در تحلیل اهداف اولین حضور مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در ایران
حضور گروسی در تهران ارتباطی به فعال شدن مکانیسم ماشه ندارد
دیپلماسی ایرانی – رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفری دو روزه دوشنبه وارد تهران شد. گروسی دیروز سه شنبه با علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و سپس محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دیدار کرد. مدیرکل آژانس پس از دیدار با علی اکبر صالحی در توییتی نوشت: در حال کار برای دستیابی به توافقی درباره فعالیتهای راستیآزمایی پادمانهای آژانس در ایران هستیم. در حالی این دیدارها دیروز و امروز صورت می گیرد که واشنگتن چند روز پیش پشنهاد خود برای فعال کردن مکانیسم ماشه به منظور احیای تحریمهای بین المللی علیه ایران را به شورای امنیت تسلیم کرد. از این رو برخی از کارشناسان و ناظرین امر معتقدند که حضور مدیر کل اژانس در تهران نمی تواند بی ارتباط با تلاش کاخ سفید برای فعال کردن مکانیسم ماشه باشد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر حضور رافائل گروسی در تهران و ارتباطیش با فعال شدن مکانیسم ماشه، گفت و گویی را با وحید جلال زاده، نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس شورای اسلامی ترتیب داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
با حضور رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران دو سناریو پیرامون این سفر دو روزه وی مطرح شده است؛ سناریوی اول ناظر بر این نکته است که سفر گروسی با اهداف خاص و معناداری به منظور تحت فشار قرار دادن تهران برای بازرسی از دو مکان مد نظر آژانس در اطراف شهرضای اصفهان و دیگری در حوالی تهران صورت گرفته باشد. خصوصا که این حضور مدیرکل آژانس با برخی تلاش های ایالات متحده آمریکا برای تمدید قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران و درخواست برای فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه های شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران همزمان شده است. اینها علاوه بر آن است که ما ۲۴ مرداد شاهد دیدار رافائل گروسی با مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا بودیم. در کنار آن سفر مدیر کل آژانس به تهران با تحرکات دیپلماتیک وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا به منطقه و حضورش در اسرائیل همزمان شده است. از این رو به نظر می رسد که این حضور دو روزه گروسی می تواند تکه ای از پازل فشارهای ایالات متحده آمریکا برای همراه کردن آژانس بین المللی انرژی اتمی با خود به منظور مجاب کردن دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل و به خصوص آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای اروپایی حاضر در توافق هستهای است باشد؛ در سناریوی دوم سفر گروسی بیشتر تلاشی از جانب ایران به منظور کاهش اختلافات، حساسیت و التهابات پرونده هسته ای کشور در شرایط کنونی است. به ویژه که این حضور گروسی هم به دعوت تهران صورت گرفته است. از این حیث سفر مدیر کل آژانس ارتباطی با تلاش کاخ سفید برای فعال کردن مکانیسم ماشه ندارد. در همین راستا و بنا به گفته صریح بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی حضور گروسی در ایران ارتباطی به فعال شدن مکانیسم ماشه ندارد؛ موضوعی که با واکنش مشابه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز همراه شد و وی نیز روز دوشنبه در جمع خبرنگاران گفت که این سفر ارتباطی با مکانیشم ماشه ندارد. چون کار با آژانس براساس اصل شفافیت است و این که ایران همیشه آماده همکاری با آژانس بوده و بر همین اساس ما گفتوگوهای زیادی با آژانس داشتیم و این سفر هم در ادامه همین گفتوگوهاست. در همین راستا کاظم غریبآبادی چهار روز پیش از سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران خبر داد و در حساب توییتری خودش نوشت: در راستای تعاملات و همکاریهای جاری ایران و آژانس، بنا بر دعوت ایران، گروسی مدیرکل آژانس هفته جاری به ایران سفر میکند. از نگاه شما سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران با کدام یک از این دو سناریو همخوانی بیشتری دارد؟
