به بهانه گرامیداشت سالانه مخدومقلی فراغی در ایران
مروری بر شعر و ادب ترکمنی
نویسنده: دکتر رسول اسماعیل زاده دوزال
دیپلماسی ایرانی: امروزه ضرورت شناخت و آگاهی از ابعاد مختلف شخصیت شاعر و عارف بزرگ ایران مختومقلی فراغی (مخدومقلی شاعر قرن سیزدهم زبان و ادبیات ترکمنی متولد و مدفون در استان گلستان) و تبیین و تجزیه و تحلیل مضامین شعری وی از حیث فرم و محتوا، مضمون و قالب بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه علی رغم تبلیغات وسیع در این رابطه و همچنین به دلیل عدم اهتمام مراکز علمی کشورمان کارهای علمی و پژوهشی که بیانگر جنبه های ادبی، فکری، محتوایی، عرفانی و حتی دینی وی باشد، تولید نشده است. در حالتی که ضرورت آن با در نظرداشت جوانب مختلف بسیار احساس می شود.
برای شناخت و تبیین اجمالی جنبه های محتوایی و ادبی عارف و شاعر بزرگ ادبیات ترکمنی مختومقلی فراغی مستلزم شناخت و آگاهی از محیط ادبی شاعر است. با این شناخت اجمالی می توان مقام و منزلت و موقعیت علمی و جایگاه ادبی این شاعر مشهور ولیکن مظلوم ترکمنی را تا حدودی مفاهمه کرد. چنانچه حوزه های ادبی زبان ترکمنی تبیین شود و مشخص شود که فراغی به کدامین حوزه ادبی تعلق داشته و در کدام حوزه ادبی تربیت یافته است در آن صورت نکات تاریک برای خواننده در راستای شناخت مقام این شاعر بیشتر روشن شود.
زبان وادبیات ترکمنی به عنوان یکی از شاخه های زبان ترکی اوغوزی و تاثیرگذارترین زبان در زبان و ادبیات ایران زمین به نوبه خود به دلیل برخورداری از ویژگی های زبان ترکی اوغوزی و تاثیرپذیری از گنجینه ادب و فرهنگ ایرانی – اسلامی جایگاه ویژه ایی را داراست. این موضوع را می توان با مطالعه حوزه های ادبی و روند شکل گیری زبانی آن به درجه اهمیت آن پی برد. اساسا زبان و ادبیات ترکمنی در چهار حوزه رشد و نمو پیدا کرده است. به عبارت روشن زبان وادبیات ترکمنی با بهره گیری از ادبیات تاریخی زبان ترکی اوغوزان از یک طرف و خوشه چینی و بهره مندی از گنجینه بسیار غنی و معارف والای ادیبان ایران در چند حوزه ادبی میراث درخور توجهی را خلق کرده است. حوزه های ادبی زبان و ادبیات ترکمنی را می توان به اختصار به حوزه های زیر تقسیم کرد:
1- حوزه ادبی خوارزم
در مطالعه سیر تاریخی زبان و ادبیات ترکمنی یک موضوع بسیار برجسته و آن غنای علمی و فرهنگی ماوراء النهر است. از دیر باز این منطقه دارای فرهنگ و نظام ادبی ویژه بوده و شخصیت های برجسته ای از این حوزه برخاسته اند که آثار ارزشمندی را به زبان های عربی، فارسی و ترکی (اوغوزی) خلق کرده اند. ترکمن های خورازم که از مجاورت با مراکز فرهنگی اورگنج قدیم و مکتب خیوه بهره علمی می بردند در ساختار نظام سیاسی خان نشینی خیوه نیز دخیل بودند. به دلیل مشارکت و مجاورت اقوام مختلف در این حوزه و همسایگی و اختلاط زبان ترکی و فارسی و عربی و همچنین قرابت فرهنگ های ازبکی و ترکمنی زبان ادبی این حوزه دارای ویژگی خاصی است که امروزه به عنوان میراث مشترک زبان اوغوزی – قبچاقی در مطالعات شرق شناسی و تاریخ ترکان اهمیت به سزایی برای خود کسب کرده است. آثار و محصولات ادبی این حوزه در ژانرهای نظم و نثر از میراث ارزشمند حوزه خوارزم محسوب می شود. آثاری جون نهج الفرادیس، قصص الانبیای رابغوزی، محبت نامه خوارزمی، مقتل الحسین خوارزمی به عنوان قدیمی ترین آثار ترکی – اوغوزی و عربی و فارسی در خوارزم خلق شده اند که در ادوار بعد به عنوان یکی از منابع ارزشمند محصولات ادبی ترکمنی همواره مورد استفاده ترکمن ها قرار گرفته و ترکمن ها با استفاده از آن منابع، آثاری همچون معین المرید، قصه یوسف خاص حاجب و اثر ارزشمند رونق الاسلام را آفریده اند.
