از اقتصادی که بهبود می یابد تا کاهش تنش ها
پیامدهای احتمالی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک کشف نفت در پاکستان برای ایران و منطقه
دیپلماسی ایرانی: در روزهای گذشته یکی از مقامات پاکستان اعلام کرد که احتمالاً منابع نفتی در دریاهای پاکستان پیدا شده است که این مسئله میتواند این کشور را متحول کند. بدون تردید این کشف نمیتواند برای ایران بدون پیامد باشد و نمیتوان پیامدهای این مسئله را صرفاً پیامدهای منفی یا صرفاً پیامدهای مثبت در نظر گرفت.
در رابطهها با پیامدهای کوتاهمدت باید به این موضوع اشاره کنیم که پیامدهای کوتاهمدت این مسئله عمدتاً میتواند بر ایران و منطقه اثرات منفی بگذارد که آنها را بهترتیب مورد بررسی قرار میدهیم:
1- راهافتادن رقابتهای ژئوپلیتیک بین پاکستان و ایران و پاکستان و عربستان در منطقه:
بدیهی است که درصورتیکه پاکستان به باشگاه کشورهای صادرکننده نفت بپیوندد درصورتیکه تجربیات تلخ و تاریخی که رقابتهای ژئوپلیتیک بر سر مارکتهای انرژی و خطوط انرژی در خاورمیانه را مدنظر قرار ندهد، وارد رقابتهای ژئوپلیتیک مرتبط با منابع انرژی با ایران و عربستان سعودی خواهد شد که این مسئله میتواند امنیت خاورمیانه و ایران را به خطر بیندازد.
2- تنگتر شدن جایگاه ایران در مارکتهای انرژی:
درحالحاضر با کشف منابع انرژی قفقاز و آفریقای شمالی و ترکمنستان و وجود رقبای دیرینه یعنی عربستان سعودی ایران جایگاه قابلتوجهی در مارکتهای انرژی ندارد و حال تصور کنید پاکستان نیز به مارکتهای انرژی بپیوندد باتوجهبه روابط حسنه پاکستان و چین و فاصله کمتر پاکستان با چین پاکستان میتواند بهعنوان یک جایگزین برای ایران در مارکتهای انرژی حضور داشته باشد و جایگاه ایران را در مارکتهای انرژی شرق آسیا تنگتر کند.
3- کاهش قاچاق سوخت از ایران به پاکستان
بهدلیل ناترازی قیمت انرژی در ایران و پاکستان و همچنین تولیدکننده نبودن پاکستان حجم عظیمی از سوخت از ایران به پاکستان هر روز قاچاق میشود که در صورت اینکه پاکستان خود تولیدکننده منابع انرژی و سپس سوخت باشد این حجم عظیم تا میزان زیادی کاهش مییابد که این موضوع اثر مثبت در کنار آثار منفی اشاره شده است.
4- طرحهای انرژی خط لوله صلح و فروش منابع انرژی ایران به هند:
خط لوله صلح خط لولهای بود که قرار بود در دوران ریاستجمهوری اصلاحات از ایران به سمت پاکستان و سپس هند کشیده شود و قرار بر این بود که گاز ایران را از خاک پاکستان به سمت هند انتقال بدهد. حال اگر پاکستان وارد مارکتهای انرژی شود و در زمان حفاریهای نفتی منابع گازی نیز در پاکستان کشف شود، امکان دارد مسئله انرژی و نیاز هند به انرژی تا اندازه زیادی از تنشهای بین هند و پاکستان بکاهد که این مسئله هرچند به نفع هند و پاکستان است، اما میتواند به منتفی شدن طرحهای انتقال انرژی ایران به هند منجر شود و در بهترین حالت حتی بدون درنظرگرفتن کشف گاز در پاکستان از فروش نفت ایران در آینده و پس از رفع تحریمها به هند بکاهد.
5- احتمال کاهش وابستگی پاکستان به منابع انرژی ایران:
این مسئله یک موضوع بسیار خطرناک است و درگذشته دررابطهبا روابط ایران و ترکیه نیز رخداده است. جایگزینشدن منابع انرژی جمهوری آذربایجان و اقلیم کردستان عراق در ترکیه با منابع انرژی ایران به افزایش تنشهای و رقابتهای ژئوپلیتیک بین ایران و ترکیه منجر شدهاست. حال این مسئله بهخودیخود میتواند به افزایش واگرایی در روابط ایران و پاکستان منجر شود.
