تداوم ثبات و امنیت لبنان در سایه حضور حزب الله

اهداف پشت پرده مواضع مکرون بر ویرانه های بندر بیروت چه بود؟

۱۸ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۹۴۱۷۱ خاورمیانه انتخاب سردبیر
جعفر قنادباشی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است که امانوئل مکرون سعی کرد از سفر خود به لبنان در راستای فشار به محور مقاومت با تحریک افکار عمومی لبنان استفاده کند. لذا سفر مکرون تنها یک اقدام و تصمیم از جانب فرانسه نبوده است، بلکه وی به نمایندگی از ایالات متحده آمریکا و ارتجاع منطقه پا در لبنان گذاشت تا بتواند اهداف آنان را در این وضعیت نابسامان لبنان که هنوز افکار عمومی به شدت درگیر انفجار بیروت هستند را علیه حزب الله تحریک کند.
اهداف پشت پرده مواضع مکرون بر ویرانه های بندر بیروت چه بود؟

 دیپلماسی ایرانی – دو روز بعد از انفجار عصر سه شنبه هفته گذشته مهیب بندر بیروت شاهد بودیم که امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در شرایط حساس و ملتهب اجتماعی و امنیتی و نیز وضعیت کرونا زده سفری به لبنان داشته باشد؛ سفری که با برخی مواضع و سخنان معنادار برای تحریک افکار عمومی بر ضد دولت همراه بود. اما به واقع هدف یا اهداف سفر رئیس جمهور فرانسه به لبنان و مطرح کردن برخی مسائل چه بود؟ پاسخ به این سوال در جریان گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با جعفر قنادباشی، کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه پی گرفته شده است که در ادامه می خوانید:

تنها ۴۸ ساعت بعد از انفجار مهیب در بندر بیروت شاهد حضور امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در لبنان بودیم؛ حضوری که با برخی مواضع معنادار وی بر خرابه‌های پایتخت لبنان همراه بود. از نگاه شما رئیس جمهور فرانسه با چه هدف یا اهدافی پا بر ویرانه های انفجار بندر بیروت گذاشته است، آن هم در شرایطی که هنوز وضعیت امنیتی در لبنان چندان پایدار نیست و به موازاتش شیوع ویروس کرونا هستیم؟ چرا در این شرایط مکرون ریسک حضور در لبنان را پذیرفت؟

واقعیت آن است که تاریخ نشان داده که هر جا فرانسه دم از کمک و استقلال‌طلبی لبنان زده است، نتایج فاجعه باری به بار آمده است. شما به قانون اساسی تبعیض‌آمیز لبنان که در سال ۱۹۲۶ در دوره سلطه پاریس بر بیروت تصویب شدة نگاه کنید. همین قانون اساسی سنگ بنای نظام فرقه‌ای و ناعادلانه‌ای شد که جامعه این کشور را چندپاره و رقیب یکدیگر کرده است. پیرو این نکته سفر مکرون در حقیقت تکمیل پازل ناتمام سفیر آمریکا در بیروت است که سعی دارد حزب الله را عامل تهدیدکننده ثبات لبنان و مانع حل بحران اقتصادی این کشور معرفی کرد. اتفقا من معتقدم که تهدید رئیس‌جمهور فرانسه برای اجرای اصلاحات دیکته شده از سوی آمریکا و خط ‌ونشان کشیدن تحریمی برای مسئولین لبنانی این واقعیت را بیش از پیش روشن و آشکارتر می‌کند که در حقیقت رئیس جمهوری فرانسه در راستای مأموریتی کاملاً برنامه‌ریزی‌شده به این لبنان سفر کرده که قطعاً در بازه زمانی دو روزه پس‌از انفجارها تصمیم‌گیری نشده است. از طرف دیگر من معتقدم که کشورهای مرتجع منطقه و نیز برخی از همپیمانان فرامنطقه ای آنها به دنبال بهره برداری سیاسی خود از انفجار مهیب بندر بیروت هستند. این بازیگران بر این باورند که با این انفجار سه شنبه گذشته بیروت فرصت خوبی برای موج سواری و فضاسازی علیه محور مقاومت و به خصوص حزب‌الله لبنان به وجود آمده است تا بتوانند تمام آن اهداف و برنامه‌های دو دهه‌ گذشته خود را محقق کنند. لذا اگر شما به مواضع فرانسه طی بیست سال گذشته نگاه کنید شاهد هستید که پاریس همواره سعی داشته است که با مواضع ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه در قبال لبنان همراهی کند تا بتواند یک ساختار سیاسی جدید و البته ضد محور مقاومت را در این کشور پدید آورد که ذیل آن بستر برای حذف حزب الله را به وجود آورد.