همانگونه که میدانید اواخر خرداد ماه سال جاری قطعنامه ای در شورای حکام آژانس علیه جمهوری اسلامی ایران، ذیل این اتهام که تهران به سوالات، درخواست هاو ابهامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ روشنی نمی دهد، صادر شد. در جواب این اقدام جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرد که همکاری تهران با آژانس بین المللی انرژی اتمی در بهترین و بالاترین سطح خود قرار دارد. ئر این راستا آژانس هم چند سوال و ابهام خود را در خصوص فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشورمان مطرح کرد. به تبع آن جمهوری اسلامی ایران نیز به دنبال پاسخ روشن، شفاف و رسمی به این سوالات و ابهامات آژانس است تا این مسئله به عنوان محملی به منظور هجمه سازی سیاسی و رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران بدل نشود. البته در این میان من بر این باورم که پشت پرده تمام اقامات، مواضع و واکنش های آژانس و شورای حکام به ویژه در چند مدت اخیر به فشارهای ایالات متحده آمریکا و به خصوص تحریکات رژیم غاصب صهیونیستی باز می گردد. پیرو این واقعیت رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با فشار بر تهران در خصوص پرونده فعالیت های صلح آمیز هستهای به دنبال تحقق اهداف و برنامه های واشنگتن، تل آویو برخی دیگر از بازیگران بود تا این پرونده از حالت فنی و حقوقی خارج شود و وارد فاز سیاسی و امنیتی شود تا بتوانند با صدور قطعنامه در شورای حکام، بستری برای شکل گیری اهرم فشار در شورای امنیت فراهم شود. با توجه به تمامی نکات یاد شده جمهوری اسلای ایران در یک اقدام هوشمندانه تصمیم گرفت تا با دعوت رسمی از مدیر کل آژانس و تلاش برای رفع اختلافات، برنامه آمریکا و صهیونیست ها در فشار به تهران در جهت ایجاد حاشیه و حساسیت برای فعالیت های هسته ای کشور را ناکام بگذارد. لذا می توان سفر گروسی را یک سفر کاری به منظور ابهامزدایی از برخی گزارش های دانست که احتمالا به واسطه تحریکات رژیمصهیونیستی و آمریکایی ها به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارسال شده است. اما این سفر مدیر کل آژانس به جهت همزمانی با درخواست ایالات متحده آمریکا به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه و احیای قطعنامههای شورای امنیت این شائبه را در رسانهها و برخی از کارشناسان به وجود آورد که میان این دو مسئله ارتباطی وجود دارد. اما در واقع این دو مسئله هیچ ارتباطی به هم ندارند. هر چند که برخی از رسانه ها و کارشناسان سعی دارند به هر نحود ممکن میان این مقوله تلاش واشنگتن برای فعال کردن مکانیسم ماشه و سفر گروسی ارتباطی پیدا کنند. اما واقعیت آن است که سفرهای دیپلماتیک میان مقامات، آن هم در این سطح از مدت ها قبل به اطلاع طرفین می رسد تا بتوانند برنامهریزیهای لازم برای انجام سفر را در دستور کار قرار دهند. بنابراین حضور آقای رافائل گروسی در تهران از مدت ها پیش در دستور کار بوده است، اما نکته اینجا است که کسی انتظار نداشت این سفر با تلاش آمریکا برای فعال شدن مکانیسم ماشه همزمان شود. در کنار آن انتظار می رود که با حضور آقای گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران و رایزنی های سیاسی و دیپلماتیک با مقامات وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی یک بار برای همیشه آژانس پاسخ سوالات، درخواست ها و ابهام های خود را دریافت کند و بعد از آن دیگر شاهد همراهی و همسویی شورای حکام و آژانس با اهداف و برنامه های ایالات متحده آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی برای فشار بر برنامه هستهای ایران نباشیم.
