نگاهی به بین خطوط فراخوان رهبر پ ک ک
بیانیه اوجالان؛ «پروسه طبیعی» یا «پروژه امنیتی»؟!

دیپلماسی ایرانی: اگرچه پیام عصر پنجشنبه عبدالله اوجالان با واکنشهای مثبت فراوان و گسترده منطقهای و فرامنطقهای مواجه شده است، اما در تحلیل دقیقتر باید این گزاره را هم در نظر گرفت که درخواستهای اوجالان میتواند ذیل «یک پروژه امنیتی از سوی ترکیه تعریف شود» بهخصوص آنکه رهبر پکک در فراخوان خود علاوه بر خلع سلاح و انحلال حزب متبوعش، صراحتا هرگونه اقدام و تحرکی درخصوص خودمختاری، فدرالیسم و جداییطلبی را هم نفی کرده است. بنابراین بررسی بیشتر ابعاد این بیانیه، محور گفتوگویی با صلاحالدین خدیو است تا از منظر این تحلیلگر ارشد تحولات کردی به پاسخ دقیقتر این سؤال نائل آییم که بیانیه اوجالان یک پروژه امنیتی است یا یک پروسه طبیعی در نتیجه بازاندیشی آرا و نظرات خود اوجالان؛ آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گپ و گفت با این کارشناس تحولات خاورمیانه است.
با توجه به اینکه عبدالله اوجالان در پیام روز پنجشنبه خود علاوه بر خلع سلاح و انحلال پکک، هرگونه اقدامی درخصوص حرکت به سمت فدرالیسم، خودمختاری و اندیشههای جداییطلبانه را نفی کرده است، آیا این ادبیات و جملهبندی بیانیه اوجالان را باید نتیجه دگردیسی او پس از حدود سه دهه حضور در زندان دانست یا بیانیه مذکور، یک پروژه امنیتی با کارگردانی میت ترکیه است؟
قبل از اینکه به این سؤال شما پاسخ دهم، اگر به متن پیام عبدالله اوجالان به شکل عمیقتر و دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم که این پیام بیشتر یک متن تئوریک و یک تحلیل با قرائت جامعهشناسیِ سیاسی از وضعیت کردهای ترکیه است که همزمان تجربه نوسازی در ترکیه را نقد کرده و به زبان غیرمستقیم عنوان میدارد که به دلیل انکار کردها و زیرپانهادن نوعی قرارداد اجتماعی، این پروسه انجام شده است. البته اوجالان در ادامه، این نتیجهگیری را هم دارد که مبارزات پکک هم در دوران جنگ سرد و حاکمیت سوسیالیسم شکل گرفت. اما به گفته او (اوجالان) اکنون دیگر تاریخ مصرف این نوع قرائتها و تحرکات هم به پایان رسیده است و همانطور که خودش عنوان کرده پکک به عنوان مهمترین جنبش با قرائت سوسیالیستی برای مبارزات کردی بود که یک تاریخ خشن را از خود به جای گذاشته، اما دیگر حرکتهای مسلحانه چپ کارکرد خود را از دست داده است. این نکته هم نشان میدهد که اوجالان به شکل ظریفی آسیبشناسی تاریخی از هر دو طرف، یعنی حکومت ترکیه و همچنین پکک دارد. اوجالان هم تجربه تشکیل جمهوری ترکیه در ابتدای قرن بیستم بر اساس ایدئولوژی دولتگرایی و کمالیسم بر اساس تجربههای راستگرایانه آن زمان اروپا که مقداری هم متأثر از بلشویسم روسی بود را زیر سؤال میبرد و همزمان نگاه انتقادی به تجربه پکک هم دارد.