در همین رابطه اگر شما به مواضع امانوئل مکرون در طول دوران ریاست جمهوری اش هم نگاه کنید، می بینید که وی همواره جانب ارتجاع منطقه را گرفته است. اتفاقا امانوئل مکرون با همین نگاه سعی کرده است از سفر خود به لبنان در راستای فشار به محور مقاومت با تحریک افکار عمومی لبنان استفاده کند. لذا سفر مکرون تنها یک اقدام و تصمیم از جانب فرانسه نبوده است، بلکه وی به نمایندگی از ایالات متحده آمریکا و ارتجاع منطقه پا در لبنان گذاشت تا بتواند اهداف آنان را در این وضعیت نابسامان لبنان که هنوز افکار عمومی به شدت درگیر انفجار بیروت هستند را علیه حزب الله تحریک کند. چون مکرون و کشور فرانسه مناسب ترین نماینده برای پیاده کردن این طرح آمریکایی‌ها، صهیونیست‌ها و ارتجاع منطقه در این شرایط متشتت، ملتهب و حساس لبنان است. اما واقعیت آن است که در صحنه عمل تمام مواضع و سخنان مکرون در لبنان با مخالفت ها و انتقادات گسترده احزاب فرانسه و شخصیت ها و رسانه های این کشور از همه طیف های سیاسی همراه بود. چراکه مواضع استعماری مکرون عملاً دخالت در امور یک کشور مستقل و آزاد به نام لبنان قلمداد شد. بنابراین تلاش هایی که در جریان سفر مکرون به لبنان مترصد آن بود که افکار عمومی این کشور را بر ضد حزب الله لبنان تحریک کند عملاً به ضد خود بدل شد.

پیرو نکات شما در خصوص تلاش جدی برای حذف و تحت الشعاع قرار دادن حزب‌الله لبنان به نظر می رسد که سناریویی در دو بخش پیگیری می شود؛ بخش اول به تلاش برای ارتباط دادن حزب الله لبنان به انفجار بندر بیروت باز می گردد و به موازات آن و در سطحی کلان تر کوشش می شود که حضور و وجود محور مقاومت و حزب الله را مقصر به وجود آمدن مشکلات و چالش های امنیتی، سیاسی، اقتصادی، معیشتی لبنان و تحریم های آمریکا علیه این کشور جلوه دهند. یعنی سعی می شود این گونه القا کنند که در صورت نبود جریان هشتم مارس و نام حزب الله لبنان و تهدید برای امنیت اسرائیل عملاً دشمنی غرب و چیزی به نام تحریم آمریکا علیه لبنان وجود نخواهد داشت. آیا ذیل وجود این تلاش ها می توان شاهد تحت الشعاع قرار گرفتن جایگاه و نفوذ حزب الله در لبنان بود؟