ترکمن های قرن هفدهم میلادی یعنی تا ظهور و طلوع ادبیات کلاسیک ترکمنی در این حوزه یک دوره تطور زبانی را پشت سر نهاده اند که این دوره و مرحله تطور زبانی در واقع از سه شاخه زبانی زیر تاثیر پذیرفته اند.
1- دوره زبان خوارزم – قبچاق
2- دوره زبان اوغوزی
3- دوره زبان جغتایی
شاعران بزرگی چون نورمحمد عندلیب و عبداله شاه بنده تربیت یافتگان حوزه ادبی خوارزم هستند. توجه به ادبیات ترکی کهن، بهره گیری از داشت های زبان جغتایی و ترکمنی، استفاده از ادبیات داستانی کهن که به عنوان گنجینه مشترک زبان های ترکی اعم از ترکان شرقی و غربی است، تاثیرپذیری از فرهنگ نظم و نثر زبان و ادبیات فارسی و رعایت قالب ها و اوزان شعری ایرانی – اسلامی (عروضی) مانند غزل و قصیده، تمایل نسبی به قالب های شعر عاشقی – اوزانی (وزن هجایی) و همچنین گرایش به نظیره سرایی، اهمیت دادن به نکات داستانی، پند و اندرز از ویژگی های این حوزه ادبی است. این حوزه از حیث قوت، وسعت و برخورداری از مضامین غنی و گنجینه های ادبی بسیار حائز اهمیت است.
2- حوزه ادبی آخال – مرو
دومین حوزه ای که زبان و ادبیات ترکمنی و حتی فرهنگ ترکمنی با ویژگی های خاص خود تشکل یافته و به عنوان یکی از شاخه های فرهنگ و ادب ترکمنی مورد مطالعه قرار می گیرد، حوزه آخال – مرو است. حوزه ادبی آخال - مرو از حیث گستردگی جغرافیایی و وسعت زیاد دارای اهمیت است. دامنه این حوزه در شرق مرو کهن است که مهد تمدن، ادبیات و فرهنگ بوده و به دلیل حضور حضرت امام رضا (ع)، قیزیل امام و سکونت چند سال و اندی آن امام همام در این منطقه به یک مرکز علمی فرهنگی و دینی تبدیل شد. در این حوزه در نتیجه حضور مبارک امام رضا علیه السلام و شکل گیری مکتب الرضا شخصیت های بزرگ تاریخی در آن پدیدار شد که همه وامدار مکتب امام رضا (ع) بودند.
رئیس جمهوری ترکمنستان قربانقلی بردی محمداوف در پیام خود به مناسبت نخستین همایش امام رضا (ع) با اشاره به این مهم می گوید: «به وجود آمدن این مرکز فرهنگی و تربیت یافتن علما و ادبای اسلامی در این مرکز و در مکتب امام رضا (ع)، تاثیر بزرگی در حوزه ادبی و فرهنگ تصوف آخال – مرو حاصل شد.
قرار گرفتن مراکز فرهنگی و تاریخی مهم از قبیل قدمگاه امام رضا (ع) در مرو قدیم، وجود شهرهای باستانی و قدیمی همچون سرخس، شهر نساء (قلعه نسا – نوسای) شهرهای اسلامی قدیمی چون قیزیل آروات، ابیورد و ... شخصیت های تاریخی چون ابوسعید ابی الخیر، (مهنی بابا)، ابوالفضل سرخسی انوری و قافله بزرگ صوفیان ابیوردی و همچنین همسایگی با مناطق متمدنی چون خراسان به اهمیت این حوزه ادبی افزوده است. این حوزه ادبی در عین تاثیرپذیری از مکتب فکری – فرهنگی امام رضا (ع) از حیث محتوا و مضمون از حیث قالب شعری از عروض فاصله گرفته و بیشتر وزن هجایی و فرم قوشوق مد نظر شاعران و ادیبان قرار گرفته است. همچنین با توجه به روی آوردن شاعران به زبان ملی و مادری و خلق آثار در این زبان، انسجام و قوام زبان ترکمنی در این حوزه تقویت شد.
یکی دیگر از ویژگی های این حوزه شکل گیری و انسجام یابی موسیقی ترکمنی در کنار ادبیات ترکمنی است. این حوزه به یک مرکز موسیقی ترکمنی تبدیل شده و ادبیات داستانی که توسط نورمحمد عندلیب در حوزه خوارزم آغاز شد با موسیقی این حوزه عجین شد و شکل داستانسرایی آوازی را به وجود آورد. شاعرانی چون ملانفس، محمدولی کمینه، آنا قیلیچ از ادبای این حوزه به شماره می روند.
