جایی که کاملا شکست خورده است

نتانیاهو، بزرگترین بازنده در کارزار هسته ای ایران

۱۹ مهر ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۶۱۰۱ اخبار اصلی پرونده هسته ای
در واقع این نتانیاهو بود که با کشیدن یک خط قرمز در تصویری که در سخنرانی سازمان ملل نشان داد، به آمریکا علامت داد که اسرائیل تا چه سطحی از غنی سازی ایران را می پذیرد. پس شگفت آور نیست که همین خط قرمز، راه خودش را به بسته بزرگ امتیازات واشنگتن به تهران در برجام باز کرد؛ همان توافقی که نتانیاهو سال هاست از آن انتقاد می کند. دیپلماسی عمومی که دربردارنده سخنرانی ها و مصاحبه های مطبوعاتی با تکیه بر یافته های خیره کننده اطلاعاتی است، نمی تواند جایگزین کارزارهای متمرکز دیپلماتیک پنهان و آشکار نزدِ کشورهای صاحب نفوذ باشد که با تلاشی مصمم برای برساختن توانمندی هایی همراه می شود که به ما اجازه می دهد در صورت ضرورت قطعی، خودمان مشکل را چاره کنیم.
نتانیاهو، بزرگترین بازنده در کارزار هسته ای ایران

نویسنده: آریل لوایت Ariel E. Levite

دیپلماسی ایرانی: سرخوشی موجه به خاطر عادی سازی با بحرین و امارات، نباید ناکامی نتانیاهو در برخورد با برنامه هسته ای ایران را پنهان سازد. دقیقا به خاطر روش برخورد نتانیاهو در همه این سال هاست که اسرائیل امروز با ضعفی جدی در رویارویی با یک تهدید واقعی و بسیار دردسرآفرین روبه روست. زنجیره ای از خطاهای بیهوده، که وی مسئول آنهاست، موجب شده که ایران اکنون از هر زمان دیگری به ساخت سلاح های هسته ای نزدیکتر شده و اسرائیل، گزینه های کمتر و مخاطره آمیزتری برای اقدام داشته باشد. نتانیاهو پیوسته از ضربه نظامی به تاسیسات هسته ای ایران خودداری کرد و به جای آن، بر دیپلماسی تندی تکیه کرد که برای آسیب اقتصادی بر ایران طراحی شده بود. در این زمینه هم، به جای ادامه کار بی سروصدای آریل شارون و ایهود اولمرت در بسیج یک فشار گسترده بین المللی بر ایران همراه با اعمال تحریم های بین المللی و گرفتن امتیازهای دردآور از این کشور، نتانیاهو به دنبال سخنان آتشین در سازمان ملل و کنگره آمریکا برآمد و بر مخالفت با هرگونه گفت وگو با ایران پافشاری کرد.

در واقع این نتانیاهو بود که با کشیدن یک خط قرمز در تصویری که در سخنرانی سازمان ملل نشان داد، به آمریکا علامت داد که اسرائیل تا چه سطحی از غنی سازی ایران را می پذیرد. پس شگفت آور نیست که همین خط قرمز، راه خودش را به بسته بزرگ امتیازات واشنگتن به تهران در برجام باز کرد؛ همان توافقی که نتانیاهو سال هاست از آن انتقاد می کند. دیپلماسی عمومی که دربردارنده سخنرانی ها و مصاحبه های مطبوعاتی با تکیه بر یافته های خیره کننده اطلاعاتی است، نمی تواند جایگزین کارزارهای متمرکز دیپلماتیک پنهان و آشکار نزدِ کشورهای صاحب نفوذ باشد که با تلاشی مصمم برای برساختن توانمندی هایی همراه می شود که به ما اجازه می دهد در صورت ضرورت قطعی، خودمان مشکل را چاره کنیم.

هنگامی که نتانیاهو از گفت وگوهای دولت اوباما با ایران آگاه شد، عزم کرد که آن را از کار بیندازد از جمله با طرح درخواست هایی افراطی و پوچ. بعد هم که توافق مشکل دارِ برجام به دست آمد، نتانیاهو تمام تلاش اش را به کار گرفت تا کنگره آمریکا آن را رد کند. باراک اوباما متوجه شد که نتانیاهو با دشمنان سیاسی اش همدست شده است، بنابراین با رها کردن شیرهای خودش، به راحتی بر نتانیاهو غلبه کرد.

