تهران و ترافیک دیپلماتیک
سفر «اولین ها» به ایران
مهدی بازرگان، روزنامه نگار
دیپلماسی ایرانی: دیروز سه شنبه، تهران همزمان میزبان سه مقام از کشورهای همسایه بود؛ بلاول بوتو زرداری، وزیر امور خارجه پاکستان، رشید مردوف، رئیس دستگاه سیاست خارجی ترکمنستان و نهایتا سردار بردی محمداف، رئیس جمهوری این کشور (ترکمنستان)؛ مخرج مشترک سفر این سه مقام علاوه بر دو روزه بودن سفرشان به «اولین» بودن هم باز می گردد. چرا که شاهد اولین حضور بردی محمداف در تهران از ابتدای برعهده گرفتن مسئولیت ریاست جمهوری ترکمنستان هستیم. به موازاتش دیروز اولین حضور بلاول بوتو زرداری که در واقع اولین سفر مقامات عالی پاکستان در دولت جدید این کشور به جمهوری اسلامی است صورت گرفت. فارغ از اینکه مسئله تحریم، عدم احیای برجام و تداوم اعمال سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی تا چه اندازه اجازه عملیاتی شدن این سواپ گازی را به ایران می دهد، یقینا تلاش تهران برای پیش بردن آن از جهات مختلف دارای اهمیت راهبردی است. لذا این حضور رئیس جمهوری ترکمنستان در ایران به موازات سفر آذرماه سال گذشته رئیسی به عشق آباد برای تامین این خواسته جمهوری اسلامی بسیار حیاتی است.
*** اسلام آباد، از دیوارکشی تا گسل دیپلماتیک با تهران:
پس از کش و قوس های فراوان در داخل پاکستان ذیل تقابل و مخالفت های عمران خان، نخست وزیر سابق این کشور، نهایتا دولت جدید محمد شهباز شریف با تثبیت موقعیت به دنبال تقویت دیپلماتیک خود است. حضور فرزند بی نظیر بوتو، نخست وزیر فقید پاکستان و آصف علی زرداری، رئیس جمهور پیشین این کشور در قامت وزیر امور خارجه پاکستان در ایران را باید در همین چارچوب تلقی کرد. اولین حضور بلاول بوتو زرداری که در واقع اولین سفر مقامات عالی پاکستان در دولت جدید این کشور به جمهوری اسلامی است اگر چه می تواند نشانه مثبتی در نگاه دولت شهباز شریف به تقویت مناسبات با تهران ارزیابی شود، کما اینکه وزیر امور خارجه پاکستان در نشست مطبوعاتی دیروز (سه شنبه) خود در تهران به مانند نخست وزیر این کشور حمایت از برنامه هسته ای ایران و احیای برجام مطرح کرد و در کنارش نیم نگاه جدی به افزایش مناسبات تجاری بین دو کشور دارد، اما نباید از نظر دور داشت که خاستگاه سیاسی دولت جدید در آسلام آباد به موازات انطباق بیشتر با سیاست های واشنگتن در عمل هم چندان تمایلی به تعمیق روابط تجاری دو کشور ایران و پاکستان ندارد. هر چند که بخشی از این مسئله به عملکرد دولت قبلی عمران خان هم ارتباط دارد.
علیرغم آنکه طی بیانیه رسمی دیروز سه شنبه وزارت امور خارجه پاکستان پیش از انجام سفر دو روزه زرداری به ایران اعلام شده بود که تقویت روابط دو طرف در تمامی ابعاد تجاری و اقتصادی، بهبود بازارچههای مرزی، ارتقای ارتباطات جادهای و ریلی نیز تسهیل رفت و آمد ترانزیتی محوریت این سفر را به خود اختصاص می دهد، ولی میان رفتار و گفتار اسلام آباد تفاوت های معناداری دیده می شود.
