فرصت جنگ اوکراین برای تهران

ایران به گشایش اقتصادی نیاز دارد و اروپا به گاز

۰۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۱۰۷۸۸ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی
اکنون رهبران ایران کاملا و به خوبی درمی یابند که یک سیاست متوازن خارجی و اقتصادی - که خواست بسیاری از کادرهای پایین تر نظام تهران است - حتی برای برنامه های کمتر جاه طلبانه ایران در تعامل با همسایگانش هم، یک پیش نیاز به حساب می آید.
ایران به گشایش اقتصادی نیاز دارد و اروپا به گاز

نویسنده: آلکس وطنخواه Alex Vatanka

دیپلماسی ایرانی: تهاجم روسیه به اوکراین، یک نقطه عطف برای بسیاری کشورها آن هم در در سطوح گوناگون است. اکنون کانال های سیاسی، اقتصادی، انرژی و حمل و نقل موجود در سراسر منطقه یوروسیای غربی تحت تاثیر قرار گرفته است. کشورها در حال مانور برای کاهش پیامدهای خسارتبار جنگ هستند و هم افزایی های تجاری تازه ای با سرعت زیاد شکل می گیرد. همین تازگی، آلمان و قطر یک قرارداد مشارکت درازمدت گازی امضا کردند تا آلمانها بتوانند وابستگی خود به روسیه را کاهش دهند. قطر بزرگترین حوزه گازی جهان را در اشتراک با ایران در اختیار دارد.

ایرانی ها هم این گزینه را دارند که از فرصت های اقتصادی حاصل از انزوای بین المللی روسیه، بهره بگیرند اما برخلاف قطر، طبقه حاکم بر تهران، فاقد درک تجاری است که موجب می شود ایران یک بار دیگر از قطار بهره مندی اقتصادی جا بماند.

البته ایران به تنهایی مسوول چنین اوضاعی نیست. در این سی سال، آمریکا و اروپا هم به طور سیستماتیک، ایران را از همه پروژه های تجارت و ترانزیت انرژی که خاورمیانه بزرگ را به بازارهای اروپا متصل می کند، منزوی ساخته اند. شاید گرانش تهاجم روسیه به اوکراین به آمریکا و اروپا هم انگیزه ای بدهد تا به انزوای اقتصادی ایران پایان دهند. حتی در آن صورت هم تهران باید به دنبال یک همزیستی ایرانی - اروپایی در زمینه انرژی و ترانزیت باشد تا اقبالی برای موفقیت پیدا شود. 

آخرین باری که ایران چنین فرصتی را از دست داد، اواسط دهه 1990 بود که در پس سقوط شوروی، بازی بزرگی آغاز شد و نفت و گاز کشورهای تازه به استقلال رسیده آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به دنبال بهترین مسیرها برای رسیدن به بازارهای اروپا به دور از قلمروی روسیه برآمدند. تهران مشتاق مشارکت در بازی بود و ظرف چند هفته پس از سقوط شوروی، ایران و اوکراین توافقی را برای سالانه چهارمیلیون تن نفت و سه میلیارد مترمکعب گاز طبیعی امضا کردند. همچنین توافقی را با آذربایجان امضا کردند تا سه خط لوله گاز از ایران و از گذر آذربایجان و بندری گرجی در ساحل دریای سیاه به اوکراین برسد. همچنین گفت وگوهایی برای دو خط لوله نفت جداگانه بود که از همین مسیر عبور کند. نه تنها اوکراین می توانست یک مصرف کننده نفت و گاز ایران بشود بلکه این کشور می توانست یک مسیر ترانزیتی به بازار اروپا هم باشد.

مسکو از برکنار ماندن از چنین پروژه هایی خشنود نبود اما سرانجام این روابط مشکل دار تهران و واشنگتن بود که مانع عبور خطوط لوله ایران از قلمرو کشورهای حاشیه دریای سیاه شد. از آن زمان، استفاده از قلمروی ایران به عنوان یک کریدور ترانزیتی برای بازارهای جهانی - که از نظر تجاری یک مسیر پابرجای جنوبی محسوب می شود - هرگز به طور جدی در دستور کار قرار نگرفت، بازهم به خاطر مخالفت آمریکا. اروپا هم به ناچار، کمابیش به خواسته آمریکا تن داد. البته این انزوای ایران، به صادرات نفت و گاز محدود نماند بلکه ایران بطور فراگیری از پروژه های ترانزیتی فرامنطقه ای کنار گذاشته شد که یکی از آنها کریدور ترانزیتی اروپا - قفقاز - آسیا بود که در سال 1993 کلید خورد.

