آشفتگی و سقوط بالای سر نتانیاهو

مبادا اسرائیل خطا کند

۰۷ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۹۶۸۹ خاورمیانه انتخاب سردبیر
جواد معصومی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: کابینه فعلی اساساً این توانایی و اراده را دارا نیست که بخواهد و بتواند با لایه‌های متعدد محور مقاومت درگیر شود و قطعاً در صورت درگیری بزرگ سرزمین اشغالی و قدس شریف آزاد خواهد شد؛ بنابراین رژیم صهیونیستی باید مراقب باشد اشتباه نکند؛ زیرا جنگ بزرگ به نابودی کامل آنها منجر می‌شود.
مبادا اسرائیل خطا کند

نویسنده: دکتر جواد معصومی، تحلیلگر ژئوپلیتیک

دیپلماسی ایرانی: یکی از مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی در مصاحبه‌ای اعلام کرده است که رژیم جعلی اسرائیل برای یک جنگ در مقیاس بزرگ حاضر می‌شود که تاکنون چنین جنگی وجود نداشته و مردم باید برای روزهای دشوار و سخت آمادگی لازم را داشته باشند.

به‌راستی وقوع این‌گونه حوادث به دلیل تغییر در ساختار دنیا دور از ذهن نیست چرا که بلوک‌بندی‌های جدیدی در سطح بین‌الملل با سرعت قابل‌ملاحظه‌ای در حال شکل‌گیری است و از طرفی ابزارهای غرب دچار محدودیت برای واپایش در برابر این قدرت‌های نوظهور شده است و به نظر می‌رسد تنها گزینه ایالات متحده امریکا و هم‌پیمانانش در شرایط کنونی جهان خصوصاً در حوزه چین و روسیه اقدامات نظامی باشد.

با مطالعه روندهای کنونی به نظر می‌رسد ایالات متحده امریکا در حال حاضر به دنبال برنامه‌ریزی و طراحی برای مهار چین در جلوگیری از کمک به روسیه در جنگ اوکراین بوده و برای تحقق این هدف ایجاد درگیری یا ناامنی در منطقه شرق آسیا در مسائلی همچون تایوان و یا در مناطق جغرافیایی در همسایگی چین مانند افغانستان را در دستور کار قرار دارد تا بتواند فرصت لازم را برای بازسازی زیرساخت‌های خود داشته باشد. اما پرسشی که مطرح است اینکه در صورت استفاده از گزینه نظامی توسط امریکا، وضعیت در مناطق مختلف جهان خصوصاً در منطقه غرب آسیا و همسایگان کشور چین و روسیه به چه شکل پیش خواهد رفت؟ و وضعیت رژیم صهیونیستی به‌عنوان نماینده غرب در منطقه چگونه خواهد بود؟ آیا وضعیت رژیم صهیونیستی با موجودیت موقت توان لازم برای حمایت از غرب و درگیری با محور مقاومت را داراست؟ و در صورت درگیری چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت؟

با مشاهده روندهای جدید بین‌المللی که بیشتر با پارادایم سیاست‌ها به شرق است و کشورهای مختلف از جمله عربستان، ایران، روسیه علاوه بر فاصله‌گرفتن از غرب با یکدیگر نیز متحدتر از گذشته شده‌اند و با بازآرایی و تعریف مشترکات مختلف راهبردی درصدد طراحی و اجرای نقش‌آفرینی جدید هستند. در این میان رژیم صهیونیستی به دلیل شراکت راهبردی با غرب توانایی لازم برای تغییر سیاست‌ها را ندارد و کاملاً تنها شده و در واقع رژیم صهیونیستی علاوه بر مشکلات داخلی در صحنه منطقه‌ای و بین‌المللی نیز منزوی شده است. در کابینه تندرو فعلی نیز نشانه‌هایی از پذیرش کشور فلسطین و بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن خویش و همچنین تعیین تکلیف وضعیت سلاح‌های اتمی کشتارجمعی رژیم صهیونیستی مشاهده نمی‌شود. 