خیر به هیچ وجه چرا که اساساً حزب‌الله لبنان دارای نفوذ بسیار جدی، هم در ساختار سیاسی و هم در میان افکار عمومی لبنان است. بنابراین اساساً هرگونه تلاش برای کاهش نفوذ حزب الله در لبنان با شکست مواجه خواهد شد، چنانی که در این دو دهه همه تلاش ها به بن بست رسیده است. از طرف دیگر در راستای نکات شما من هم معتقدم که تلاش‌های ارتجاع منطقه، رژیم صهیونیستی و محور غرب برای حمله به مقاومت و به خصوص حزب الله در دو بخش در حال پیگیری است. اول آنکه از طریق رسانه ها و برخی شائبه و شایعه سازی ها این گونه القا شود که حزب الله به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در انفجار بندر بیروت نقش داشته است و در سطحی راهبردی تر سعی می شود که عملا امنیت و نابسامانی های اقتصادی و معیشتی لبنان را به حضور حزب الله گره بزنند. در خصوص موضوع اول باید گفت که اکنون برای تمام رسانه‌ها و افکار عمومی لبنان، منطقه و جهان ثابت شده است که اساساً گزاره ارتباط حزب الله لبنان با بندر بیروت و همچنین ارتباط محور مقاومت با دو هزار و ۷۵۰ تن نیترات آمونیوم در انبارهای این بندر، گزاره غلطی است که در تضاد کامل با تمام واقعیت میدانی لبنان است. به گونه ای که حتی رسانه های مخالف محور مقومت مانند بی بی سی هم در گزارش های خود به این نکته اشاره صریح داشتند. لذا تمام این حاشیه سازی ها، ادعاها و اتهامات پوچ، تلاش هایی بود که سعی شد در این چند روز حساس و ملتهب پس از انفجار بیروت به عنوان واقعیت به خورد افکار عمومی لبنان داده شود تا جامعه این کشور به ضد محور مقاومت برخیزد. ولی غافل از این که مسئله به قدری روشن و ثابت شده است که این تلاش‌ها به جایی نرسید. در خصوص مسئله دوم نیز باید به این واقعیت اشاره کرد که اتفاقاً حضور و وجود محور مقاومت و به خصوص حزب الله لبنان بوده که باعث ایجاد امنیت در این کشور شده است چرا که تا قبل از حضور حزب الله عملاً لبنان به یکی از آسان ترین هدف های حملات رژیم صهیونیستی بدل شده بود. ولی حزب الله لبنان و محور مقاومت در این کشور سبب شده است که رژیم صهیونیستی اکنون اجازه و جرات کوچکترین دست‌اندازی به حریم هوایی، زمینی و دریایی لبنان را به خود نمی دهد. چرا که تل آویو به خوبی می داند هر گونه تعدی به خاک لبنان با پاسخ قاطع و کوبنده محور مقاومت روبه رو خواهد شد. این واقعیتی است که اکنون لبنانی ها نیز به آن اذعان دارند. از طرف دیگر اگر محور مقاومت و حزب الله لبنان نبود قطعاً ما شاهد ناآرامی های گسترده ای به واسطه حضور تروریست‌های تکفیری در این کشور می بودیم که با مجاهدت‌های حزب الله لبنان عملاً امنیت، ثبات و آرامش در لبنان حاکم شود. پس اتفاقاً بخش اعظم امنیت لبنان به واسطه حضور حزب الله صورت گرفته است.

اما تمام اتفاقات ناشی از انفجار مهیب در بندر بیروت یک روی دیگر هم دارد. چرا که در آن سوی داستان برخی شواهد، مدارک و مستندات از ارتباط بنادر بیروت با سعد حریری، نخست وزیر سابق لبنان حکایت دارد. اگرچه دولت حسان دیاب برخی از مدیران و مسئولین دولتی در ارتباط با انفجار بمب در بیروت را در بازداشت خانگی قرار داده است، اما حتی با وجود مدارک و مستندات امکان محاکمه این افراد و به خصوص سعد حریری وجود دارد؟

واقعیت این است که لبنان با چالش ها و مشکلات متعدد سیاسی، اقتصادی مواجه است که متاسفانه با انفجار بندر بیروت شدت این مشکلات اکنون بیشتر هم شده است. بنابراین ساختار سیاسی و دولت لبنان فعلا به دنبال تنش زایی نیست. چرا که این کشور اکنون توان و ظرفیت این تنش های سیاسی را ندارد. بنابراین حتی المقدور از حذف و یا محاکمه برخی چهره ها در شرایط کنونی خودداری می شود تا شرایط به سمت یک ثبات و آرامش نسبی در لبنان پیش رود. به هر تقدیر این تنش های سیاسی باعث ایجاد گسل های اجتماعی در جامعه خواهد شد، آن هم در شرایطی که اکنون لبنان بیش از هر زمان دیگری به آرامش و کمک نیاز دارد. بنابراین کسانی که دوستدار لبنان هستند سعی می کنند به جای تنش زایی و گزینه حذف، تنش زدایی را در دستور کار قرار دهند. البته این نکات به معنای آن نیست که دولت حسان دیاب از محاکمه مقصران انفجار بندر بیروت چشم‌پوشی خواهد کرد، اما فعلاً اولویت با آرامش بخشیدن به وضعیت لبنان و مدیریت نابسامانی ها و خرابی های ناشی از این اتفاق تلخ است.

