قدرت نرم، استراتژی چین برای تایوان
پکن بعد از سفر پلوسی چه در سر دارد؟
نویسنده: دکتر محمدرضا جوفار، کارشناس جغرافیای سیاسی
دیپلماسی ایرانی: فضای ژئواستراتژیک دریای چین تحت تاثیر حضور ناوگان نظامی آمریکا و چین در سواحل تایوان به واسطه سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به این جزیره متشنج شده است. این اتفاق سبب شد تا مسئله محاصره دریایی چین و نیاز پکن به تنگههای راهبردی موجود در شرق آسیا که عموما در اختیار متحدان سنتی آمریکا نظیر ژاپن، فیلیپین و اندونزی است مورد توجه قرار گیرد. بنادر چین در سواحل شرق و شمال شرق محدود به مسیرهای عبوری از دریای ژاپن، دریای چین شرقی (که از مسیر آبهای سرزمینی ژاپن عبور میکند) است. در قسمتهای جنوبی و جنوب شرق نیز کشتیهای چینی برای دسترسی به آبهای آزاد باید از تنگههای مالاکا و سوندا در فیلیپین و اندونزی عبور کنند. به این ترتیب تسهیل عبور کشتیهای چینی از اهمیت بالایی در راهبرد پکن برخوردار است و احتمال تشدید تنش چین با این کشورها و متحدان آن بر سر مسیرهای کشتیرانی موضوعی است که در دو دهه اخیر محل بحث کارشناسان جغرافیای سیاسی بوده است.
بنبست ژاپنی در مسیر کشتیهای چین
در پهنههای آبی حدفاصل چین و اقیانوس آرام مجمعالجزایری قرار دارد که پکن آن را رشته جزیره اول مینامد. خطی که چین میگوید حد قلمرواش است. اختلاف بر سر مالکیت بیش از دویست جزیره کوچک و صخره مرجانی روابط چین با همسایههایش را تیره کرده است. این گذرگاهها دسترسی به مهمترین خطوط دریایی دنیا در دریای چین جنوبی را فراهم میکند. چین قصد دارد کنترل تمام گذرگاههای میان جزایر را به دست بگیرد، چرا که در زمان تشنج و بحرانها دسترسی چین قطع خواهد شد. دسترسی آزاد چین به اقیانوس آرام در ابتدا به علت حضور ژاپن محدود شده است.
بر اساس راههای دریایی موجود، کشتیهای چینی که از دریای زرد بیرون میآیند و شبه جزیره کره را دور میزنند باید از دریای ژاپن و جلوتر از تنگه لاپروس در بالای هوکایدو عبور کنند تا به اقیانوس آرام برسند. عمده این منطقه قلمرو آبی ژاپن یا روسیه است و در زمان تنشهای شدید ممکن است به روی چین بسته شود. حتی اگر چینیها از این تنگه عبور کنند، باز هم باید از جزایر کوریل در شمال شرق هوکایدو بگذرند که مجموعا تحت کنترل روسیه اما مورد ادعای ژاپن است. اگرچه چین و ژاپن اختلافات مرزی متعددی دارند اما اختلاف بر سر تنگه لاپروس مهمترین عرصه اختلاف مرزی دو کشور در عرصه دریاست و این مسئله قدرت کشتیرانی چین در شمال و شرق را تحدید میکند.
چین به دنبال جذب تایوان
تایوان با نام رسمی جمهوری چین همچنین با نام های چین تایپه، چین ملی و فُرمُز نیز شناخته میشود منطقهای در شرق آسیاست که از جزایر تایوان، پنگهو، کینمن، ماتسو و شماری جزیره کوچک دیگر تشکیل شده است. همگی این جزایر در سواحل شرق چین هستند. این جزیره از راه دریا از غرب با جمهوری خلق چین، از شمال شرق با ژاپن و از جنوب با فیلیپین همسایه است.
تایوان پایینتر از اوکیاناوا و دورتر از ساحل چین و در دریای چین جنوبی قرار گرفته است. به زعم مقامات پکن تایوان استان بیست و سوم چین است. اما در حال حاضر همپیمان آمریکاست و نیروی دریایی و هواییاش مسلح به سلاحهای آمریکایی است. تایوان در قرن هفدهم تحت مالکیت چین قرار گرفت اما در قرن گذشته تنها حدود پنج سال از 1945 تا 1949 میلادی تحت حکمرانی چین بوده است.
آمریکاییها طبق قانون روابط تایوان مصوب سال 1979 متعهد به دفاع از تایوان در صورت حمله چینیها هستند. با این حال، اگر تایوان از چین اعلام استقلال کند، عملی که چین آن را اقدام به جنگ قلمداد خواهد کرد، ایالات متحده ملزم به کمک نیست، چرا که اعلام استقلال عملی تحریک آمیز محسوب خواهد شد. دو دولت در پی به دست آوردن رسمیت برای خودشان و عدم رسمیت برای دیگری هستند و اغلب پکن در این امر موفق است. چین با 1.4 میلیارد نفر در مقابل تایوان 23 میلیون نفر، داری قدرت اقناع و ژئوپلیتیکی بیشتری نسبت به تایوان است.
