شانس اروپا برای پایان دادن به دموکراسی غیرلیبرال
درس های اروپایی از انتخابات اخیر لهستان و اسلواکی
نویسندگان: سید رحمان موسوی، استاد دانشگاه بهشتی و سونا موزیکارووا، اقتصاددان سابق بانک مرکزی اروپا و مشاور ارشد معاون سابق وزیر امور خارجه جمهوری اسلواکی
دیپلماسی ایرانی: انتخابات اخیر در لهستان و اسلواکی درس های ارزشمندی برای جنبش های طرفدار دموکراسی ارائه می دهد که رژیم های پوپولیستی را در سراسر اروپا به چالش می کشند. در حالی که احزاب اپوزیسیون لهستان موفق شدند حول یک هدف مشترک متحد شوند، میانه روهای اسلواکی نتوانستند با رای دهندگان روستایی، رای دهندگان مسن تر و کسانی که از وضع موجود سرخورده شده بودند ارتباط برقرار کنند.
اپوزیسیون دموکراتیک لهستان به اندازه کافی کرسیهای پارلمانی را به دست آورد تا حزب قانون و عدالت (PiS) را که به طور فزایندهای اقتدارگرا میشود، کنار بزند.
در همین حال، در اسلواکی، حزب چپ پوپولیستی Smer-Social Democracy، به رهبری نخست وزیر سابق، رابرت فیکو، یک پیروزی محدود را به دست آورد و زمینه را برای بازگشت احتمالی به حکومت دزدسالاری فراهم کرد.
هر دو انتخابات رکورد بالایی داشتند؛ مشارکت در لهستان، تقریباً 73 درصد از واجدین شرایط رای دادند که بالاترین میزان مشارکت از زمان سقوط کمونیسم است. میزان مشارکت اسلواکی با 68.5 درصد، بالاترین میزان مشارکت در این کشور از سال 1998 تاکنون بود.
وقتی نوبت به سیاست خارجی می رسد، دولت تاسک حمایت دیپلماتیک از اوکراین را تقویت می کند و بر اصلاح روابط با اتحادیه اروپا، به ویژه با اعضای کلیدی مانند آلمان و فرانسه تمرکز می کند. از طرف دیگر بازگشت لهستان به دایره دموکراتیک، وجهه بینالمللی آن را بازسازی کرده و نفوذ آن را در اروپا تقویت خواهد کرد. در مقابل، بازگشت فیکو به قدرت در اسلواکی به دو دلیل اصلی نگرانیهای مهمی را برانگیخته است: آرزوی او برای بازتاب استراتژی ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان. تثبیت کنترل بر دولت و نهادهای کلیدی آن و خروج احتمالی اسلواکی از سیاست خارجی غربگرای سابق خود.
اولین دستور فیکو – توقف ارسال تسلیحات به اوکراین – بیشتر نمادین بود. اسلواکی تا حد زیادی ذخایر خود را خالی کرده بود و هر آنچه را که می توانست به اوکراین فرستاده بود. با این وجود، موضع طرفدار روسیه فیکو نشان میدهد که دولت جدید او پای خود را در اجرای تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه روسیه معطل خواهد کرد و همچنین ممکن است به دنبال بازگشایی توافقنامههای دفاعی موجود با ایالات متحده باشد. در هر دو مورد، با توجه به اینکه اسلواکی همچنان به صندوق های انسجام اتحادیه اروپا و تضمین های امنیتی ناتو وابسته است، فیکو باید با دقت عمل کند.