ولی در پاسخ به سؤال قبلی باید این موضوع را چگونه ارزیابی کرد؟ پیام اوجالان، «پروسه دگردیسی طبیعی او در نتیجه حدود سه دهه حضور در زندان» است یا «پروژه امنیت میت ترکیه»؟
باید دید که اوجالان در پیامش چه درخواستی را با چه شرایط مطرح کرده است. اوجالان خلع سلاح و انحلال پکک را منوط به تجدیدنظر اساسی و شکلگیری یک پروسه آشتی جدی در ترکیه کرده است. ضمن آنکه این اتفاق باید به شکل «داوطلبانه» شکل بگیرد. یعنی پکک باید یک نشست و کنگره را در این رابطه تشکیل داده و داوطلبانه تصمیم بگیرد
زمانی که اوجالان از هرگونه ایدهای درخصوص فدرالیسم، خودمختاری و تشکیل حکومت کردی عبور کرده است، نمیتوان شائبه پروژه امنیتی را به این بیانیه پیوند زد؟
بله اگرچه اوجالان در بخش مهمی از بیانیه خود از ایده تشکیل حکومت کردی مستقل عبور کرده است، اما در عین حال این را هم در نظر بگیریم که او از سال ۱۹۹۹ میلادی در زندان به سر میبرد. اوجالان در آثار خود در زندان، ایده دولت - ملت را نقد کرده است و آن را فراورده استعماری و نتیجه یک پروسه غیردموکراتیک میداند و قطعا این نگاه نتیجه ناامیدی اوجالان از دستیابی به راهکارهایی مانند فدرالیسم کردی بود. همانطور که پکک هم در مرامنامه اولیه خود به آن اشاره کرده است. بنابراین من معتقدم بیانیه پنجشنبه اوجالان نتیجه بازاندیشی طبیعی او در افکار، آرا، اندیشهها و نظرات خودش است که بر اساس شرایط، فضا و اقتضائات جدید ترکیه و منطقه تعریف شده است. او پس از سالها جنگ و همچنین حضور در زندان واقعا به این نتیجه رسیده که با یک حرکت مسلحانه امکان ازبینبردن حکومت ترکیه وجود ندارد و راهحل نظامی منتفی است. لذا از منظر اوجالان، فضا و شرایط جدیدی که قرن بیستویکم خلق کرده است، میتواند نقطه امیدی باشد. به باور اوجالان، اهتمام بیشتر برای لیبرالیسم سیاسی و بازسازی جمهوری ترکیه بر اساس نگرههای دموکراتیک خواهد توانست به بازسازی دوباره جمهوری ترکیه منجر شده و در نتیجه آن شاهد یک برابری و برادری راستین و حقیقی باشیم و همزیستی مسالمتآمیز کرد و ترک شکل بگیرد.
هرچند که بیانیه عصر پنجشنبه اوجالان را نتیجه بازاندیشی و نظرات او میدانید، اما در یک گزاره و سناریوی احتمالی، ولو با درصد اندک نمیتوان یک پروژه امنیتی را برای این بیانیه تعریف کرد؟
واقع امر این است که هیچکس از پشت پرده مسائل اطلاعاتی و امنیتی و همچنین مذاکراتی که با عبدالله اوجالان شکل گرفته، خبر ندارد. لذا برخی هم معتقدند و این احتمال را میدهند که اساسا بیانیه عبدالله اوجالان صرفا یک برنامهریزی و تمهید امنیتی از سوی خود ترکیه است تا بتوانند شرایط حاد و حساس منطقه و بهخصوص معادلات کردستان سوریه را مدیریت و کنترل کنند. چون ترکیه به رغم تمام تلاشها تاکنون نتوانسته است نگرانی و تهدید حکومت کردی در سوریه را مرتفع و مهار کند. ضمنا بدون شک باید این واقعیت را هم در نظر گرفت که نهادهای امنیتی و سازمانهای جاسوسی ترکیه در هر پروژهای بهخصوص درمورد معادلات کردی، حضور جدی دارند. ولی باز هم معتقدم که عبدالله اوجالان در یک بازاندیشی طبیعی در آرا و نظرات خود اکنون دیگر به دنبال حرکتهای نظامی و مسلحانه نیست و سعی دارد در یک پروسه دیپلماتیک، حقوق و مطالبات فرهنگی و اجتماعی را برای کردهای ترکیه فراهم کند؛ از جمله اینکه با اصلاح قانون اساسی کشور ترکیه بتوان شاهد شکلگیری جمهوری برای همه شهروندان این کشور بود و حقوق کردها هم در قانون اساسی جدید احیانا در نظر گرفته شود. لذا، هم باید بیانیه اوجالان را نتیجه بازاندیشی طبیعی افکارش دانست و هم آنکه نباید نقش نهادها و دستگاه امنیتی و جاسوسی ترکیه را نادیده گرفت.
