مقاله جنجالی یوشکا فیشر درباره ایران چه می گوید؟

۱۳ خرداد ۱۳۸۷ | ۱۹:۱۱ کد : ۲۰۳۷ اروپا
خاورمیانه به سمت درگیریهای جدیدی گام برمی دارد. ایران باید به این نکته توجه کند که بدون یک راه حل دیپلماتیک در ماه های آینده پیشگیری از حمله نظامی غیر ممکن خواهد بود.
مقاله جنجالی یوشکا فیشر درباره ایران چه می گوید؟
یوشکا فیشر وزیر خارجه سابق آلمان در دولت گرهارد شرودر، در مقاله ای در روزنامه تودی زمان چاپ ترکیه، نتیجه سیاست گمراه کننده امریکا را خطر یک درگیری نظامی در خاورمیانه دانسته است که مانند ابر سیاهی بر فراز این منطقه سایه افکنده است.
 
مقاله آقای فیشر واکنش وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا را در پی داشته که گفته امریکا برنامه ای برای حمله به ایران ندارد.
 آقای فیشر در مقاله خود می نویسد که دشمنان ایالات متحده قدرت بیشتری یافته اند و ایران علی رغم آنکه پیش از این به عنوان یکی از محورهای شرارت خوانده شده بود، اکنون در منطقه به برتری دست یافته است. ایران به تنهایی و در این فرصت بسیار کم نمی توانست به موقعیت کنونی دست پیدا کند.
 
"رقابت پنهان بین ایران و اسراییل در خاورمیانه اکنون دیگر از پرده خفا خارج شده و نمایان شده است. نتیجه چنین اتفاقی به وجود آمدن هم پیمانی هایی است که اگر نگوییم عجیب است کمی شگفت انگیز است. ایران، سوریه، حزب الله، حماس و مخالفان امریکا و شیعیان عراق در مقابل سوریه، عربستان سعودی و بسیاری از کشورهای عربی قرار گرفته اند" آقای فیشر ادعا می کند که این کشورها  از ترقی ایران در هراس هستند.
 
مقاله وزیر خارجه آلمان سخنگوی وزارت خارجه ایران را نیز به واکنش واداشته است . محمد علی حسینی گفته است که ایران تهدید جدید ] از سوی اسراییل و امریکا[ دریافت نکرده است. اشاره سنخنگوی وزارت خارجه ایران به این بخش از یادداشت یوشکافیشر است که می نویسد خطر بروز یک درگیری بزرگ در خاورمیانه با برخی از فاکتورهای قوت بیشتری می گیرد.
 
به اعتقاد آقای فیشر افزایش ماندگار قیمت نفت، فرصت های سیاسی و اقتصادی جدیدی را برای ایران به وجود آورده است. شکست غرب و هم پیمانان آن در جنگ های غیر مستقیم در غزه و لبنان و شکست شورای امنیت سازمان ملل در اقناع ایران برای توقف غنی سازی همگی از فاکتورهایی هستند که احتمال بروز یک درگیری جدید در خاورمیانه را افزایش می دهد.
 
"برنامه هسته ای ایران فاکتور سرنوشت سازی در این معادله است که تعادل استراتژیک منطقه را به طور برگشت ناپذیری تهدید می کند. ایران، کشوری که رییس جمهورش هرگز از صحبت در خصوص نابودی اسراییل خسته نمی شود و به طور مدام مرزهای شمالی و جنوبی اسراییل از طریق حمایت جنگ های غیر مستقیم توسط حزب الله و حماس تهدید می کند، ممکن است یک روز به کابوس اسراییل که همان دست یابی این کشور به سلاح های هسته ای است برسد."
 
آقای فیشر با ذکر برخی مواضع رئیس جمهرو ایران می نویسد که سیاست تنها حول واقعیت ها نمی چرخد بلکه تعابیر و برداشت ها نیز بخشی از سیاست هستند. حتی اگر تعابیر و برداشت ها دقیق نباشند در تعیین هدف نقشی مهم دارند.
 
این تعابیر و برداشت ها در موارد خاص، زمانی که گروه ها هستی خود را در معرض خطر ببینند کارکرد بیشتری پیدا می کند.
 
در اوایل ماه می، اسراییل شصتمین سال تاسیس خود را جشن گرفت و جورج بوش، رییس جمهور آمریکا، به اورشلیم سفر کرد تا در این مراسم گرامیداشت شرکت کند. اما برای کسانی که انتظار داشتند هدف اصلی از این سفر به مذاکرات بین اسراییل و فلسطین کمک کند بسیار نا امید شدند.
 