چینیها تمایل ندارند تایوان توانایی رقابت نظامی با پکن برسد، در عوض با افزایش تجارت و گردشگری بین دو کشور با قدرت نرم عمل کرده است. چین قصد دارد تایوان را به بازگشتن به آغوش گرم خود دعوت کند. رهیافت قدرت نرم این است که مردم تایوان را متقاعد کند که دلیلی برای ترسی از پیوست به سرزمین مادری وجود ندارد.
سیاست کلی چین، این است که سعی میکند با اغلب کشورهای هم مرز روابط حسنه داشته باشد تا اجازه ندهد هیچ جنبش استقلال طلبانهای سازماندهی شود یا خطوط پشتیبانی و پناهگاهی برای عقب نشینی داشته باشد.
آنچه مسلم است چین به دلایل ژئوپلیتیکی به هیچ وجه از تایوان نخواهد گذشت. چرا که تایوان هم مسیر ترانزیت تجاری و انرژی است و هم بهعنوان منطقهای حائل برای این کشور در مقابل اقیانوس آرام به حساب میآید. همچنین بعید نیست ناکامی چین در تسلط بر تایوان موجب ناآرامیهای گسترده داخلی شود که نفوذ حزب کمونیست و یکپارچگی چین را تهدید کند. چرا که در صورت پذیرش استقلال تایوان از سوی دولت چین، احتمال آن میرود که مناطق حومه و حاشیه نشین وارد مناقشه با دولت مرکزی شوند. این امر به نوبه خود مناطق حائل را نیز درگیر خواهد کرد.
به هر حال، در وضعیتی که قدرت ارتش چین در حال افزایش است، تایوان و ایالات متحده، میل کمتری به درگیری نظامی نشان خواهند داد. از نظر پکن، تایوان تهدید کوچکی است که میتوان آن را مدیریت کرد. اکنون که چین دومین اقتصاد بزرگ دنیاست، دارای مزیت جهانی است. پکن از ابتکار عمل برخوردار است و در صورت هر گونه تحریم یا جنگ، ایالات متحده آمریکا بیش از هر کشور دیگری متضرر این نبرد خواهد بود. در تحریمهای علیه روسیه، اتحادیه اروپا متضرر اصلی بود اما در مورد چین، شرایط کاملا فرق دارد. در ضمن جامعه جهانی نیز تابآوری تحریم علیه چین را نخواهد داشت. نگاه چین به تایوان نیز، از دریچه امنیت ژئوپلیتیک است و فقط میتوانند تصور کنند که غربیها در مخدوش کردن امنیت چین سعی دارند. با این حال امنیت چین مخدوش نخواهد شد. جغرافیای سیاسی و واقعیتهای روی زمین، مخالف استقلال تایوان است.
تایوان از نظر استراتژیک برای چین بیش از آن اهمیت دارد که استقلال کامل و قدرت گرفتن آن را تحمل کند. باید به این نکته توجه داشت که چین انعطاف بالایی در صورت انسداد مسیرهای دریایی موجود از قبیل تنگه سوندا، تنگه تایوان و تنگه مالاکا که هشتاد درصد منابع انرژی چین از آن میگذرد، نشان نخواهد داد. در صورت چنین سیاستهایی، بحرانی کامل در دریای جنوبی چین اتفاق میافتد. پکن قصد دارد نظر همسایههایش را از نزدیکی به ایالات متحده تغییر دهد و نظر و روش آمریکا را نیز تغییر دهد. چین قصد دارد به قدرت دو اقیانوس آرام و هند تبدیل شود بدین سبب در حال سرمایهگذاری در بندرهای آب عمیق در این مناطق است. سرمایهگذاری که برای چین روابط نزدیک به همراه خواهد داشت و ارتباطات تجاری و امکان پایگاههای دوستانه برای جایگیری نیروی دریایی وجود دارد.
لذا در صورت تشدید شرایط علیه چین، انتظار نمیرود که شاهد جنگی تمام عیار باشیم، اما احتمال مانورهای نظامی چین، یا درگیری مختصری در دریای جنوب و اقصی نقاط مرزهای آبی و خشکی این کشور برای هشدار به همسایگانش وجود دارد. البته در صورتی که شرایط برای چین به شکلی تشدید شود که خود را در انزاوی ژئوپلیتیکی ببیند، احتمال هرگونه واکنشی دور از انتظار نیست. اما در شرایط فعلی، چین همچنان سیاست سابق خود را پیگیری میکند.
نظر شما :