حتی با در نظر گرفتن تحلیل شما دال بر عدم ارتباط سفر گروسی با فعال شدن مکانیسم ماشه نمی توان این احتمال را هم داد که بعد از پایان سفر مدیر کل آژانس میان این دو گزاره ارتباطی به وجود آید. خصوصا که گروسی در همین مدت ده ماهی که مدیر کلی آژانس را به دست گرفته است وی ثابت کرده در همراهی و همسویی با برنامه های ایالات متحده به منظور فشار بر تهران کمال همکاری را داشته است. اتفاقا پیرو گفته های شما گروسی دیروز سه شنبه در نشست متشرک با علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی عنوان داشت که ضمانت میدهیم نفوذی بر آژانس نیست، ولی فشار هست. تا جایی هم که بتوانیم اجازه نمیدهیم این فشارها تاثیر بگذارد؛ حال باید پرسید که با توجه به افزایش فشارها بر برنامه هستهای ایران در دوره ده ماهه صدارت ایشان به عنوان مدیر کل آژانس بر پرونده هسته ای ایران که با صدور بیانیه مشترک آلمان، فرانسه و انگلستان در ۲۴ دیماه سال گذشته به عنوان بخشی از فرایند فعال شدن مکانیسم ماشه و همچنین تصویب قطعنامه شورای حکام در ۳۰ خرداد سال جاری به پیشنهاد تروئیکای اروپا همراه شده است، این سفر گروسی نمیتواند به اقدامی در جهت برنامه ایالات متحده آمریکا به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت بدل شود؟
واقعیت آن است که در برابر اقدام ایالات متحده آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه و احیای قطعنامه های شورای امنیت و نیز تلاش مذبوحانه کاخ سفید به منظور تمدید تحریم های تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران شاهد واکنش مناسب و مثبت اروپایی ها هستیم. هرچند که دلایل این مخالفت و عدم همراهی اروپایی ها با تلاشهای آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه و پیش از آن عدم همراهی با قطعنامه مد نظر کاخ سفید در شورای امنیت خود نیازمند به کالبد شکافی جداگانه است، اما به صورت خلاصه باید عرض کرد در شرایط فعلی قاره سبز ذیل پیگیری برنامه خاص خود واکنش مثبتی برای مقابله با آمریکایی ها نشان دادند. به عبارت دیگر من معتقدم اروپاییها در یک نقشه راه بلندمدت اقداماتی را انجام میدهند که اگر چه این اقدامات در این مقطع به نفع جمهوری اسلامی ایران است، اما در آینده این کشورهای اروپایی با این اقدامات به دنبال نقشآفرینی هر چه بیشتر و پررنگتر در منطقه خاورمیانه هستند. لذا از هم اکنون به دنبال تقابل با یکجانبهگرایی ایالات متحده آمریکا هستند. مضافا همانگونه که شما میدانید تمام جامعه جهانی از اعضای شورای امنیت گرفته تا اعضای شورای حکام بر این واقعیت اذعان دارند که بیشترین و بالاترین سطح بازرسیهای آژانس از فعالیتهای هستهای ایران صورت گرفته است، اما چون مدیر کل فعلی آژانس بیشتر تحت تاثیر برنامه ها و فشارهای ایالات متحده آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی است باعث شد که قطعنامه شورای حکام در ۳۰ خردادماه سال جاری به پیشنهاد اروپاییها به تصویب برسد. پیرو این نکات و در پاسخ دقیقتر به سوال شما من سفر آقای گروسی به ایران را مثبت ارزیابی میکنم. چون مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی ایران پاسخهای لازم، دقیق، شفاف و روشن خود را به ابهامات آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهند داد و اگر گروسی بخواهد عادلانه و عالمانه به موضوع نگاه کند پاسخ سوالات خود را دریافت خواهد کرد. ضمناً گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سفر به تهران در بازگشت به ژنو باعث خواهد شد که کشورهای اروپایی بیشتر در مسیر همراهی، حمایت و همسویی از جمهوری اسلامی ایران و تقابل هرچه پررنگ تر با سیاست های یکجانبه گرایانه ایالات متحده آمریکا گام بردارند.