موضوع اصلی جورج بوش، که در سخنرانی خود در پارلمان اسراییل نیز به آن اشاره کرد، ایران بود. جورج بوش قول داده بود تا درگیریهای خاورمیانه را تا پایان دوره ریاست جمهوری اش به نقطه پایان برساند.
 
اما در آخرین سفر خود به اسراییل به نظر می رسید که هدف وی تغییر کرده است. به نظر می رسد که جورج بوش با همکاری اسراییل قصد دارد برنامه هسته ای ایران از راه های نظامی و نه دیپلماتیک به نقطه پایان برساند.
 
هر کسی که در طول بزرگداشت مراسم شصتمین سال تاسیس اسراییل روزنامه های این کشور را مطالعه کرده باشد و با دقت به اخباری که از اورشلیم پخش می شود گوش داده باشد می داند که اتفاق بزرگی در شرف وقوع است. این نمونه هایی از آن است:
 
دست از سیاست کجدار و مریض بردارید! جمله ای است که در مجامع سیاسی اسراییل به شدت افزایش یافته است و منظور از آن تهدید برنامه های هسته ای ایران است.
 
در جشن های تاسیس اسراییل، ایهود باراک، وزیر دفاع اسراییل، اعلام کرد که مقابله نظامی برای مرگ و زندگی غیر قابل اجتباب است.
 
فرمانده بازنشسته نیروهای هوایی اسراییل اعلام کرد که نیروی هوایی اسراییل قابلیت هر گونه عملیاتی، هر چند بسیار مشکل را برای امنیت کشور دارد. تخریب تسهیلات هسته ای سوریه در سال گذشته و عدم هر گونه عکس العمل بین المللی به آن به عنوان یک مثالی که می توان در مقابل ایران نیز تکرار شود بیان شد.
 
فهرست خواسته های اسراییل برای انتقال جنگ افزارهای امریکا با رییس جمهور امریکا مورد بحث قرار گرفت و بخش عمده آن به تمرکز برای افزایش توانایی و قابلیت نیروی هوایی اسراییل اختصاص داشت.
 
برنامه های دیپلماتیک و تحریم های سازمان ملل عملا غیر موثر واقع شده اند.
با پایان گرفتن دو ره ریاست جمهوری جورج بوش در امریکا و عدم اطمینان از موفقیت سیاست های وی در واقع موجب از بین رفتن امکان اسراییل برای حمله خواهد بود.
 
دو موضوع آخر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زمانی که مقامات نظامی اسراییل اعلام می کنند که به نظر می رسد که ایران از خطوط قرمز در راه رسیدن به قدرت هسته ای در سال های 2010 تا 2015 عبور خواهد کرد، اتفاقی که در اسراییل می افتد این است که اکنون در آخرین ماه های ریاست جمهوری جورج بوش اسراییل نباید فرصت ها را از دست بدهد.
 
خاورمیانه به سمت درگیریهای جدیدی در سال 2008 گام برمی دارد. ایران باید به این نکته توجه کند که بدون یک راه حل دیپلماتیک در ماه های آینده پیشگیری از حمله نظامی غیر ممکن خواهد بود. اکنون زمان مذاکرات جدی فرا رسیده است.
 
برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند که با نزدیک شدن زمان تحویل بسته پیشنهادی غرب به ایران برای تعلیق غنی سازی اورانیوم، فشارهای حاشیه ای به ایران برای پذیرش این بسته اقزایش یافته و یادداشت جنجال برانگیز وزیر خارجه سابق آلمان که تا 2 سال پیش خود یکی از مذاکرهکنندگان مستقیم با ایران بود و به همراه دوهمکار دیگر فرانسوی و بریتانیایی خود به تهران سفر کرد و مذاکرات سعدآباد را شکل داد، برای افزایش فشارهای روانی به دولت تهران است.
 
جملات پایانی یادداشت آقای فیشر این ظن را تقویت می کند که اطلاعات ارائه شده در این مقاله بیش از آنکه حاوی اسرار پشت پرده ای باشد که وزیر خارجه سابق آلمان آن را افشا یا با دیدی خوشبینانه آن را پیش بینی می کند، حاوی هشدار هایی است که توان چانه زنی طرف های غربی را بر سر میز مذاکره بالا می برد.
"
بسته پیشنهادی جدید که توسط 6 قدرت دنیا یعنی 5 عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان روی میز قرار دارد.سوال سرنوشت ساز این است که آیا امکان این وجود دارد که بتوان برنامه هسته ای ایران را در طول مذاکرات به حالت تعلیق در آورد تا مانع از درگیریهای نظامی شود. اگر این پیشنهاد های جدید نیز به جایی نرسد مسائل جدی خواهد شد. "
 

( ۱ )

نظر شما :