از این جهت برخی بر «پروژه»بودن بیانیه اوجالان تأکید دارند که همزمانی معناداری با سه اتفاق مهم دارد. به هر حال معادلات جدید منطقه خاورمیانه بعد از هفتم اکتبر و عملیات طوفانالاقصی، سقوط بشار اسد و روی کار آمدن احمد الشرع و نهایتا بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید شرایط دیگری را در منطقه رقم زده است. آیا بیانیه عصر پنجشنبه اوجالان پازل تکمیلی این اتفاقات نخواهد بود؟
در زمانی که شاهد اوجگیری حملات اسرائیل به سوریه و انفعال حکومت بشار اسد بودیم؛ حدود دو ماه قبل از سقوط حکومت اسد، دولت باغچلی پیشنهادی را مطرح کرده بود و من در یادداشتی به این موضوع اشاره داشتم. البته واقعا سقوط سریع حکومت اسد برای من قابل پیشبینی نبود، منتها عطف به تبعات و آثار عملیات طوفان الاقصی و تحولات بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در منطقه و به خصوص در معادلات سیال و شکننده سوریه، شرایطی رقم خورد که نگرانی جدی در ترکیه به وجود آمد که موضوع خودمختاری کردهای سوریه از کنترل آنکارا خارج شود. اما بعد از سقوط اسد اکنون جدیترین بازیگر در معادلات سوریه، ترکیه است که جای ایران را گرفته و رقابت جدی هم با اسرائیل دارد. لذا اگر نوعی توافق و همزیستی بین آنکارا و تلآویو در منافع منطقه شکل نگیرد، شاهد تشدید اصطکاک بین این دو بازیگر خواهیم بود. در نتیجه از یک سو ترکیه میخواهد تمام اهرمهای فشار را از اسرائیل بگیرد و در سوی دیگر پررنگترشدن رقابت بین تلآویو و آنکارا میتواند سیاستهای اعلامی و احتمالا اعمالی اسرائیل در کمک به کردهای سوریه را جدیتر کند. لذا اکنون نگرانی و تهدید اصلی ترکیه، نفس وجود خودمختاری کردهای سوریه است، نه موجودیت پکک در قندیل که در دوره اخیر توان عملیاتیاش را به شکل جدی از دست داده است.
به معادلات کردهای سوریه اشاره کردید. اتفاقا مظلوم کوبانی در یک واکنش متفاوت به پیام عبدالله اوجالان، این فراخوان را بیارتباط به معادلات کردستان سوریه دانست. لذا باید پرسید که درخواست عبدالله اوجالان اساسا ارتباط و تأثیری بر معادلات سوریه، متناسب با اهداف و منافع ترکیه خواهد داشت؟
اتفاقا نکته جالبی را مطرح کردید. چون قبل از انتشار پیام عبدالله اوجالان، تصور میشد که او به معادلات کردستان سوریه هم اشاره کند، منتها هیچ اشارهای در پیام عبدالله اوجالان به معادلات سوریه نشد و به نظر من تعمدا هم به این موضوع ورود نکرده است.
چرا تعمدا به موضوع سوریه اشاره نکرده است؟
چون به نظر من پیام عبدالله اوجالان و امیدش برای همزیستی و صلح در ترکیه یک پروسه و مسیر بسیار طولانی را در پیشرو دارد و معلوم نیست که واقعا پکک و سایر جریانهای کردی چه واکنشی به پیام اوجالان در صحنه عمل نشان خواهند داد. ضمن اینکه ما نباید معادلات و تحولات جدید منطقه خاورمیانه پس از هفتم اکتبر و نقشآفرینی بسیاری از بازیگران را هم از نظر دور بداریم. با این حال همانطور که گفتم و دوباره تکرار میکنم نگرانی اصلی و عمده ترکیه، نه پکک و قندیل، بلکه خودمختاری کردهای سوریه است.