باز هم در این میان نکته بسیار مهم دیگری که ذهن را به خود درگیر میکند دال بر این مسئله است که به نظر می رسد تهران در این شرایط در یک دوراهی سخت برای تصمیم گیری قرار دارد. چون ذیل گفته های شما یا مقامات موفق خواهند شد با اجازه دسترسی به دو مکان مد نظر آژانس که گویا در اطرف شهرضای اصفهان و دیگری در حوالی تهران، در این سفر دو روزه آقای رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به این باور و اقناع خواهد رساند که هیچ گونه ابهام و تخلفی در فعالیت های صلح آمیز هستهای ایران وجود ندارد و به این واسطه اختلافات تهران و آژانس پایان خواهد یافت که این گزینه می تواند باعث ایجاد بدعتی فراحقوی و فراقانونی شود. چرا که از این پس آژانس بینالمللی انرژی اتمی هر بار با فشار ایالات متحده آمریکا و تحریک اسرائیل به خود اجازه درخواست دسترسی به هر مکانی در ایران را خواهد داد که قطعاً خلاف منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران است، به خصوص که ما اخیراً حادثه انفجار در تاسیسات هستهای نطنز را داشتهایم، آن هم در شرایطی که ۹۸۹ مورد از ۱۱۲۴ بازرسی انجام شده آژانس بین المللی انرژی اتمی تنها در سال ۲۰۱۸، یعنی چیزی در حدود ۸۸ درصد این بازرسی ها در خصوص فعالیت های هسته ای دولتهای دارای موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی و بدون جمع بندی گسترده که شامل ۵۹ کشور است، صرفاً در ایران انجام شده است و یا در گزینه دوم اجازه این دسترسی ها با مخالفت تهران مواجه خواهد شد. ولی در این صورت آژانس به واسطه سایه سنگین فشارهای ایالات متحده آمریکا و تحریک اسرائیل ذیل ارائه اسناد جاسوسی برای بازرسی از اماکنی مدنظر در ایران دوباره مسئله P.M.D (ابعاد نظامی احتمالی پرونده هسته ای ایران) را مطرح کند که می تواند بستری برای تصویب قطعنامه دیگری مشابه با قطعنامه۳۰ خرداد و حتی با لحنی تندتر در شورای حکام منجر شود و فضایی برای ارجاع پرونده از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل در راستای شدن تلاش واشنگتن به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه باشد. حال به نظر شما در این شرایط آیا جمهوری اسلامی ایران باید اجازه بازرسی و دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به برخی اماکن را بدهد یا ندهد؟
بی شک بنیان و اساس نظام جمهوری اسلامی ایران بر شفافیت و راستگویی بنا شده است. مصداق بارز این شفافیت و روشنگری در پرونده هسته ای ایران در همکاری سازمان انرژی اتمی با بازرسان آژانس به خوبی قابل مشاهده است. اتفاقا در سایه همین عملکرد شفاف و روشن ما با آژانس بوده است که عملاً تمام نقشه ها و برنامه های ایالات متحده آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی برای فشار به فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران به در بسته خورده است. اما در عین حال این شفافیت و راستگویی نظام جمهوری اسلامی ایران باعث نخواهد شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به خود اجازه هرگونه درخواست ای برای بازرسی از اماکن مد نظر را خارج از تعهدات پذیرفته شده تهران بدهد. یعنی جمهوری اسلامی ایران ضمن ادامه همراهی، همکاری و همسویی کامل با بازرسیهای آژانس ذیل مفاد N.P.T، پروتکل الحاقی و تعهدات پادمانی اجازه هیچ گونه زیاده خواهی های فراحقوقی و فراقانونی، آن هم بر اساس تحرکات رژیم صهیونیستی و آمریکا را نخواهد داد. اما در نهایت من میخواهم این دوگانگی که شما در سوالتان مطرح کردید را اینگونه پاسخ دهم که هم اکنون طرح و درخواست کاخ سفید برای فعال شدن مکانیسم ماشه به جهت حقوقی از طرف اعضای شورای امنیت به شدت زیر سوال است. یعنی این شورا از نظر حقوقی و قانونی زیربار درخواست ایالات متحده آمریکا برای بازگشت قطعنامه های شورای امنیت نرفته است. مضافا سه کشور اروپایی حاضر در برجام یعنی آلمان، فرانسه و انگلستان در یک بیانیه رسمی مخالفت خود را با اقدام آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه را اعلام کردند و در آن بیانیه اشارهای به سفر رافائل گروسی به ایران نکرده اند. البته در همان بیانیه اروپاییها به همکاری های بیشتر ایران و مذاکرات پررنگتر با اروپایی ها و تعهدات به برجام ایران اشاره شده است. پس ایران در یک دوراهی قرار ندارد. یعنی باید این سفر آقای گروسی را باید یک سفر کاری و نه یک تلاش برای همراهی با تلاش های امریکا در نظر گرفت؛ تا جایی هم که من اطلاع دارم قرار است که در این سفر به درخواستها، سوالات و ابهامات مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ شفاف و روشنی داده شود تا اختلافات میان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام با فعالیتهای هستهای ایران کاملاً برطرف شود. اگر هم این سفر با درخواست امریکا برای فعال شدن مکانیسم ماشه همزمان شده، کاملا اتفاقی است. چون همان گونه که قبلا هم اشاره کردم این سفر از هفته ها پیش و به درخواست ایران در دستور کار آقای گروسی کار بوده است.
