چرا برخی به فکر منافع ملی نیستند؟
مسئولینی که باید سکوت کردن را یاد بگیرند
دیپلماسی ایرانی - در حالی که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران طی روزهای اخیر از احتمال مذاکره مستقیم سخن به میان آورده است و در کنارش سعید خطیب زاده، سخنگوی دستگاه دیپلماسی هم از آمادگی تهران برای تبادل زندانیان می گوید، آن هم در شرایطی که باقری کنی و تیم مذاکرهکننده در وین در حال گفتوگو و مذاکره هستهای هستند، شاهد موضع گیری هایی هستیم که عملا منافع ملی را تحت الشعاع قرار می دهد.
البته مذاکره مستقیم با آمریکا پیشنهادی بود که بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران و ناظران امر از قبل بر آن تاکید داشتند، چون ایران در شرایط فعلی برای تامین منافع ملی، احیای برجام و لغو تحریم ها چارهای جز مذاکره مستقیم با ایالاتمتحده ندارد. لذا انتظار آن بود که پیشتر این مواضع سازنده مطرح شود، اما با تاخیر نسبت به مواضع رهبری در خصوص مذاکره با دشمن نهایتاً وزیر امور خارجه هم از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن به میان آورد.
همین موضع گیری و سخنان دستگاه سیاست خارجی انعکاس خوب و مثبتی در بازار به خصوص بازار ارز داشت. با اینحال به محض آن که شاهد تاثیرات مثبت سخنان حسین امیرعبداللهیان در بازار هستیم، روز بعد دریادار شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی سخنان و مواضعی را مطرح می کند که عملاً بازار ارز دوباره صعودی می شود. فارغ از اینکه این سخنان با چه نیت و هدفی مطرح شده است باید چند نکته را در این خصوص عنوان کرد؛
اول اینکه متاسفانه در همه ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی، معیشتی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی دولت سیزدهم که تنها چند ماه از عمرش می گذرد شاهد یک چندصدایی و تشتت آراء و نظرات هستیم. این نقیصه علاوه بر سردرگمی افکار عمومی و جامعه نسبت به نگاه دولت و عملکردش در رابطه با یک موضوع خاص مانند مذاکرات هسته ای و گفت وگوی مستقیم با آمریکا از آن سو باعث خواهد شد که نوعی گسل رفتاری در خود بدنه دولت هم شکل بگیرد، در حالی که انتظار آن است دولت در ابتدای کار با قدرت، انسجام و هماهنگی تمام اعضا به خصوص در سطح وزراء عمل کند.
نکته مهم دیگر این است که با بررسی و رصد هرچه بیشتر سخنان اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی این ظن و گمان در ذهن تقویت می شود که مبادا منافع شخصی و حزبی برخی در داخل عملاً در تداوم افزایش نرخ ارز، رکود، تورم، تحریم و درگیری با آمریکا و جامعه جهانی باشد! تکلیف افراد و جریان هایی مانند حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان مشخص است؛ چون مبنای فکری و ارزیابی شان بر عدم مذاکره با آمریکا، بستن درهای کشور به روی جهان و اتکا به توان داخلی است، اما به واقع چرایی اتخاذ مواضعی مانند آن چه دریادار شمخانی مطرح کرده است جای سوال دارد.
به واقع سخنان متناقض دبیر شورای عالی امنیت ملی سبب خواهد شد که نه تنها دولت یک موضع یکدست، روشن و شفاف در خصوص یک مسئله واحد نداشته باشد، بلکه تلاش دولت سیزدهم را برای رفع تحریم ها ناکام می گذارد.
نکته دیگری که باید مد نظر قرار داد این است که این چند صدایی و تشتت آرا توسط اعضای دولت پیام ها و پالس های متعدد، متناقض و حتی متضادی به فضای مذاکرات در وین ارسال می کند. در چنین شرایطی قطعا کار تیم مذاکره کننده سخت تر خواهد شد. به موازاتش هم این دست موضع گیری ها، فضا و بستر برای سوء استفاده هر چه بیشتر برخی کشورها مانند روسیه و چین را هم فراهم میکند. در حالیکه امثال آقای شمخانی باید اجازه دهند موضعگیریها به طریقی اتخاذ شود که علاوه بر انسجام نگاه دستگاه اجرایی کشور در راستای سخنان سازنده کسانی نظیر امیرعبداللهیان باشد، چون حداقلش آن است که در کوتاه مدت روی بازار و کسب و کار تاثیر مثبت دارد.
در این شرایط سخت و بغرنج اقتصادی و معیشتی فعلی کشور که مردم با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم می کنند باید سخنان و مواضعی را در دستور کار قرار دهیم که تاثیرات مثبت زودهنگامی روی کسب و کار، معیشت، بازار و ... داشته باشد؛ اگر آقایان قادر به چنین کاری نیستند، به واقع سکوت مسئولین و اعضای دولت بهترین کار است. واقعاً در این شرایط باید مسئولین و سیاستمداران سکوت کردن را یاد بگیرند، زیرا سکوت آنها بیشتر به نفع مصالح کشور و تامین منافع ملی است.
نظر شما :