بنابراین، بعید نیست که امریکایی‌ها با همکاری هم‌‎پیمانانشان به دنبال ایجاد یک درگیری در مقیاس بزرگ در منطقه غرب آسیا و همچنین آسیای میانه باشند. نتیجه اینکه کشورهایی که دارای ساختار غربی هستند با کشورهایی که سیاست شرقی دارند با یکدیگر در تقابل جدی‌تری خواهند بود؛ براین‌اساس ایجاد پیمان‌های جمعی در حال حاضر یکی از مهم‌ترین راهبردها در دو جبهه شرق و غرب مورد توجه قرار گرفته که آثار و پیامدهای آن در حمایت از اوکراین توسط غرب و رژیم صهیونیستی به‌خوبی قابل‌مشاهده است. این رژیم جعلی به دلیل هم ساختار بودن دقیق با امریکا کمک قابل‌ملاحظه‌ای در جنگ اوکراین علیه روسیه را انجام می‌دهد و منافع رژیم جعلی اسرائیل کاملاً با منافع امریکا و سایر هم‌پیمانانش از جمله انگلیس در جنگ اوکراین تطبیق دارد.

موضوع بعدی وضعیت جهان اسلام با محوریت کشورهای کنشگر و تأثیرگذار از جمله ایران و عربستان و سایر کشورهای مسلمان در تشکیل پیمان‌های جمعی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، امنیتی، نظامی و غیره است که انگلیس و رژیم صهیونیستی به‌عنوان هم پیمان غرب تلاش بسیاری در جهت برهم‌زدن این تفاهم‌های جدید منطقه‌ای را در دستور کار خود قرار داده است. 

انگلیس و رژیم جعلی اسرائیل برای برهم‌زدن ثبات راهبردی در منطقه غرب آسیا درصدد ایجاد اختلاف و درگیری در کشورهای منطقه خصوصاً همسایگان جمهوری اسلامی ایران در مسائل مهم راهبردی ازجمله مرزها و مناقشات بحرانی با کشورهای پاکستان و افغانستان هستند. در واقع این هدف بخش کوچکی از یک طرح و برنامه درگیری و ناامنی بزرگ است و در صورت عدم هوشیاری راهبردی رهبران منطقه خصوصاً همسایگان چین، ایران و روسیه درگیری دور از انتظار نخواهد بود که نتیجه آن بی‌ثباتی برهم‌خوردن قطب‌بندی‌های جدید که هدف نهایی غرب این امر هست.

اگر بخواهیم وضعیت فعلی رژیم صهیونیستی را به‌عنوان شریک راهبردی غرب در ناامن‌سازی منطقه بررسی کنیم ابتدا نیازمند شناخت از محیط داخلی و سپس در محیط بین‌الملل رژیم به‌عنوان شریک راهبردی امریکا هستیم؛ براین‌اساس در این سطور ابتدا به موضوع مجلس و احزاب را بررسی می‌نماییم.

بر اساس قانون احزاب با امضا ۲۵۰۰ نفر در رژیم صهیونیستی یک حزب تشکیل می‌شود و در حال حاضر بسیار احزاب کوچک و متوسط جدید تشکیل شده است که توانسته‌اند حداقل ۴ کرسی را در مجلس به دست آورده‌اند و در مجلس کنست نیز که دارای ۱۲۰ عضو است، با کسب آرا نصف بعلاوه یک کرسی سمت نخست‌وزیری محقق می‌گردد که در این آرا وضعیت فعلی بنیامین نتانیاهو از نظر تعداد آرا کاملاً شکننده است. در واقع کانید سمت نخست‌وزیری می‌بایست با همه این احزاب در مجلس ائتلاف نماید تا حداقل نصف بعلاوه یک یعنی حداقل (۶۳ کرسی) را کسب تا شرایط احراز سمت نخست‌وزیری به‌صورت قانونی محقق شود. بنیامین نتانیاهو در حال حاضر دارای ۶۴ کرسی (در وضعیت حداقل) از افراطی‌ترین‌ها ائتلاف کرده و موفق به احراز سمت نخست‌وزیری شده است. 

