برخلاف تصور تضعیف تهران
دژ ایران همچنان مستحکم است
نویسنده: جان هالتیوانگر John Haltiwanger
دیپلماسی ایرانی: سخنان جو بایدن، ارزیابیهای کنونی ایالات متحده و اسرائیل درباره ایران را بازتاب می داد و نشانههای فزایندهای وجود دارد که اسرائیل در حال بررسی استفاده از موقعیت ضعیف ایران برای حمله به تأسیسات هستهای این کشور است. این در حالی است که برخی از چهرههای تندرو در دولت ایران تغییر دکترین هستهای کشور در صورت رویارویی با تهدیدی موجودیتی را خواستار شدهاند و آشکارا احتمال تسلیحاتی کردن برنامه هستهای ایران را مطرح کردهاند.
اما ایران چقدر تضعیف شده و آیا واقعاً قصد دارد به سمت ساخت بمب حرکت کند؟ اینها پرسش هایی کلیدی هستند که دولت ترامپ باید در شکلگیری سیاست خارجی خود به آنها توجه کند.
شکی نیست که ۱۵ ماه گذشته برای محور مقاومت ایران فاجعهبار بوده است. جنگ چندجانبه و بیرحمانهای که اسرائیل پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز کرد، موجب شد که حماس و حزبالله، دو نیروی نیابتی کلیدی ایران، به شدت تضعیف شوند. هر دو گروه مسلح، که رهبران باسابقه خود را در جریان جنگ از دست دادند، با اسرائیل به توافق آتشبس رسیدهاند.
گریگوری برو Gregory Brew، تحلیلگر ارشد گروه اوراسیا، می گوید: «حماس یک سرمایه استراتژیک برای ایران بود تا جایی که میتوانست امنیت اسرائیل را از غزه تهدید کند. این موضوع تمام شده، حماس دیگر برای ایران یک سرمایه نیست و احتمالاً هرگز در آینده هم نخواهد بود.»
برو افزود که حزبالله نیز به «حدی تضعیف شده که سالها طول خواهد کشید تا به نقطهای برسد که بتواند بازدارندگی ای برای ایران ایجاد کند» و تأکید کرد که این گروه لبنانی از یک «سرمایه استراتژیک» برای تهران به یک «بار استراتژیک» تبدیل شده است.
در همین حال، حملات اسرائیل در اکتبر گذشته ضربه بزرگی به سامانههای دفاع هوایی و تولید موشک ایران وارد کرد. ماهها بعد، ایران هنوز تهدیدات خود برای انتقامگیری را عملی نکرده است، احتمالاً به این دلیل که در موقعیت مناسبی برای ضربه زدن نیست.
صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریق در چتم هاوس، یک اندیشکده معتبر در لندن، می گوید: «حمله سوم به اسرائیل، ضدحمله اسرائیل را موجب خواهد شد که میتواند حکومت ایران را بیشتر تضعیف کند. ایران به وضوح در حال تجربه لحظهای سخت و جدی است، بنابراین تلاش خواهد کرد که «به هر قیمتی» از این رویکرد پرهیز کند.»
وکیل می افزاید: «اسرائیل از هفتم اکتبر تاکنون در انهدامِ «بخش زیادی از ظرفیت بازدارندگی ایران در منطقه» بسیار مؤثر عمل کرده در حالی که «برتری نظامی و اطلاعاتی» خود را از طریق «تمایل و تواناییاش برای ضربه زدن مستقیم به ایران» نشان داده است.»
به گفته برو، در تکمیل این وضعیت، تهران همچنین یکی از نزدیکترین متحدان خود در منطقه را با فروپاشی رژیم اسد در سوریه در ماه گذشته از دست داد. ایران یک سال پیش در موقعیت منطقهای «نسبتاً خوبی» قرار داشت. «اکنون این موقعیت آسیب جدی دیده و واقعاً باید تأکید کرد که ایران تا اندازه زیادی بسیاری از امکانات خود را از دست داده است.»