6- افزایش منابع مالی گروهای بنیادگرای مورد حمایت آیاسآی پاکستان:
این خطر نیز وجود دارد که بخشی از این منابع اقتصادی در گروه اختیار گروههای بنیادگرا در پاکستان قرار بگیرند که این مسئله نیز میتواند امنیت ملی ایران را در خطر قرار بدهد.
پیامدهای بلندمدت
کشف منابع انرژی در پاکستان میتواند پیامدهای بلندمدتی نیز داشته باشد که پیامدهای بلندمدت آن برخلاف پیامدهای کوتاهمدت آن الزاماً برای ایران خطرآفرین نیست. اصلیترین مورد پیامد بلندمدت آن را میتوان به مورد زیر اشاره کرد. این پیامدها با پیشفرض عدم وجود فساد در پاکستان و خرجشدن منابع مالی برای توسعه پاکستان در نظر گرفته شده است.
1- توسعه اقتصادی پاکستان:
فقر و عدم توسعهیافتگی یکی از دلایل این مسئله است که پاکستان مأمن گروههای تروریستی شدهاست. حال اگر اقتصاد پاکستان در درازمدت بهواسطه صادرات منابع انرژی و روابط اقتصادی با چین توسعه یابد این مسئله میتواند در درازمدت به توسعه پاکستا و، گسترش فرهنگ مردم پاکستان منجر شود و افزایش تعداد دانشگاهها و بیمارستانها و غیره در این کشور را سبب شود. این مسئله میتواند عرصه را برای حضور گروههای بنیادگرا و تروریستی در داخل خاک پاکستان تنگ کند که این مورد میتواند کمکهای شایانی را به امنیت ملی ایران کند. باید به این موضوع نیز اشاره کرد که داشتن همسایه فقیر به نفع هیچ کشوری نیست، زیرا کشورهای توسعه یافته عملا با همدیگر نمی جنگند. مثال افغانستان نیز در این رابطه صادق است و در صورتی که اقتصاد افغانستان توسعه یافته بود، سیل پناهندگان از جانب افغانستان به سمت ایران و پاکستان روانه نمی شد.
2- توسعه استانهای هم مرز با پاکستان:
توسعه بلندمدت پاکستان میتواند به نفع ایران باشد. در منطقه شمال غرب ایران کشور ترکیه قرار دارد که از لحاظ همه استانداردها نسبت به پاکستان توسعهیافتهتر است و مناطق مرزی ایران در این منطقه نسبتبه زاهدان توسعهیافتهترند و از رفاه بیشتری برخوردار هستند که بخشی از آن بهدلیل همسایگی با ترکیه و مبادلات ایران و ترکیه است. حال اگر در درازمدت پاکستان نیز بهواسطه درآمدهای نفتی توسعه پیدا کند و استان بلوچستان پاکستان نیز دچار توسعه اقتصادی شود این مسئله بهخودیخود علاوهبر ازبینبردن بنیادگرایی میتواند اثرات مثبتی بر اقتصاد استانهای مرزی ایران از جمله زاهدان داشته باشد. این مسئله نیز در درازمدت عملاً به نفع ایران است.
3- توسعه مبادلات غیرنفتی ایران با پاکستان:
هماکنون ایران و عراق بهعنوان دو کشور صادرکننده نفت دارای روابط اقتصادی مطلوبی هستند و عملاً بازارهای عراق پذیرای محصولات ایرانی است. درصورتیکه بهواسطه فروش منابع انرژی ارز وارد کشور پاکستان شود، بخشی از محصولات مصرفی ایرانی در کنار محصولات چینی میتوانند در بازارهای پاکستان جای پای خود را در بازارهای پاکستان باز کنند و فروش بیشتری داشته باشند.
جمعبندی:
در جمعبندی میتوان به این مسئله اشاره کرد که کشف منابع نفتی و انرژی در پاکستان در کوتاهمدت درصورتیکه منتهی به رقابتهای ژئوپلیتیک و رقابت بر سر مارکت های انرژی باشد به ضرر ایران است؛ ولی در درازمدت توسعه پاکستان میتواند اثرات مثبتی را بر ایران داشته باشد.
نظر شما :