از دور خوردن بندرچابهار توسط هندی ها و چینی ها با میزبانی پاکستانی، ذیل استفاده از بندر گوادر گرفته تا دیوارکشی در طول مرزهای دو کشور توسط اسلا آباد و از همه مهمتر اقدامات چند هفته اخیر پاکستانی ها در محدودیت ورود کامیون ها و محصولات ایرانی به خاک این کشور و تشدید عبور و مرور به بهانه قوانین سخت گیرانه تر گمرکی و مسائل دیپلماتیک حوزه اخذ روادید به رانندگان ایرانی برای سفر به پاکستان و مسائلی از این دست ادعای ایران دوستی دولت جدید شهباز شریف را زیر سوال می برد، همچنانی که بر خلاف مواضع نگاه به شرق و اظهار علاقه عمران خان به جمهوری اسلامی شاهد تحول خاصی در هیچ حوزه ای از مناسبات تهران – اسلام آباد به خصوص در مسائل اقتصادی و تجاری نبودیم.
از این رو شاید سفر مقامات دولت جدید اسلام آباد بتواند گامی، ولو اندک و کوچک در رفع این مشکلات بردارد. البته آنگونه که مطرح شده یکی از محورهای کلیدی سفر بلاول بوتو زرداری به تهران تلاش برای تامین برق توسط ایران در بحبوحه بحران شدید انرژی پاکستان است. حال اینکه ایران خود با بحران تامین برق در فصل گرما دست و پنجه نرم می کند تا چه اندازه می تواند به تامین برق همسایه شرقی خود کمک کند محل سوال است.
با اینحال نباید اولین سفر وزیر امور خارجه دولت شهباز شریف را از زاویه دیگری نادیده گرفت. در این راستا احتمالا این سفر با هدف موازنه سازی سیاسی و دیپلماتیک از جانب پاکستانی ها در دستور کار قرار گرفته باشد. چرا که حسین امیرعبداللهیان اخیرا در سفری سه روزه به هندوستان به دنبال تقویت مناسبات تهران – دهلی نو به ویژه در حوزه تجاری، بازرگانی و اقتصادی بود. به هر حال وزیر امور خارجه ایران در سفر به دهلی نو، حیدرآباد و بمبئی و دیدار با تجار، بازرگانان و هیات های اقتصادی این کشور به دنبال گرم تر کردن موتور روابط تجاری دو کشور بود.
لذا این امکان وجود دارد که تنها با گذشت 5 روز از سفر حسین امیرعبداللهیان به هند اکنون پاکستانی ها، هم با هدف موازنه سازی سیاسی خود در برابر هندی ها حضور در تهران را کلید زده باشند و هم به نحوی بستر برای حفظ جایگاه گوادر باقی بماند. ضمن اینکه نباید تحولات افغانستان و نگاه تهران – اسلام آباد به حکومت طالبان را هم از نظر دور داشت.
*** روابطی با بوی گاز:
پس از سفر 26 ساعته ششم آذر ماه سال گذشته سیدابراهم رئیسی به ترکمنستان با هدف حضور در پانزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اقتصادی اکو این بار همتای جدید وی پا به تهران گذاشت تا روابط تهران – عشق آباد در مسیر رفت و آمدهای دیپلماتیک به سمت تقویت همکاری ها پیش رود. بی شک محور و کانون این همکاری ها به سواپ گازی باز می گردد که هم در سفر رئیسی و هم در حضور بردی محمداف، عملا موضوع کلیدی برای رایزنی های دو طرف محسوب می شود. به خصوص آن که آذرماه پارسال در حاشیه سران اکو سه کشور ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان توافق کردند سالانه ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان را به جمهوری آذربایجان سوآپ کنند.
این قرارداد که پس از پنجسال توقف مبادلات گازی ایران و ترکمنستان امضا شد، به افزایش پایداری شبکه گاز در شمال شرق ایران منجر میشود و مسیر ایران را برای تبدیل شدن به قطب انرژی منطقه هموارتر میکند. در این راستا به نظر می رسد دولت رئیسی برنامه جدی برای استفاده هر چه جدی تر از سواپ گازی ترکمنستان - آذربایجان دارد.
در همین رابطه جواد اوجی، وزیر نفت در سفر 11 خرداد ماه خود به جمهوری آذربایجان برای حضور در «هفته انرژی باکو» تفاهمنامه همکاری دوجانبه دو طرف (تهران – باکو) برای افزایش انتقال گاز ترکمنستان از خاک ایران به مقصد آذربایجان را امضا کرد.