وکیل همچنین میگوید: «فراتر از پویش نظامی، اقتصاد ایران همچنان از فشار تحریمهای بینالمللی و سوءمدیریت ساختاری رنج میبرد که پیامدهای گستردهای بر سیستم سیاسی و جامعه ایران داشته است.»
ایران اکنون با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید با چشمانداز مشکلات اقتصادی بیشتر و افزایش انزوا روبهروست. مشاوران ترامپ بازگرداندن سیاست «فشار حداکثری» با تحریمهای اقتصادی ویرانگر با هدف وادار کردن تهران به مذاکره برای نسخهای سختگیرانهتر از توافق هستهای ۲۰۱۵ را خواستار شدهاند. رویکرد فشار حداکثری در دوره اول ترامپ موفقیتآمیز نبود و همچنین پس از حمله پهپادی ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ به ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران، رسیدن ایالات متحده و ایران به آستانه جنگ را شاهد بود. برنامه هستهای تهران نیز اکنون بیشتر از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای دوران اوباما خارج شد، پیشرفتهتر است. زمان گریز ایران برای دستیابی به سلاح هستهای در حال حاضر تنها یک تا دو هفته در نظر گرفته میشود. با توجه به این عوامل، این امکان وجود دارد که حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران برای ترامپ جذابتر شود.
اما به گفته کارشناسان، وضعیت تضعیفشده ایران نباید بیش از حد بزرگنمایی شود؛ ایران هنوز میتواند برای ایالات متحده مشکل ایجاد کند و به دفاع از خود قادر است.
نیسان رفعتی تحلیلگر ارشد ایران در گروه بین المللی بحران می گوید: «ایران بهطور قابلتوجهی تضعیف شده اما همچنان «ظرفیت آسیبرسانی به دشمنانش» از طریق حملات موشکی و نیز نیروهای نیابتی برای آسیب به منافع و متحدان ایالات متحده در منطقه را دارد. هنوز ظرفیت نظامی وجود دارد. سپاه پاسداران هنوز پابرجاست و ناوگان موشکهای بالستیک همچنان باقی است. آنها هنوز پهپاد دارند. آنها هنوز در خلیج فارس حضور دریایی دارند.»
برو هم می گوید: «ایران بیقدرت نیست.» وی تأکید کرد که ایران همچنان در عراق و یمن متحدانی دارد. گروه شورشی حوثی در یمن که تحت حمایت ایران است و در پاسخ به جنگ در غزه بارها به کشتیهای تجاری در دریای سرخ حمله کرد، علیرغم تعهد به محدود کردن حملات پس از توافق آتشبس اسرائیل و حماس، همچنان یک تهدید باقی مانده است.
اوایل ژانویه، ایران رزمایشهای نظامی گستردهای برگزار کرد که به گفته نیسان رفعتی، نشان داد «آنها هنوز شمشیری دارند که میتوانند به صدا درآورند.» یکی از نکات برجسته این رزمایشها، که برای آزمایش سامانههای دفاع هوایی ایران طراحی شده بود، شبیهسازی حمله هوایی به تأسیسات هستهای نطنز بود.
برو می گوید: «این رزمایشها برای ارسال پیامی «بسیار واضح» به دشمنان ایران طراحی شده بود: «ما یک ارتش بزرگ داریم. ما یک کشور بزرگ هستیم. شاید اسباببازیهای پر زرق و برقی نداشته باشیم اما تجهیزات زیادی داریم. مردان زیادی داریم. و ما در حال اتخاذ موضعی دفاعی هستیم. ما موشکهایی در شهرهای زیرزمینی داریم که میتوانند در برابر بمباران مقاومت کنند. ما یک برنامه هستهای داریم که با سامانههای دفاع هوایی محافظت میشود. ما یک دژ مستحکم هستیم. و اگر به ما حمله کنید، پیامدهایی در انتظار شما خواهد بود.»
