فلسطین آرمان جهان غیر عرب است
بهانه عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل!
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری خارجی که در عصر آشوبناک کنونی همچنان بر اصول پیشین مانند: اصل منافع همیشگی، اصل استقلال و برتری، اصل کنش متقابل و ... استوار است، هرگز قادر به کنار نهادن اصل آرمانگرایی احساسی از فرآیند سیاست خارجی و روابط بینالملل نیست.
آرمان گرایی در سیاستگذاری خارجی که عامل تحریک و تشویق شهروندان یک دولت به حمایت از یک پدیده یا فرآیند خاص از سیاست خارجی است، به مانند ابزاری برای پیشبرد سیاستها، کسب مشروعیت و مقبولیت بازیگر در نظام جهانی نیز عمل نموده و پرستیژ بین المللی آن دولت را نمایش میدهد.
آرمانگرایی و احساسگرایی در سیاستگذاری خارجی همواره دارای پیامدهای نامطلوب و بلکه خسارتبار بوده است اما سیاستگذاران برای تضمین بقای حکمرانی خویش، به این سیاست متوسل میشوند. روندی که اغلب به تحقق آرمان نیز خاتمه نمییابد و تنها بهانهای است در اختیار سیاستگذاران ارشد و حاکمان برای توجیه برخی روندها و رویکردهای حکمرانی خود.
یکی از بارزترین نمونههای آرمانگرایی سیاست خارجی طی چند دهه اخیر را میتوان آرمان آزادی فلسطین و قدس در جهان اسلام و دنیای عرب برشمرد که هرگز تحقق نیافته و تنها یک ابزار برای تضمین حکمرانی حکام مستبد و دولتهای شکننده عربی و ... بوده است. آرمان آزادی فلسطین و قدس که ابزار سیاستگذاری عمومی این دولتهای شکننده بوده، بهخصوص در سیاست خارجی و مناسبات بینالمللی نمود بیشتری داشته است.
مشروعیت و مقبولیت بسیاری دولتهای عربی در دهههای اخیر بر آرمان آزادی فلسطین بنیان شده بود که به مرور زمان از اهمیت و حساسیت این آرمان در سیاستگذاری خارجی جهان عرب کاسته شده و به مسئله غیر مهم در سیاست خارجی دولتهای عربی تبدیل شده است.
کم رنگ شدن آرمان آزادی فلسطین، بیتوجهی و سکوت دولتهای عربی در مقابل کشتار بیرحمانه شهروندان فلسطینی از سوی اسرائیل که مؤلفهای از همراهی و حمایت دولتهای عربی از اسرائیل است را میتوان چنین تفسیر کرد:
یکم – آزادی فلسطین، آرمان حهان غیر عربی: تحولات 5 ماه اخیر در جنگ غزه 2023 و 2024 نشان میدهد که از فردای عملیات 7 اکتبر 2023 حماس در اسرائیل تا کنون، دولتهای عربی و دنیای عرب از واکنش مناسب و کارآمد مقابل اسرائیل ناتوان بوده است و ارادهای برای کنش علیه کشتار بیگناهان غزه ندارد!
آزادی فلسطین و قدس که طی چند دهه گذشته دستورکار و هدف والای سیاستگذاری خارجی دولتهای عربی قلمداد میشد، طی چند سال اخیر از دستورکار خارج شده و جای خود را به سیاست عادی سازی روابط با اسرائیل داده است. روندی که از سوی بسیاری دولتهای عرب دنبال شده و به آرمان تعامل و روابط با اسرائیل تبدیل شده است.
در حالی که آرمان آزادی فلسطین و حمایت از قدس در جهان عرب از دستورکار دولتها و حتی امت عربی خارج شده و کم رنگ میشود، برخی دولتها و شهروندان غیر غرب و غیر مسلمان بر آزادی فلسطین و محکومیت اسرائیل اصرار دارند و به مقابله سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک علیه دولت اسرائیل متعهد هستند.
اقدام حقوقی دولت آفریقای جنوبی در تلاش برای محکومیت اسرائیل در دیوان دادگستری بین المللی با اتهام نسل کشی در غزه، اقدام دولت نیکاراگوئه در شکایت از دولت آلمان به دلیل کمکهای مالی و نظامی آلمان به اسرائیل و نقش آن در کشتار شهروندان غزه، قطع روابط برخی دولتهای آمریکایی با اسرائیل و... را میتوان ازجمله تبدیل آزادی فلسطین به آرمان جهان غیر عرب دانست.