درخواست نتانیاهو از دونالد ترامپ برای خروج از برجام، اسرائیل را با بدترین وضعیت در دو سوی ماجرا روبه رو کرد: محدودیت غنی سازی ایران از میان رفت و هیچ امکان واقعی هم برای اعمال محدودیت های برجام یا بکارگیری سازوکارهایش برای تشدید محدودیت فعالیت نگران کننده هسته ای ایران، باقی نماند. طبعا، در این فرایند، اسرائیل و آمریکا از اهرم حمایتی دیگر کشورهای عضو برجام هم محروم شدند. همین رویکرد موجب ناخشنودی دیگر طرفداران برجام از جمله جو بایدن، نامزد کنونی ریاست جمهوری شد. بدتر از آن، هرچند ترامپ تحریم های دردآوری را بر ایران تحمیل کرد، انزوای آمریکا و ابراز تمایل مکرر ترامپ به توافق تازه هسته ای با ایران، بعید است که موضع ایران را نرم کند بلکه برعکس، ایران را در پیشبرد بلندپروازی هسته ای اش مصمم می کند. اکنون، حجم اورانیوم غنی شده ایران، بسیار از محدودهای تعیین شده در برجام فراتر رفته و زمان فرار هسته ای این کشور هم از یک سال به حدود سه ماه کاهش یافته است.

بسیار مفیدتر بود اگر نتانیاهو با بکارگیری یافته های اطلاعاتی اسرائیل و وارد کردن ضربات گزینشی به ایران، ائتلافی را ایجاد می کرد که بتواند جمهوری اسلامی را به قبول محدودیت های بیشتر در برنامه هسته ای و موشکی اش وادار کند. نتانیاهو بیشتر به دنبال تیترهای رسانه ای بود تا تلاش برای تمدید نامحدود شروط برجام و اعمال محدودیت بر برنامه موشکی ایران.

نتانیاهو، سرنوشت ما را به شخصیت انفجاری و بی ثبات ترامپ گره زد که با یک حرکت دست، مشارکت در برجام را پیش از آنکه بتواند بر سر جایگزینی برای آن گفت وگو کند، ملغی کرد و یک رویارویی با دیگر اعضای برجام، نه تنها روسیه و چین بلکه همچنین سه کشور اروپایی را کلید زد. این در حالی بود که تا پیش از آن، این کشورها با اسرائیل برای برطرف کردن کاستی های برجام، همراهی می کردند.

پس نباید تعجب کرد که تلاش ناشیانه ترامپ و نتانیاهو برای تمدید تحریم جنگ افزاری ایران به یک شکست تحقیرآمیز بکشد. بگذریم از اینکه ترامپ همچنان لاف می زند که اگر دوباره انتخاب شود، ظرف یک هفته با ایران به توافق می رسد. همه ما می دانیم که ترامپ، اقبال زیادی برای انتخاب دوباره ندارد اما فقط تصور کنید توافقی که او می خواهد با ایران ببندد، چه شکلی خواهد بود، به ویژه در ترکیب با تمایل شدید او به بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی از منطقه که اهرم چندانی در دست آمریکا در برابر ایران باقی نمی گذارد.

جو بایدن چندی پیش نوشت که می خواهد به برجام بازگردد بی آنکه هیچ خواسته محکمی از ایران داشته باشد. به نظر من، این موضع او تا حد زیادی به خاطر سوگیری کامل نتانیاهو به نفع ترامپ است و نیز نبودن هیچ تلاش معنی بخشی از سوی اسرائیل برای معرفی کاستی های برجام و پیشنهاد جایگزین هایی برای میز گفت وگو.

منبع: کارنگی اروپا / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: ایران و اسرائیل پرونده هسته ای ایران برجام خروج امریکا از برجام دونالد ترامپ بنیامین نتانیاهو اسرائیل


( ۷ )

نظر شما :