با این اوصاف شما این پیام را فاقد تأثیر بر معادلات سوریه میدانید؟
اگر این پیام عبدالله اوجالان به مذاکره عملی، توافق و صلح نهایی میان پکک و ترکیه منجر شود و پکک، نهایتا خلع سلاح و انحلال خود را بپذیرد، قطعا آثار مستقیم و جدی هم روی معادلات سوریه خواهد داشت و امکان دارد سناریویی مانند اقلیم کردستان عراق شکل بگیرد که اکنون روابط بسیار خوبی با ترکیه دارند.
اینکه عبدالله اوجالان در بیانیه خود مسئولیت مستقیم و تاریخی خلع سلاح و انحلال پکک را پذیرفته، اما در مقابل اردوغان و دولت آنکارا هیچ مسئولیتی در این رابطه بر عهده نگرفته و همه بار مذاکرات بر عهده دولت باغچلی و حزب حرکت ملی ترکیه است، چه معنایی دارد؟
پاسخ به این سؤال شما تا حدودی به گفتههای قبلی من باز میگردد. چون اگرچه عبدالله اوجالان در بیانیه خود مسئولیت تاریخی خلع سلاح و انحلال پکک را بر عهده گرفته، اما در طرف مقابل دولت اردوغان هیچ مسئولیت رسمی نپذیرفته و تاکنون هم واکنشی به این بیانیه اوجالان نداشته است که نشان میدهد ما با یک پروسه بسیار زمانبر، پیچیده و بسیار شکننده مواجهیم. لذا به همان اندازه که میتوان به صلح و همزیستی امیدوار بود، باید انتظار شکست این بیانیه را هم داشت. به همین دلیل است که ترکیه مسئولیت مذاکرات را با عبدالله اوجالان نپذیرفته است. چون واقعا مشخص نیست در صحنه عمل این بیانیه بتواند به صلح و پایان درگیریها منجر شود. به خصوص آنکه تاکنون دو بار عبدالله درخواستی برای خلع سلاح و آتشبس داده است. از این منظر من معتقدم نوعی تقسیم کار در بلوک حاکم ترکیه شکل گرفته است که از یک سو دولت باغچلی، مسئول مذاکرات باشد و از سوی دیگر اردوغان بدون پذیرفتن مسئولیت مذاکرات، منافع و اهداف خود را پیش ببرد تا اگر در نهایت این مذاکرات به نتیجه نرسید، تبعاتی برای اردوغان نداشته باشد.
به هر حال اکنون توپ در زمین پکک است و همه منتظرند تا ببینند واکنش آنها به بیانیه اوجالان چه خواهد بود. در سال ۲۰۱۲ هم اوجالان خواستار خلع سلاح پکک شد و در آن زمان بخشی از نیروها در مرزهای ترکیه با تسلیمکردن سلاح خود دستگیر شدند. اما در نهایت دور جدید درگیریها از سر گرفته شد و درخواست عبدالله اوجالان هم شکست خورد. به همین دلیل این تجربیات هم وجود دارد و واقعا معلوم نیست که چه نتیجهای به دنبال داشته باشد. به خصوص آنکه شما هم در طول سؤالات و مصاحبه بارها تأکید کردید که احتمالا کل بیانیه اوجالان یک پروژه امنیتی از سوی میت ترکیه باشد. ضمن آنکه اوجالان هم در زندان به سر میبرد و آزادی عمل لازم را ندارد و حتی پیام او به صورت تصویری و ویدئویی هم منتشر نشد. همه اینها پیام دارد. بنابراین نمیتوان از هماکنون یک قضاوت کلی و صددرصدی داشت./شرق
نظر شما :