در همین شرایط اتحادیه اروپا روز جمعه گذشته با صدور بیانیهای اعلام کرد که نشست بعدی کمیسیون مشترک برجام ۱۱ شهریور در وین منعقد میشود. آیا از دالان دیپلماسی هسته ای می توان تهران می تواند به موفقیتی برای همراهی بیشتر قاره سبز با ایران، آن هم در برهه حساس کنونی دست پیدا کند؟
اولاً باید هنر دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران این باشد که در شرایط حساس و ملتهب کنونی هرگونه تلاش برای ایجاد حاشیه در پرونده هسته ای ایران و دیگر مسائل از جانب آمریکا، صهیونیست ها و دیگر بازیگران را ناکام بگذارد و در عین حال بتواند بازیگران بیشتری را در جامعه جهانی با جمهوری اسلامی ایران همراه کند. در ثانی من معتقدم که اروپایی ها برای تحقق منافع جمهوری اسلامی ایران در برابر ایالات متحده آمریکا قرار نگرفته اند. چون همان گونه که اشاره داشتم اتحادیه اروپا به دنبال تحقق برنامه راهبردی و بلندمدت خود به منظور فعالیت پررنگ تر در خاورمیانه است تا بتواند ذیل این تلاش ها اروپا را به جایگاه تاریخی و مستقل خود در عرصه تحولات جهانی، آن هم با نقش آفرینی در پرونده های حساسی مانند پرونده فعالت هسته ای جمهوری اسلامی ایران بازگرداند. بنابراین اختلاف کنونی اروپا و آمریکا که دوره دونالد ترامپ پررنگتر شده است به این تلاش ها و انگیزه اروپا افزوده است. وقتی اروپا از یک طرف شاهد قدرت روزافزون چین و افول آمریکاست و از آن طرف کاخ سفید با مشکلات عدیده و بسیار جدی مواجه هست سعی خواهد کرد که رابطه خود را با جهانی در راستای همکاری با ایالات متحده مجدداً تنظیم کند و سیاست مستقلانه تری از آمریکاییها را در پیش بگیرد. بنابراین تلاش جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با یکجانبهگرایی ایالات متحده آمریکا در یک طرف قرار دارد و و نوع ارتباط اروپا با ایالات متحده آمریکا در طرف دیگر قرار دارد. این مسئله باعث خواهد شد که تلاش مشترک آمریکا و صهیونیستها برای فعال شدن مکانیسم ماشه به در بسته بخورد. البته من معتقدم باید به وزارت امور خارجه بر تلاش های خود در این مقطع حساس بیفزاید و یک نقشه راه جدی برای خود ترسیم کند تا ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی را با شکست مواجه کند.چون واقعیت آن است که ما نمیتوانیم روی این مفروض به صورت دائمی تکیه کنیم که اروپایی ها همواره از ایران در برابر ایالات متحده آمریکا دفاع خواهند کرد. پس باید ما نقشه راه خود را داشته باشیم؛ چه با اروپا و چه بی اروپا، ایران در مسیر منافع ملی خود گام بر می دارد. یادمان نرود که قطعنامه شورای حکام آژانس در خردادماه سال جاری به درخواست و بیانیه تروئیکای اروپایی تصویب شد. البته ما روابط مناسبی با کشورهای اروپایی به خصوص در مسئله برجام داریم. اگر چه عدم اجرای تعهدات از سوی اروپایی ها به ویژه آلمان، فرانسه و انگلستان همواره مورد نقد جمهوری اسلامی ایران بوده است، اما در نهایت با فشارهای ایالات متحده آمریکا، هم اروپایی ها از برجام خارج نشدهاند و هم جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاست شفاف و روشن خود به تمام تعهدات برجامی اش تاکنون عمل کرده است. لذا امید است که در این نشست آتی کمیسیون مشترک برجام همین فضای مثبت باعث پیشبرد همکاری ها و ایجاد مناسبات مشترک بیشتری در جهت مقابله با سیاستهای یکجانبه گرایانه ایالات متحده آمریکا شود.