بر اساس این تفاهمنامه، دو طرف توافق کردند حجم گاز انتقالی سالانه ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از طریق خطوط ایران را دو برابر کنند. البته امکان افزایش حجم این قرارداد در آینده نیز وجود خواهد داشت. چرا که این قرارداد بهصورت حجمی تنظیم شده است. لذا ایران بهعنوان هزینه سوآپ در قالب(Swap Fee) به اندازه حجم انتقال گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان بخشی از گاز انتقالی را برمیدارد.
گاز تحویلی ایران به آذربایجان ذیل سوآپ گازی سه جانبه تهران - عشق آباد - باکو در منطقه کوچک و استراتژیک نخجوان قرار دارد که ضمن ارتقای جایگاه ژئوپلیتک ایران در منطقه قفقاز جنوبی و تقابل با تلاش مشترک جمهوری آذربایجان و ترکیه برای تحمیل کوریدور موهوم زنگه زور می تواند به رفع مشکل کسری گاز و افت فشار در استانهای شمالی ایران از خراسان رضوی، شمالی و جنوبی گرفته تا گلستان و سمنان کمک شایانی کند.
در نگاهی کلان تر و عمیق تر اساسا پیگیری دیپلماسی انرژی با محوریت گاز و انعقاد قراردادهای واردات، سوآپ و ترانزیت گازی با کشوری مانند ترکمنستان میتواند تضمینکننده منافع سیاسی و اقتصادی کشور در بلند مدت باشد.
از جنبه راهبردی سوآپ گازی به تقویت برنامه ترانزیتی ایران خواهد انجامید. چرا که سه کشور، افغانستان، ترکمنستان و آذربایجان در حال پیشبرد طرح ترانزیتی با عنوان «محور لاجورد» هستند؛ طرحی که با دور زدن ایران می تواند افغانستان را به اروپا وصل میکند. از این نظر سوآپ گازی سه جانبه به ورود ایران در محور لاجورد ختم می شود.
از طرف دیگر مهمترین مزیت سوآپ گازی ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان علاوه بر دیدن شدن نقش ایران در محور لاجورد به ارتقای نقش ژئوانرژیک کشور در انتقال گاز بین باکو و عشق آباد باز می گردد. این مزیت در ارتباط با رابطه کشورهای ایران و آذربایجان که در ماههای گذشته دچار اختلافات سیاسی شده بودند اهمیت بیشتری مییابد. خاصه آنکه طی سالهای اخیر ترکیه با سرعت بخشیدن به خط لوله 80 کیلومتری ایغیدیر به نخجوان به طور جد خواهان حذف گاز ایران و جایگزینی آن با واردات گاز خود است. هرچند که رابطه این خط لوله با قرارداد جدید ایران هنوز با ابهام مواجه است، ولی بدون شک قرارداد سوآپ میتواند نفوذ ایران را در این منطقه تقویت کند تا جایی که عملا حذف تهران ممکن نباشد.
به هر حال علاوه بر برنامه جدی آنکارا – باکو بر تغییرات ایجاد ژئوپلیتک در منطقه قفقاز جنوبی بعد از جنگ 44 روزه پاییز سال 2020 قره باغ با محوریت تحمیل کوریدور زنگه زور در تلاشند در سایه تشکیل تروئیکای منطقه ای با همکاری گرجستان، ذیل محور باکو- آنکارا - تفلیس نوعی حصر ژئوپلتیک را برای ارمنستان رقم بزنند که در حقیقت بار و لطمه صلی آن به ایران خواهد بود چرا که مسیر ترانزیتی جمهوری اسلامی به اروپا بسته خواهد شد. لذا تحقق سواپ گازی وزن تهران را در معادلات قفقاز جنوبی تغییر خواهد داد. آن هم در شرایطی که متاسفانه به دلیل عملکرد بد تهران در جنگ دوم قره باغ، ایران به بزرگ ترین بازنده این جنگ در کنار ارمنستان بدل شد. لذا پیش بردن قرارداد سوآپ گازی ایران با ترکمنستان و آذربایجان از شش بُعد اقتصادی، سیاسی، ترانزینی، دیپلماتیک، ژئوپلیتیک و ژئوانرژیک برای ایران حائز اهمیت است./شرق
نظر شما :