روند به حاشیه راندن ایران در همه سال های پس از آن ادامه یافت. اتحادیه اروپایی دیگر ایران را به عنوان بخش درهم بافته ای از طرح های انرژی و حمل و نقل خود که دریای خزر و دریای سیاه را در بر می گرفت، به حساب نیاورد. در واقع در گزارش ارزیابی و توصیه های سیاستی 2015 کمیسیون اروپایی، حتی یک بار هم اسم ایران آورده نشد.

بی علاقگی اروپا به تعامل با تهران در هرگونه چارچوب فرامنطقه ای، همراه با سیاست فشار واشنگتن علیه ایران، عملا این کشور را به اقتصادی مطرود تبدیل کرد. اما جغرافیای ایران، که به عنوان پلی میان شرق و غرب و شمال و جنوب عمل می کند، همراه با ذخایر نفت و گازی که در مجموع بزرگترین ذخایر نفت و گاز یکجای جهان است، همیشه یادآور اهمیت این کشور است.

در همه این سی سال که آمریکا بر فشارهای اقتصادی اش بر ایران می افزود و از جمله شدیدترین تحریم های تاریخ را بر این کشور تحمیل می کرد، رهبران سیاسی کشور می گفتند که باید به تقویت روابط با کشورهای شرق همچون روسیه و چین تمرکز داشت و امید بستن به غرب یا اروپا، ایران را تحقیر می کند. این نگرش، تا جایی که به اقتصاد ایران مربوط می شود، در انتهای داستان، به بزرگترین اشتباه راهبردی ایران تبدیل شده است. محدودکردن روابط تجاری به شماری از کشورها، خطراتی جدی را با خود به همراه دارد. 

اکنون رهبران ایران کاملا و به خوبی درمی یابند که یک سیاست متوازن خارجی و اقتصادی - که خواست بسیاری از کادرهای پایین تر نظام تهران است - حتی برای برنامه های کمتر جاه طلبانه ایران در تعامل با همسایگانش هم، یک پیش نیاز به حساب می آید. برای نمونه، تهران اکنون به سختی تقلا می کند تا کشور را به عنوان یک هاب انرژی و ترانزیت معرفی کند. این سیاستی است که اکنون در بالاترین سطوح حاکمیت بیان می شود. ایران تاریخچه ای از مبادلات گازی دارد اما این کارنامه به کشورهای مجاور شمالی محدود می شود. اکنون جنگ در اوکراین و تحریم هایی که بر روسیه اعمال شده، فرصتی را برای تهران فراهم آورده تا با دیگر کشورهای صادرکننده گاز در همسایگی اش یعنی ترکمنستان و آذربایجان همکاری کند.

در دسامبر 2021، ایران و آذربایجان شروع به اجرای یک توافق گازی با ترکمنستان کردند تا گاز ترکمنستان با گذر از قلمرو ایران به آذربایجان برسد. آذربایجان اکنون با خطوط لوله ای که از ترکیه می گذرد، به خوبی به بازار گاز اروپا متصل است. این تازه ترین نمونه از تلاش ایران در سی سال گذشته برای تبدیل کشور به یک تامین کننده و یک هاب تجارت گاز در دریای خزر و اطراف آن با هدف دسترسی به بازارهای دورتر بویژه در اروپاست. اما برای آنکه این برنامه واقع بینانه باشد، ضرورت دارد که پیوست سیاسی چنین پروژه ای هم با منطق تجاری سازگار شود.

منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: ایران و امریکا ایران و روسیه ترانزیت جنگ اوکراین اقتصاد ایران ایران و اروپا گاز ایران صادرات نفت ایران صادرات گاز ایران


( ۶ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۰۸ فروردین ۱۴۰۱ | ۰۳:۵۸
من اگر می خواستم مشاورهای به تولید گنندگان نفت وگاز با اطلاعات بسیارمحدود وعامی خودم در جهت صلح بین المللی بدهم ازهمین فردا تولید خود را جهت صادرات بی در وپیکر متوقف میکردم۔ زحمت تولید برای ما پول ان برای دیگران این صحیح بنظر نمی رسد۔۔ومیگفتم تو میخواهی نفت وال ان جی بفروشی محتاج جنگ نیست برادر بفروش من تولید نمی کنم تو تولید کن و بفروش۔اگر همکاری بین المللی میخواهی در تولید وعرضه تو هم بیا عضو سازمانهای مربوطه بشو وپشت میز بشین ۔باحقوق مساوی۔