دوم – فلسطین، قربانی دیپلماسی سازش عربی: در حالی که بسیاری دولتهای اسلامی و غیر اسلامی سراسر جهان از آزادی فلسطین و پایان جنگ غزه حمایت کرده و اسرائیل را به شدت محکوم میکنند و شهروندان این کشورهای غیر عرب نیز همواره در حال راهپیمایی اعترضی به نسلکشی اسرائیل در غزه هستند، سکوتی مرگبار بر اغلب دولتها و شهروندان جهان عرب حاکم شده است! سکوت مرگبار جهان عرب در مقابل کشتار فراگیر شهروندان فلسطینی بهویژه زنان و کودکان بیپناه غزه که شرافت دولتهای عربی و جهان عرب را لکهدار کرده است، احتمال همراهی و همسویی برخی دولتهای عربی با اسرائیل را تقویت میکند.
برگزاری سه نشست سازمان همکاری اسلامی در سطح وزیران امور خارجه و سران دولتهای عضو نیز تاکنون نتیجه کارآمد و اثربخشی در توقف جنگ غزه و کمک به ملت فلسطین نداشته است. این ضعف سازمان همکاری اسلامی در کمک به ملت فلسطین در شرایطی است که ماهیت شکلگیری این نهاد بین المللی با نام اولیه سازمان کنفرانس اسلامی به آرمان آزادی فلسطین و حمایت از قدس در دهه 1970 بازمیگردد.
در شرایطی که شهروندان غزه در بدترین شرایط انسانی تاریخ پس از جنگ جهانی دوم قرار دارند، برخی دولتهای عربی تنها به بیانهها و سخنرانیهای پوشالی بسنده کرده اند و برخی از مدعیان رهبری جهان عرب و جهان اسلام مانند عربستان با زیرکی خاص خود، عادی سازی روابط با اسرائیل را به توقف جنگ در غزه از سوی اسرائیل مشروط کرده اند و برای فردای پایان جنگ غزه و برقراری روابط با اسرائیل تلاش میکنند!
سکوت ننگین دولتهای عرب (غیر از یمن، عراق و سوریه) در مقابل نسل کشی اسرائیل در غزه، مؤلفه مهم و پنهان فرآیند عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل است که بارزترین جلوه آن را میتوان همان شرط عربستان برای عادی سازی روابط با اسرائیل در قبال پایان جنگ غزه برشمرد.
فلسطین، خون کودکان و زنان بیگناه غزه را میتوان قربانی نیات، اهداف و سیاستهای سران عرب دانست که برای سرپوش نهادن بر سازش عربی با اسرائیل از آن بهره برده و پایان جنگ غزه و عادی سازی روابط با اسرائیل را به هم گِره زدهاند.
*
در شرایطی که سازمان همکاری اسلامی (سازمان کنفرانس اسلامی سابق) و جهان عرب در برابر نسل کشی بیسابقه اسرائیل در غزه سکوت کرده و شاید با دولت اسرائیل نیز همراهی و همسویی دارند، حمایت از فلسطین، دفاع از قدس و شهروندان غزه به آرمان آزادیخواهان و دولتهای مستقل نظام جهانی مانند آفریقای جنوبی، نیکاراگویه و ... تبدیل شده است.
آرمان فلسطین و حمایت از امت عربی که ادعای سران دولتهای عربی بود در تحولات پنج ماه اخیر غزه به کلی دگرگون شده و جای خود را به چند موضعگیری لفظی و بیانیههای ناکارآمد داده است تا شرافت سران عرب در حمایت از همنوع و همنژاد خویش در فلسطین بهخصوص کودکان و زنان بیپناه غزه، مورد شک و انکار قرار گرفته و برگی از حکمرانی و سیاستگذاری خارجی ننگین جهان عرب نوشته شود.
رویکرد کنونی سیاستگذاری خارجی جهان عرب که بر حفظ منافع ملی و راهبردی دولتهای عربی بدون توجه به آرمانهای دینی و اصل خاک و خون عربی استوار است، هشداری است برای سایر بازیگران جهان اسلام که چندان به انگارههای دینی، منطقهای و سازمانهای بین المللی مانند سازمان کنفرانس اسلامی اعتماد نکنند و منافع ملی خود را جدا از رویکردهای ننگین عربی طراحی و اجرا کنند.
نظر شما :