به حوزه کاری شما در مجلس برویم. اخیر نمایندگان مجلس در تدوین طرح دو فوریتی که به امضای ۴۹ نفر از وکلای مجلس با عنوان «خروج خودکار از برجام در صورت فعال سازی مکانیسم ماشه» رسید صراحتا عنوان داشتند که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه های شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران باید به فوریت و به صورت خودکار از برجام خارج شود. البته پیشتر و در واکنش به اقدام سی ام خردادماه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در صدور قطعنامه به اصطلاح توبیخی تروئیکای اروپا شاهد بودیم که اعضای کمیسیون متبوع شما (کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی) به ارائه طرح «الزام دولت جمهوری اسلامی ایران به توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی» دست زد. حال در این شرایط اگر ایالات متحده آمریکا با نقش آفرینی آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام نهایتاً بتواند موفق به فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران شود اقدام مقتضی جمهوری اسلامی ایران و به خصوص واکنش نمایندگان چه خواهد بود؟ آیا مسئله به خروج اتوماتیک تهران از برجام منجر خواهد شد و یا این که د ادامه اقدامتی مانند خروج از ان پی تی هم در دستور کار خواهد بود؟
همانگونه که میدانید نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نمایندگان مردم هستند. لذا نمایندگان باید از حقوق ملت در همه مسائل دفاع کنند. البته در کنار آن بنا به شرح وظایف مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم، قطعاً قوه مقننه نمیتواند نعل به نعل در مسیر قوه مجریه و دولت گام بردارد. پس مجلس شورای اسلامی به عنوان یک نهاد کاملاً مستقل و یکی از قوای سه گانه کشور احتمال دارد در برخی از مقولات سیاستی متفوات و صد البته در راستای منافع مردم را در پیش گیرد. اینجا امکان دارد اختلافاتی با دولت به وجود آید که بسیار هم طبیعی است. چون در هر دوره ای اختلاف میان قوا در پرونده های گوناگون امری اجتناب ناپذیر است. البته در نهایت همه این تلاش ها از جانب همه قوا باید در راستای اعتلای نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. از سوی دیگر نمایندگان محترم مجلس بنا به وظیفه خود در همه مسائل ورود خواهد کرد. در پاسخ دقیق به سوال شما ابتدا لازم می دانم که عنوان کنم طرح «الزام دولت جمهوری اسلامی ایران به توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی» از جانب اعضای محترم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در واکنش به تصویب قطعنامه شورای حکام در خرداد ماه گذشته بود که اکنون در نوبت طرح مجلس است و هیچ ارتباطی با مسائل اخیر و تلاش های آمریکا برای تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران و فعال کردن مکانیسم ماشه ندارد. پس آن طرح مد نظر کمیسین محترم امنیت ملی قطعاً از سوی نمایندگان محترم پیگیری خواهد شد. اما این بیانیهای که اخیراً توسط ۴۹ نفر از وکلای مجلس به عنوان خروج اتوماتیک از برجام در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه از جانب آمریکا مطرح شده است مسئله ای کالما جدا و مستقل از اقدام اعضای کمیسیون امنیت ملی است. در این راستا باید عنوان کرد که وقتی که مکانیسم ماشه فعال شود عملا چیزی به نام برجام دیگر وجود ندارد که جمهوری اسلامی ایران بخواهد در آن بماند یا نماند. وقتی ما یک بمب و یا نارنجک را در یک ماشین قرار دهیم و آن را فعال کنیم، اگر در نهایت این بمب منفجر شود دیگر ماشینی باقی نخواهد ماند که ما از آن خارج شویم یا نشویم. لذا اگر به هر دلیلی و از هر طریقی آمریکا بتواند مکانیسم ماشه را در نهایت فعال کند و قطعنامه های شورای امنیت را علیه جمهوری اسلامی ایران بازگرداند دیگر برجامی وجود ندارد. پیرو این نکته است که اگر اروپاییها اکنون تلاش می کنند طرح مکانیسم فعال شدن مکانیسم ماشه از جانب آمریکا عملیاتی نشود. به این دلیل است که قاره سبز به برجام و تداوم حیات آن به شدت نیازمند است. چون اگر مکانیسم ماشه فعال شود و قطعنامهها باز گردد دیگر برجامی وجود ندارد که اروپا بخواهد از آن دفاع کند.
نظر شما :