ایران همچنین سال گذشته توانایی خود را از طریق حملات پهپادی و موشکی به اسرائیل نشان داد. این حملات آسیبهای قابلتوجهی ایجاد نکرد اما این عمدتاً به لطف کمکهای ایالات متحده بود. حملات مشابه در آینده میتواند برای هر دو کشور ایالات متحده و اسرائیل چالشهایی ایجاد کند.
برو می گوید: «سرنگونی پهپادها و موشکها هزینه بسیار بالایی دارد و هر دو کشور ایالات متحده و اسرائیل منابع نامحدودی از سامانههای دفاع هوایی – از جمله رهگیرهای ضد پهپاد و ضد موشک – ندارند. در همین راستا، این احتمال وجود دارد که اگر ایران یک حمله موشکی و پهپادی گسترده دیگر به اسرائیل انجام دهد، «پرتابههای بیشتری به هدف برسند، تنها به دلیل این واقعیت که ایالات متحده و اسرائیل به سرنگونی همه آنها قادر نخواهند بود. آنها به سادگی امکانات کافی نخواهند داشت.»
رفعتی می گوید: «هرچند وضعیت تضعیفشده ایران نگرانیهایی را در واشینگتن برانگیخته که تهران ممکن است برای بازگرداندن بازدارندگی و تقویت موقعیت منطقهای و جهانی خود به دنبال تسلیحاتی کردن برنامه هستهای برود، اما همچنان «هیچ نشانهای وجود ندارد که آنها تصمیمی برای این کار گرفته باشند. همچنین سیگنالهایی از تهران میرسد که آنها در سطحی، علاقهمند به گفتوگو با دولت ترامپ هستند.»
وکیل می گوید: «علاوه بر این، ایران به حفظ موقعیت خود به عنوان یک کشور آستانه هستهای علاقه دارد. در چنین حالتی، آنها خیلی بیشتر به دست میآورند و خیلی کمتر از دست میدهند. لحظهای که تسلیحاتی شوند، اهرم مذاکره و توانایی گرفتن امتیاز از جامعه بینالمللی را از دست میدهند.»
برو می گوید: «یک حرکت پیشدستانه برای از بین بردن برنامه هستهای ایران نیز میتواند خطرات جدی در پی داشته باشد. نه تنها میتواند یک بحران تازه را کلید بزند بلکه به آسانی میتواند به یک جنگ منجر شود.» وی می افزاید: «برای اینکه این حمله مؤثر باشد، باید برنامه ایران بهطور کامل از بین برود، بهطوریکه ایران هیچ اورانیوم غنیشدهای نداشته باشد و عملاً هیچ پایه ای برای بازسازی سریع برنامه تسلیحاتی نداشته باشد. «منفجر کردن کل برنامه» به یک «عملیات بزرگ» با «هواپیماهای بسیار گرانقیمت» نیازمند خواهد بود و احتمالاً به از بین بردن تمام سامانههای دفاع هوایی و بخش عمدهای از نیروی هوایی ایران نیاز دارد.» برو همچنین تأکید کرد که «یک اجماع کلی وجود دارد که بمباران ایران، آنها را به سمت دستیابی به بمب سوق میدهد.»
تهران، با شرایط دشوار نظامی و اقتصادی، به طور فزایندهای برای حمایت به مسکو نگاه میکند. هرچند ایران و روسیه هفته گذشته یک پیمان همکاری گسترده امضا کردند این پیمان شامل ترتیبات دفاع متقابل نیست اما روابط رو به گسترش بین مسکو و تهران، که جنگ در اوکراین را نیز شکل داده، عامل دیگری برای ترامپ است – کسی که در کارزار انتخاباتی خود وعده داده بود «هیچ جنگ جدیدی» آغاز نکند – که باید در روزهای آینده در نظر گرفته شود.
وکیل می گوید: «این یک لحظه تاریخی برای تضعیف بیشتر ایران است. همچنین یک لحظه تاریخی برای تعامل دیپلماتیک با ایران و بهرهبرداری از این ضعفهاست.»
منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
نظر شما :