3- حوزه ادبی لباب – جیحون (چارجو)
حوزه ادبی لباب – چارجو به دلیل داشتن شهر تاریخی چون آمل باستانی و قبیله های قدیمی ترکمنان چون سالور ریشه آن به داستان های ده قورقود بر می گردد. این حوزه به دلیل مجاورت با بخارا در حقیقت دروازه ماوراء النهر – حوزه تمدنی سمرقند و بخارا محسوب می شود. شاعرانی چون غائبی، شیدایی و زنهاری نماینده این حوزه هستند. ادبیات ترکمنی شکل گرفته در این حوزه از یک طرف به دلیل مجاورت با بخارا شدیدا تحت تاثیر زبان و ادبیات جغتایی و مضامین زبان و ادبیات فارسی است و از طرف دیگر به دلیل تاثیرپذیری از حوزه تمدنی خیوه که تحت تاثیر فرهنگ و تمدن ترکان اداره می شد، تحت تاثیر فرهنگ ترکی است تاثیرپذیری از دو کانون متفاوت سبب شد که در زبان و ادبیات ترکمنی لااقل در این حوزه دو نماینده و دو جناح ادبی شکل گیرد. جناح ادبی بخارا محور که تداوم بخش شعر سنتی با وزن عروضی و مضامین تغزل و لیریک بود و سنت دیوان بندی و آرایش دیوانی اشعار به سبک و سیاق شاعران ایرانی – فارسی را اقتباس می کرد. لیکن جناح ادبی "خیوه محور" بیشتر راهرو استادان وزن هجایی هستند و در عین این که به شعر عروض هم نیم نگاهی دارند ولی بیشتر به وزن هجایی با مضامین ملی و وطن پرستی رجحان می دهند.
4- حوزه ادبی خزر
حوزه ادبی خزر به دلیل شرایط اقلیمی و حفظ ارتباط فرهنگی با دیگر حوزه های ادبی ترکمنی به ویژه با حوزه ادبی گرگان – استرآباد و آذربایجان و همچنین تاثیرپذیری از ادبیات و داستان های ترکان قدیم به ویژه ترکان اوغوزی – سلجوقی دارای تنوع ادبی است. به همین دلیل زبان و شیوه دو نماینده بزرگ این حوزه که امروزه به عنوان ستون و زیربنای ادبیات ترکمنی مطرح هستند، یعنی دولت محمد آزادی و مختومقلی فراغی از حیث لئکسیوکولوژی و غنای لغوی و ابداعت جنبه های متفاوت و متمایز را دارا هستند. به طوری که در زبان دولت محمد آزادی به واژه هایی می توان برخورد کرد که این واژه ها را در آثار ترکان سلجوقی و آنادولی همچون یونس امره می توان یافت ولی در ترکان شرقی واژگان مذکور کمتر وجود دارد. در آثار هر دو این پدر و پسر رنگ و بوی اوغوزی بیشتر به چشم می خورد.
این حوزه ادبی به دلیل برخورداری از این دو شخصیت بزرگ دارای اهمیت به سزایی است.
مختومقلی فراغی تربیت یافته این حوزه ادبی است که درعین برخورداری از فرهنگ و تمدن ادبیات کلاسیک ترکمنی و تاثیرپذیری از حوزه های مختلف ادبی ترکمنی از فرهنگ و ادبیات ایران به وفور تاثیر پذیرفته است. فراغی به دلیل مجاورت با حوزه ادبی ترکان اوغوزی و ارتباط با آنان لااقل در سطح اطلاع از مضامین و محتوای آثار شاعرانی همچون شاه اسماعیل خطایی و تیلیم خان مراغهای – ساوه ای و همچنین ارتباط عمیق با حوزه شعر فارسی چون مولوی، سعدی، حافظ، فردوسی و همچنین بهره گیری مستقیم از آثار اندیشمندان اسلامی و مفاهیم قرآنی به یک شخصیت بزرگ عرفانی و ادبی ارتقا یافته است.
تبیین این موضوع نیازمند نگارش مقالات متعددی است که بتوان با عنایت به جنبه های مختلف این شاعر بزرگ و ابعاد مختلف شخصیت وی حق مطلب را ادا کرد. متاسفانه علیرغم تکریم و گرامیداشت سالانه این شخصیت بزرگ ایرانی – اسلامی و ادیب برجسته ایران و ترکمنستان و شاعر بزرگ ترکمنی جنبه های ادبی و محتوایی شعر وی به خوبی تشریح و تبیین نشده است. جا دارد با همکاری فرهنگی و ادبی دو کشور آثار منقح شده این شخصیت والا مقام تهیه و نسبت به شرح علمی، ادبی و عرفانی آن توسط اشخاص متخصص و آگاه با زبان عرفان و ادبیات و مسلط بر زبان های ترکمنی و فارسی اقدام شود.
نظر شما :