بحث اساسی و کلیدی در اینجا این است که این ائتلاف نتیجه عکس را در عمل برای بنیامین نتانیاهو داشته است؛ یعنی همان احزاب مورد ائتلاف هیچ‌گونه تبعیتی از فرامین نخست‌وزیر را ندارند و حتی از نتانیاهو باج‌خواهی نیز می‌کنند و به معنی واقعی نخست‌وزیر فعلی رژیم صهیونیستی بازیچه دست احزاب ائتلافی خویش در مجلس شده است. از سوی دیگر یکی از دلایل لایحه تغییر و اصلاح قوانین قضایی، پرونده جرایم و فساد نتانیاهو است که احتمال محکومیت حبس برای او دور از انتظار نخواهد بود. نتیجه این اصلاحات قضایی نیز اعتراضات بسیار گسترده‌ای است که جامعه دچار یک آشفتگی و دوقطبی فراگیر نموده است. سپس برای سرکوب مخالفان (بدون دخالت پلیس) گارد ملی تأسیس کرد که اوضاع را بسیار وخیم‌تر کرده است و مجموعه این اقدامات موجب شده است تا وضعیت این رژیم از خانه عنکبوت سست‌تر شود.

باتوجه‌به شرایط نابسامان در سطح داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی از وضعیت اجتماعی، کابینه، احزاب و بین‌الملل وضعیت دفاعی، امنیتی، اجتماعی و... به سمتی پیش می‌رود که اگر یک حزب فقط با ۴ کرسی استعفا بدهد، بنیامین نتانیاهو دیگر نخست‌وزیر قانونی نخواهد بود و احزاب از این وضعیت حساس و بسیار شکننده نتانیاهو مطلع هستند و از آن به‌عنوان یک ابزار قدرت باج‌خواهی به‌راحتی استفاده می‌کنند. نکته قابل‌تأمل اینکه این باج‌خواهی در احزاب به یک رقابت ناسالم در مجلس تبدیل شده که هر حزبی به دنبال افزایش بیشتر بودجه خویش است و این روند باعث درگیری و اختلاف شدید بین احزاب در مجلس شده است. با ادامه این وضعیت نابسامان برخی از این احزاب که دارای نماینده به‌عنوان وزیر در کابینه هستند تهدید کرده‌اند که در صورت عدم افزایش تراز مالی بودجه، از حزب یا وزارتخانه مربوطه استعفا خواهند داد که دراین‌خصوص تاکنون پنج وزیر در موضوعات مختلف بنیامین نتانیاهو را تهدید به استعفا کرده‌اند.

خلاصه وضعیت اینکه نخست‌وزیر فعلی رژیم صهیونیستی اگر باج به احزاب و وزرا ندهد احتمال استعفا و مسئله فروپاشی قدرت و سقوط او قطعی می‌شود و به دنبال آن پرونده قضایی به جریان خواهد افتاد و احتمالاً به حبس محکوم و روانه زندان می‌شود و از سوی دیگر اگر نتانیاهو باج بدهد مدیریت دولت گردانی، وزن سیاسی، توان مدیریتی و بسیاری از مسائل دیگر نتانیاهو را نابود خواهد کرد و ضمن آبروریزی برای رژیم صهیونیستی او صاحب دولتی خواهد بود که هیچ قدرتی را ندارد و با ادامه این وضعیت اعتبار او بیش‌ازپیش زیر سؤال خواهد رفت و موج اعتراضات سراسری نیز گسترده‌تر خواهد شد و نهایتاً سقوط دولت قطعی خواهد بود. به‌طورکلی منطقه غرب آسیا به لحاظ راهبردی در پارادایم سیاست شرق است و در این میان رژیم صهیونیستی به‌تنهایی در این منطقه حافظ منافع غرب بوده که در وضعیت داخلی دچار سرگردانی و سراشیبی سقوط قرار دارد.

