برای دهلی نو منافع حرف اول را می زند
هند و مناقشه اسرائیل - فلسطین
نویسنده: پریسا پارسا، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبایی
دیپلماسی ایرانی: حمله اخیر حماس به رژیم صهیونیستی نخست وزیر مودی را بر آن داشت تا با اسرائیل همبستگی خود را اعلام کند و ماهیت پیچیده روابط هند با اسرائیل و فلسطین را برجسته کند. این موضوع سوال ما را به موضع هند در این مناقشه هدایت می کند.
مهاتما گاندی در مقاله خود تحت عنوان یهود که در سال ۱۹۳۸ در روزنامه حاریخان منتشر شد می نویسد: فلسطین متعلق به ملت عرب است، همانگونه که انگلستان به انگلیسی ها و فرانسه به فرانسوی ها تعلق دارد؛ بر همین اساس، تحمیل این خواسته یهود به عرب ها، بسیار غیر انسانی و اشتباهی بزرگ است. این جمله نشان می دهد که از لحاظ تاریخی هند از آرمان فلسطین حمایت می کرد. اما با گذشت زمان و تحت تاثیر غلبه باورها و دیدگاه های جدید بر سیاست خارجی هند، مواضع این دولت نسبت به رژیم اسرائیل نیز دستخوش تغییر شده است.
با روی کار آمدن دولت نارندرا مودی در سال ۲۰۱۴ روابط هند با اسرائیل تشدید شد و متعاقب آن همکاری های هند و اسرائیل در زمینه های مختلف، بطور چشمگیری رشد یافته است. اهمیت اسرائیل در سیاست خارجی هند در واقع بیش از هر عاملی از ضرورت های نوسازی نظامی هند متاثر است و عمده صادرات اسرائیل به هند را نیز تسلیحات تشکیل می دهد.
از طرفی روابط سیاسی با هند برای اسرائیل اهمیت والایی دارد. اسرائیل که با مسئله عدم شناسایی بین المللی از طرف اغلب کشورهای مسلمان مواجه است همواره تلاش کرده که روابط سیاسی خود را گسترش دهد. در زمینه بازرگانی نیز هند شریک بزرگ تجاری برای رژیم اسرائیل در آسیا محسوب می شود. همچنین اسرائیل سعی می کند که از گسترش روابط با هند بر پیوندهای هند و ایران و دولت های عربی خلیج فارس تاثیر بگذارد. از طرفی هند سعی دارد که از روابط با اسرائیل علیه پاکستان بهره گیری کند و از طریق اسرائیل به انواع پیشرفته تری از سلاح های نظامی دسترسی داشته باشد.
اکنون موضع هند در قبال مناقشه فلسطین و اسرائیل این است که هند این مناقشه را مسئله داخلی اسرائیل و فلسطین می داند. مودی در این باره توضیح داده که هدف هند جدا کردن مسئله فلسطین از روابط با اسرائیل است. بنابراین هند سیاست جداسازی را به کار گرفته است؛ سیاست جداسازی در دیپلماسی بین المللی به برقراری روابط مجزا با دو کشوری اطلاق می شود که دارای روابط متخاصم هستند. این سیاست ظاهرا با سیاست عدم تعهد هند از دوران جنگ سرد مطابقت دارد، هر دو سیاست استقلال را در روابط خارجی ترویج می کنند. با این حال تفاوت آشکاری بین آنها وجود دارد. سیاست عدم تعهد توسط ایده آلیسم هدایت می شود که جورج لیسکا آن را به عنوان توانایی تمایز بین درست و نادرست و حمایت از آنچه درست است تعریف می کند. از سوی دیگر سیاست جدا سازی از واقع گرایی عملگرایانه الهام گرفته شده و به دنبال منافع شخصی بدون قربانی کردن کامل اصول اخلاقی است. بنابراین در روابط بین هند و اسرائیل، هند تصمیم گرفت که رابطه خود را با هر دو طرف اسرائیل و فلسطین جداگانه بسنجد و تصمیم ها و سیاست های خود را بر اساس منافع خود تعیین کند، به جای اینکه بر اساس روابط اسرائیل و فلسطین با یکدیگر تصمیم بگیرد. به این ترتیب، هند سیاست خود را به طور مستقل نسبت به دو کشور فلسطین و اسرائیل تعیین کرده است و هر کدام را براساس نیازها و منافع خود ارزیابی می کند.
در نتیجه روابط بین هند و اسرائیل تقویت شده است. هند همواره سعی کرده است که از میان فشارهایی که منافع متعارض بازیگران رقیب در خاورمیانه بر پیوندهایش وارد می کنند عمل گرایانه منافع ملی خود را جست وجو و پی گیری کند. این فشارهای متعارض گرچه برای سیاست های خاورمیانه ای هند محدودیت هایی ایجاد کرده اما تاکنون سبب قطع روابط هند با هیچ یک از این بازیگران نشده است. فقط نقش فلسطین در برنامه های این کشور به دلیل اینکه هند، منافع خود را، اولویت قرار داده کاهش یافته است.
نظر شما :