمگير نيروها در مناطق کليدى، تحت حمايت اقدامات نظامى تهاجمى هدفمند عليه ياغى هاى تندرو، نياز مى باشد. ثانيا، نگرش ادغامى به آموزش نيروهاى نظامى و انتظامى محلى، شامل انجام عمليات تهاجمى مشترک، حياتى مى باشد. ثالثا، مذاکرات با گروه هاى محلى مهم، مى بايست بخش عمده اى از برنامه ريزى عملياتى باشد.
 
 
ضد ياغيگرى در افغانستان
نيروى بين المللى کمک امنيتى در افغانستان و ارتش آلمان، محدوديت هايى را بر روى همراهى نمودن سربازان افغان در عمليات خطرناک در چارچوب طرح گروه ارتباطى و عمليات آموزشى، اعمال نموده است. نيروهاى امنيتى ماهر، همراه با يک فضاى امنيتى باثبات، براى ايجاد حکمرانى مؤثر در افغانستان، حياتى مى باشند.
 
عمليات «حرکت جلوى 2»
آلمان مى بايست درکى از ماهيت ضدياغيگرى در افغانستان را بدست آورد، و متعاقبا راهبرد خود را مشخص نمايد. اين گام در ضمن جهت بدست آوردن اعتبار بين المللى براى موضع آلمان نسبت به «نگرش جامع» براى ناتو، لازم است.
 
نگرش آلمانى نسبت به ضدياغيگرى
يک راهبرد جامع ضدياغيگرى شامل ابعاد سياسى، اقتصادى، و نظامى درگيرى مى باشد. بنظر مى رسد در سطح سياسى، سه اصلاحيه براى راهبرد آلمان در اولويت بالايى قرار دارند. اولا، ارادة بيشتر جهت به عهده گرفتن تقسيم خطرات در داخل ناتو مى باشد. ثانيا، فرماندهان آلمانى در محل مى بايست با بعد وسيعى از مذاکرات با رهبران اصلى، جهت بدست آوردن حمايت گروه هاى محلى، روبرو شوند. نهايتا، تلاش هاى بيشترى مى بايست در صحنة ارتباطات راهبردى جهت آماده سازى مخاطبين مردد داخلى براى تغييرات حقايق عملياتى، صورت گيرد.
بعد اقتصادى نگرش آلمان نسبت به ضد ياغيگرى در ضمن نيازمند تصحيح مى باشد. اقدامات نظامى تهاجمى و بازسازى فورى اقتصادى مى بايست دست در دست يکديگر داشته باشند. ولى، نيروهاى مسلح آلمان و شرکاى غيرنظامى آنها تا به حال فاقد سازوکار هاى مؤثر براى هماهنگى سريع و روان روشهاى نظامى و غيرنظامى در چارچوب عمليات تهاجمى، بوده اند.
نهايتا، ارتش آلمان مى بايست در نگرش خود نسبت به بعد نظامى جنگ افغانستان تجديد نظر نمايد. جهت پيروزى در اين مأموريت، به حضور افزايش يافتة نيروهاى آلمانى و عمليات تهاجمى مشترک با ارتش ملى افغانستان، نياز مى باشد.
هر راهبردى که بر اساس تحويل گرفتن مسئوليت امنيت افغانها به دست خود، و کاهش حضور نيروهاى غربى باشد، با شکست مواجه خواهد شد. فرماندهان منطقه اى آلمانى مى بايست داراى انعطاف عملياتى بيشترى در انجام مأموريت خود، باشند. رهبران سياسى آلمان مى بايست حقايق تغييرات عملياتى در افغانستان را قبول کنند.

نظر شما :