در محور جهان اسلام و کشورهای اسلامی نیز با امضا پیمان‌های جدید دوجانبه، چندجانبه و جمعی ازجمله شورای همکاری خلیج‌فارس با ایجاد ساختارها و سازوکارهای نوین و هوشمند مانند تعریف واحد پولی جدید و دلارزدایی میان کشورهای هم پیمان، گسترش مناسبات علمی و... ضمن کاهش اثر فشارهای تحریم اقتصادی، صلح و ثبات در منطقه شکل خواهد گرفت. شرایط جهان خصوصاً در غرب آسیا به سمت سیاست‌های شرق درحال‌رشد بوده و رژیم صهیونیستی به‌عنوان نماینده غرب در این منطقه منزوی تنها خواهد ماند، زیرا منطقه در حال غیرآمریکایی شدن است و از طرفی به سمت تعریف پیمان‌های راهبردی جمعی جدید است.

در جهان کنونی وضعیت رژیم صهیونیستی اعتبار خویش را در نزد روسیه و چین به دلیل حمایت از جنگ اوکراین علیه روسیه ازدست‌داده و چین نیز شریک راهبردی روسیه در مقابل غرب هم پیمان راهبردی شده است؛ بنابراین، می‌توان احتمال داد که وضعیت کنونی جهان و منطقه به سمت درگیری نظامی گسترده در حال حرکت است و رژیم صهیونیستی ناگزیر است با همکاری غرب با محور مقاومت درگیر شود که نتیجه آن چیزی جز نابودی رژیم صهیونیستی نخواهد بود. زیرا درگیری با محور مقاومت توسط رژیم جعلی اسرائیل نیازمند یک دولت باثبات و پایدار است که وضعیت داخلی این رژیم بسیار آشفته و به سمت فروپاشی از درون است و با کوچک‌ترین درگیری نظامی نابودی رژیم صهیونیستی سرعت بیشتری خواهد گرفت و در صورت عدم درگیری نظامی نیز وضعیت رژیم صهیونیستی با اوضاع بسیار نابسامان داخلی اساساً موجودیتی در آینده نخواهد داشت که بتواند در درگیری نظامی همراه غربی‌ها باشد. دلیل منطقی بعدی اینکه کابینه فعلی اساساً این توانایی و اراده را دارا نیست که بخواهد و بتواند با لایه‌های متعدد محور مقاومت درگیر شود و قطعاً در صورت درگیری بزرگ سرزمین اشغالی و قدس شریف آزاد خواهد شد؛ بنابراین رژیم صهیونیستی باید مراقب باشد اشتباه نکند؛ زیرا جنگ بزرگ به نابودی کامل آنها منجر می‌شود.

توصیه نویسنده در این سطور به رهبران رژیم جعلی صهیونیستی است که بجای رجزخوانی بی‌اساس و بدون پشتوانه و صرفاً عملیات روانی فریب رسانه‌ای با بیان توهمات ناشی از ترس و باور صهیونیست‌ها در کتمان حقیقت سست‌تر بودن اسرائیل از خانه عنکبوت؛ نسبت به تعیین تکلیف جغرافیای فلسطین با رسمیت شناختن کشور فلسطین و بازگشت آوارگان به خانه و وطن خویش و همچنین تعیین تکلیف سلاح‌های اتمی کشتارجمعی و کنارگذاشتن ساختارهای غربی استعمارگرایانه اقدام عاجل کنند.

فرجام سخن اینکه این رژیم صهیونیستی نیست که تهدید به جنگ بزرگ می‌کند؛ بلکه این محور مقاومت است که آنها را تهدید می‌کند و چنین جنگی تمام مرزهای (سرزمین‌های اشغالی) را در برخواهد گرفت. نتیجه آن نابودی رژیم صهیونیستی و آزادی قدس شریف خواهد بود. 

کلید واژه ها: اسرائیل فلسطین بنیامین نتانیاهو دولت بنیامین نتانیاهو افراطی ترین دولت اسرائیل افراطی ترین دولت در اسرائیل سقوط دولت نتانیاهو اسرائیل و فلسطین جریان مقاومت جواد معصومی


( ۱۰ )

نظر شما :

احمد ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ | ۰۳:۴۴
سایت وزین دیپلماسی معقول بنظر میرسد که از اشخاصی که ارزومندیهای خود را بجای واقعیت ارایه میدهند اجتناب شود؟