چرا صحبت های آقای پادشاه مهم شد؟
از ناتوی عربی تا ناتوی خاورمیانه!
نویسنده: صابر گل عنبری، کارشناس ارشد مسائل بینالملل
دیپلماسی ایرانی: پادشاه اردن پس از سفر به امارات دیروز در مصاحبه با شبکه "سی ان بی سی" آمریکا از حمایت کشورش از تشکیل ناتوی خارومیانه میان کشورها همسو همانند پیمان ناتو سخن گفت.
وی در پاسخ به سوالی درباره تشکیل این ناتو تاکید کرد که جزو اولین کسانی خواهد بود که "از راه اندازی پیمان ناتوی خاورمیانهای حمایت میکند" و خواستار آن شد تا کشورهای "همفکر" چنین ائتلافی را تاسیس کنند. البته در عین حال هم تاکید کرد باید ناتوی خاورمیانه "ماموریتهای روشن و مشخصی" داشته باشد.
او همچنین بیان کرد که کشورهای "همسو" در خاورمیانه مدتی است که کار مشترکی را برای مقابله با چالشهای ناشی از جنگ اوکراین آغاز کردهاند و در این خصوص میگوید "دور هم مینشینیم و میبینیم که چگونه میتوانیم به یکدیگر کمک کنیم".
آنچه سخنان شاه اردن را پراهمیت میسازد، تحولات و اتفاقاتی است که چند ماهی است خاورمیانه در جهت تشکیل یک پیمان نظامی مشترک میان متحدین آمریکا حرکت میکند. همین چند روز قبل هم وزیر اسرائیلی بنی گانتز از تلاش با "شرکای منطقهای" برای تاسیس ائتلافی نظامی به رهبری آمریکا خبر داد.
ناگفته پیداست که سخن گفتن پادشاه اردن از تشکیل ناتوی خاورمیانه نه برای مقابله با اسرائیل و نه آزادی اراضی اشغالی فلسطینی است و اساسا قرار است این ناتو با محوریت خود اسرائیل در حال شکل گیری است و مرحلهای پیشرفته از همان پیمان آبراهام است که ترامپ برای عادی کردن و به عبارتی دیگر آشکارسازی روابط میان تل آویو و چند کشور عربی و اسلامی راه انداخت.
در طول دو سال گذشته که روابط دیپلماتیک اسرائیل با بحرین و امارات برقرار شد و سطح مهمی از روابط پنهان و نیمه آشکار نیز با عربستان شکل گرفت، مناسبات تل آویو در منطقه ژئواستراتژیک خلیج فارس به ویژه با ابوظبی به شکل غیر منتظرهای به سطح ائتلافی همه جانبه (سیاسی، اقتصادی و نظامی) ارتقا یافته است؛ تا جایی که هرگز روابط اسرائیل با مصر و اردن پس از چندین دهه به چنین سطحی نرسیده و همین رویکرد امارات، به ویژه مصر را نگران تضعیف جایگاه و نقش منطقهای خود ساخت؛ مصری که پس از کامپ دیوید همواره خود دروازه ارتباط اسرائیل با جهان عرب میدید و از این طریق موقعیتی ویژه در سیاست منطقهای و روابط با آمریکا و غرب برای خود تعریف کرده بود، اما قاهره نه تنها تحرکی در جهت رفع این نگرانی از خود نشان نداد بلکه تحت تاثیر اوضاع متزلزل سیاسی و اقتصادی داخلی و وابستگی به کمکهای مالی خلیج فارس، خود را ناچار به همراهی بیشتر با این تحولات و تقویت بیشتر روابط با تل آویو و ابوظبی دید.
به اصل موضوع که بازگردیم، در واقع، هدف تشکیل ناتوی خاورمیانهای میان متحدان عربی و اسرائیلی آمریکا در منطقه در وهله نخست مواجهه با ایران و محور تحت رهبری آن است.
ایده ناتوی خاورمیانهای در اصل نسخه ارتقا یافته ایده قدیمی ناتوی عربی است که عضویت و محوریت اسرائیل در آن موجب تغییر نام ناتوی عربی به ناتوی خاورمیانه شده است. در واقع ناتوی عربی هم ایدهای مصری بود که طنطاوی وزیر دفاع پیشین مصر در ژوئن 1988 آن را مطرح کرد و سپس سیسی رئیس جمهور مصر در فوریه 2015 در سفر به اردن بار دیگر تشکیل آن را گوشزد کرد؛ تا این که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و قبل از سفرش به ریاض در می 2017 دوباره بر زبانها افتاد. اخیرا هم پس از گسترش قابل تامل روابط عربی اسرائیلی، این ایده به طرح ناتوی خاورمیانه ارتقا یافته است و سفر آتی جو بایدن به منطقه میتواند به پیشبرد تشکیل این ائتلاف نظامی در منطقه و پیگیری آن از سوی اسرائیل و کشورهای عربی همسو و متحد آمریکا کمک کند.
واقعیت این است که آنچه متحدان آمریکا را به این سمت سوق داده، نه صرفا همکاری مشترک برای مقابله با چالشهای کنونی، بلکه به نوعی آماده شدن برای مواجهه جمعی با خلأها و چالشهای امنیتی بزرگتری است که احتمالا منطقه خاورمیانه در امتداد پیامدهای امنیتی و ژئوپلتیکی نزاع میان قدرتهای غربی و آمریکا با روسیه در حال حاضر و چین در آینده، شاهد آن خواهد بود. اما پیشبرد طرح تشکیل ناتوی خاورمیانه مستلزم وجود تنشی مستمر در منطقه با طرفیت ایران است و از این رو، اگر هم برجام احیا شود، باز سطحی از تنش منطقهای در راستای تحقق هدف پیشگفته ادامه خواهد یافت. از دیگر سو، تقابل با ایران و متحدان آن هر چند اولویت نخست تشکیل ناتوی خاورمیانه است، اما تنها هدف آن نیست، بلکه ترکیه نیز احتمالا هدف بعدی آن بوده و بعید است که آشتیهای کنونی نگرانیهای راهبردی محور عربی اسرائیلی از سیاستهای نوعثمانی گرایانه ترکیه را در درازمدت برطرف کند. البته گویا ترکیه زودهنگام این خطر را احساس کرده و آشتی و نزدیکی به این محور احتمالا معطوف به این نگرانی و تلاشی برای ملحق شدن به ائتلاف در حال تشکیل برای مصمون ماندن از خطرات بعدی آن باشد.
نظر شما :