ملت ایران را اولویت اول و آخر بدانیم
منافع ملی در مسلخ نزاع های سیاسی
نویسنده: احسان شاکری خوئی، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
دیپلماسی ایرانی: سیاست و سیاست ورزی در سطوحِ خرد و کلان و در عین حال در عرصههای عقلانی و منطقی از سویی و هیجانی، احساسی و غریزی، از سوی دیگر در نوسان است. فهمِ این مرزبندی ها و تمایز میان آنها و حرکت در مرز آن دو، همچون حرکت در لبه تیغ، سرنوشتِ یک نظام سیاسی و ملت را می تواند دگرگون کند. تاریخ خود گواه بسیاری از سیاست ورزی هایی است که سرنوشت یک کشور، چگونه به دست بازیگران عاقل یا جاهل، رقم خورده است. سیاستمدارانِ کلان نگر و با تجربه، که مسیر سیاست ورزی و کسب قدرت سیاسی را به مدد علم و عمل و سابقه طولانیِ توام با عقلانیت و منطق، طی کردهاند هیچ گاه منافع کلان ملی و قدرت و توان کشور را در داخل و نظام بینالملل، با بازی های زودگذر و اظهارنظرها و رفتارهای هیجانی و غریزی در نمی آمیزند. حوزه سیاست و خصوصاً سیاست خارجی، عرصه شوخی بردار و عرصه تجربه و آزمونهای مجدد و مکرر و درجازدن هایِ ویرانگر نیست.
سیاست و منافع ملی کشور، عرصه گفت وگو، تعامل، اجماع سازی، عقلانیت و در عین حال آرامش است. با تصمیم ها و رفتارهای آنی و هیجانی و برای تهییج افکار عمومی و یا برای نمایش و تظاهر به سیاست ورزی – با هدفی نظیر به چنگ آوردنِ قدرت سیاسی در عرصه داخلی – نمیتوان ره به جایی برد. البته شاید در عرصه داخلی و مبارزات جناحی و سیاسی بتوان توفیقاتی به دست آورد ولی هزینه آن، از دست دادن منافع ملی کشور و باختنِ یک سره سیاست خارجی و اعتماد عمومی مردم به سیاستمداران خواهد بود.
پرونده طولانی مدت هستهای ایران را شاید بتوان بزرگترین مسئله داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران در دهه های اخیر دانست که سیاست داخلی، سیاست خارجی، منافع ملی کشور و اعتماد عمومی مردم، خواه یا ناخواه به آن گره خورده است. بعد از فراز و فرودهای بسیار در جریان مذاکرات ایران و کشورهای (1+5) مسیر دیپلماسی و گفت وگو از جانب طرفهای مستقیما درگیر و غیر درگیرِ در پرونده، پذیرفته شده بود. انتخاب این مسیر، فارغ از چالشها و فرصتهای پیشرو، نشان از عقلانیت و منطق در مواجهه با چنین پدیده چند وجهی و جهانی داشت. اگرچه بدعهدی آمریکا و اتحادیه اروپا و به نسبت کمتر، روسیه و چین مشکلاتی را برای ایران فراهم کرد ولکن ایران از مسیر منطق و عقلانیت خارج نشد.
با تاسف، در روزهای اخیر و بعد از سفر و مذاکراتِ دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (رافائل گروسی) به ایران و در پی آن موضع گیری نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سپس بیانیه دولت، ورق برگشت! دامنه احساسی و هیجانیِ اختلافات فیمابین دولت و مجلس و در واقع میان جریانهای سیاسی کشور، بالا گرفت.
در این شرایط حساس و خصوصاً در زمانه اجماع سازیِ دولت جدید ایالات متحده آمریکا با شرکای اروپایی، روسی، چینی، اسرائیل و بازیگران منطقه ای، از ایران صداهای چندگانه و نزاع های سیاسی، شرایط را در کارزارِ سیاست خارجی و دیپلماسی، علیه ایران نشانه میرود. به نظر میرسد در این فضای غبار آلود داخلی، بازیهای خرد سیاسی و انتخاباتی و یا سیاستِ هیجانی و تهییجی، میدانداری می کند و فضای داخلی و خارجی را علیه ایران بسیج خواهد کرد. اگر انفعال و وادادگی در دیپلماسی و مذاکره، امر مذموم و نادرستی است به طریق اولی، شتابزدگی، تعجیل و هیجان، فرصتسوزی و تباه کردن سرمایه های مادی و معنوی را در پی خواهد داشت.
تا دیر نشده عاقلان و خردمندانِ عرصه سیاست باید با تلاش برای آرام کردن التهاب سیاسی و اجماع سازی در سطح نخبگان سیاسی و تصمیمگیر، شکاف و تَرکِ داخلی را ترمیم بخشند. هیچ بازیگر عاقلی سیاستِ کلان و منافع ملی و سیاست خارجی کشور را در مسلخِ بازی های زودگذر سیاسی و شیفتگی به در دست گرفتنِ قدرت عاجلِ چند ساله، قربانی نمی کند. البته در تاریخ، بازیگران و سیاستمداران کوتاه قامتِ بسیاری، منافع شخصی و حزبی خود را اولویت بخشیدند و منافع کشورشان را در مقابل آن، ذبح کردند. حافظه تاریخی ملت، قهرمانان و دشمنانِ داخلیِ به وطن را فراموش نخواهد کرد. تا دیر نشده منافع ملی کشور ملت ایران و سیاست کلان و عقلانی را اولویت اول و آخر بدانیم!
نظر شما :