با توجه به اینکه فیکو با اختلاف کمی در انتخابات پیروز شد، شانس او برای تکرار مدل غیرلیبرال اوربان کم به نظر می رسد. نه تنها حزب فیدز اوربان دارای اکثریت مطلق پارلمانی است، بلکه رژیم او زیربنای یک دیدگاه اقتدارگرایانه از یک دولت ناسیونالیست – محافظه کار مسیحی است که توسط شهروندانی نسبتاً همگن و مطیع حمایت می شود. در مقابل، فیکو هیچ چشم انداز روشنی برای اسلواکی فراتر از تلاش خود برای قدرت و غنی سازی شخصی ندارد. علاوه بر این، بازگشت او به قدرت نشان دهنده بازگشت سیاسی همکاران بدنام او مانند رابرت کالینک و تیبور گاشپار است، که هر دو به اتهام دخالت در ترور روزنامهنگار، یان کوسیاک، و نامزدش، مارتینا کوشنیرووا، در سال 2018 مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
فیکو در بیانیههای عمومی خود اغلب بین صدایی مانند یک سخنگوی ضد واکسن، یک طوطی طرفدار کرملین و یک سخنگوی ضد ناتو و ضد آمریکایی در نوسان است اما اقدامات او اغلب نشان دهنده احترام به اتحادیه اروپا و ناتو است. مهمتر از همه، در دوران نخست وزیری او بود که اسلواکی از نزدیک با بقیه اروپا ادغام شد و در سال 2007 به منطقه شنگن و در سال 2009 به منطقه یورو پیوست؛ یعنی در تضاد با مواضع بیشتر همسایگان شرقی آن که نسبت به یورو شک دارند.
انتخابات لهستان و اسلواکی درس های ارزشمندی برای جنبش های دموکراسی خواه ارائه می دهد که رژیم های پوپولیستی را در سراسر اروپا به چالش می کشند. تجربه لهستان نشاندهنده اثربخشی اتحاد ائتلاف متنوعی از نیروهای دموکراتیک – مترقیها، چپها، تکنوکراتها، سنتگرایان و محافظهکاران – حول یک هدف مشترک است.
اپوزیسیون با تمرکز بر قدرت PiS، حملات آن به قوه قضاییه و رسانه ها، و سرکوب حقوق مدنی، توانست خطرات فرسایش سریع دموکراسی لهستان را به تصویر بکشد.
در حالی که PiS قوانین انتخابات را دستکاری میکرد، شرکتهای دولتی را برای تأمین بودجه مبارزات انتخاباتی سوق میداد، و حتی برای کسب برتری انتخاباتی به اوکراین پشت کرد، ائتلاف تحت رهبری پلتفرم مدنی موفق شد اختلافات خود را در تلاش برای یکسان کردن زمین بازی کنار بگذارد. در نهایت، این استراتژی موفق شد. در حالی که لیبرالهای طرفدار دموکرات به رهبری میکال شیمچکا در مراکز شهری مانند براتیسلاوا و کوشیتس و در میان مهاجران اسلواکی عملکرد فوقالعاده خوبی داشتند، پیام آنها در سایر نقاط کشور، به ویژه در مناطق روستایی و در میان سالمندان طنینانداز نشد. تا زمانی که سیاستمداران میانهرو به نگرانیهای این گروهها رسیدگی نکنند، رایدهندگان ناراضی در برابر اطلاعات نادرست و جذابیت پوپولیسم آسیبپذیر خواهند ماند.
در حالی که اتحاد اسلواکی – مجارستان ممکن است چالش هایی را برای اتحادیه اروپا و ناتو ایجاد کند، قدرت ائتلاف غیرلیبرال و توانایی آن برای ایجاد تفرقه در اروپا بدون لهستان به طور قابل توجهی کاهش یافته است. یکی از دلایل این امر این است که در حالی که دولت اوربان به نزدیک شدن دو کشور در مورد مسائل استراتژیک، مانند حمایت از اوکراین و مهاجرت یا سیاست هسته ای امیدوار است، اما به فیکو به همان اندازه که به یاروسلاو کاچینسکی، رهبر PiS اعتماد دارد، اعتماد ندارد. متحد سیاسی نزدیک پس از تعلیق سوسیالیست های اروپایی از Smer-Social Democracy از صفوف خود، فیکو نیز سرمایه سیاسی گرانبهایی را برای اتحادهایی که ممکن است به موقعیت او آسیب برساند هدر نخواهد داد. در هر صورت، معاملات پشت درهای بسته انجام می شود.
با دولت های غیرلیبرال اروپا در وضعیت ضعیفی، اتحادیه اروپا باید به وعده خود برای سرکوب آنها عمل کند. منابع مالی این بلوک قدرت قابل توجهی می دهد. باید از این اهرم برای حفظ دموکراسی استفاده کند تا زمانی که این فرصت را دارد.
نظر شما :