اگرچه از همان روزهای ابتدایی روی کار آمدن دولت حسن دیاب تلاش‌های متعددی برای سرنگونی دولت وی صورت گرفت، اما شرایط بعد از انفجار مهیب بندر بیروت و شکل‌گیری اولین دور از اعتراضات «پساانفجار» دولت را در چالش جدی تری قرار داده است. ذیل این مسائل آیا امکان دارد دولت دیاب کنار رود؟

خیر من معتقدم که اکنون دولت حسان دیاب توانسته است به یک ثبات سیاسی در لبنان دست پیدا کند. اتفاقا با وجود تمام تلاش های داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای به شکست کشاندن این دولت ما شاهد بودیم که کابینه دیاب توانست به تلاش های خود برای مدیریت وضعیت لبنان ادامه دهند. اگرچه وضعیت این کشور به واسطه وقوع این انفجار اکنون سخت تر، پیچیده تر و بغرنج تر شده است، اما مساعدت های منطقه ای و جهانی به دولت حسان دیاب می تواند به وی در مدیریت شرایط و نابسامانی ها طی هفته های آتی و برون رفت لبنان از چالش ها کمک کند.

کلید واژه ها: سیدجعفر قنادباشی انفجار مهیب در بندر بیروت امانوئل مکرون فرانسه آمریکا رژیم صهیونیستی حزب الله لبنان


( ۱۲ )

نظر شما :

ناشناس ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۹
فرانسه به دنبال بدست گرفتن کنترل لبنان است. وقتی قدرتهایی مثل روسیه و چین چنین کاری (در مورد سایر کشورها) می کنند، چرا فرانسه نکند. فرانسه ایی که سابق بر این قدرت جهانی بوده است. با ضعیف تر شدن آمریکا، جهان شاهد رقابت قدرتهای دیگر بر سر کشورهای کوچکتر خواهد بود.
ایرانی ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۳۶
پاسخ به "ناشناس".....البته شکی در کار استعمار فرانسه نیست که بخواهد کنترل لبنان را بعهده بگیرد ولی بنظر میرسد که مکرون بیشتر ژست سیاسی از خودش نشان داد تا همدری با مردم لبنان چرا که در یکی از مصاحبه هایش با تلویزیون داخلی لبنان بی شرمانه یکنفر از میشل عون میخواهد که به کنار برود تا مکرون بتنهائی مصاحبه کند و حتی احترام به سن سال این مقام دولتی نگذاشتند و مکرون هم با عجله به مصاحبه ادامه میدهد ، در همین حال دوربین نشان میدهد میشل عون که چند لحظه در پشت سر مکرون منتظر مانده بود از محل دور میشود و گفته شده که این رفتار مکرون توهین آمیز بوده و صدها حرف و حدیث دیگر ، در کل هر کشوری که بعد از استعمار استقلال پیدا کرد غیر ممکن است که دوباره مستمره بیگانه بشود بیشتر به توهم شباهت دارد ، مکرون فرصت طلب تلاش کرد محبوبیتی را در لبنان بدست بیاورد که در فرانسه ندارد .
ناشناس ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۷:۵۴
عین همین صحنه ای که در مورد مکرون/عون ذکر کردید، در مورد پوتین /اسد (در دیدار پوتین از سوریه) نیز پیش آمد. ضمناً استعمار به شکل قرن هیجدهمی آن نخواهد بود، بلکه شاهد نسخۀ قرن بیست یکمی آن خواهیم بود. "غیر ممکن است که دوباره مستمره بیگانه بشود" درخواست 50 هزار نفری مردم لبنان از فرانسه حکایت از چیز دیگری دارد.
علی ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۳
بعد شکست عثمانی در جنگ جهانی اول،غارتگران اورپایی هر کدام قسمتی از کشورعثمانی را تصرف میکردند،مثل عراق،حجاز ،فلسطین.ٔ...مال انگلیس شد ،لیبی مال ایتالیا،واجزایر،وتونس،وشامات« سوریه» هم مال فرانسه شد......،ولی فرانسه لبنان را ار سرزمین سوریه جدا،ومیخواست،با جمع آوری مسیحیان پراکنده در شامات،کشوری مسیحی در ساحل شرقی مدیترانه ایجاد کند،بطوریکه با گرد آوری،مسیحیان مارونی،آسوری،دروزی،قبطی،ارمنی،.....لبنان را تاسیس کرد،ولی از بدشانسی ،چون انگلیس هم در سرزمین فلسطین مشغول تاسیس کشور اسراییل بود ،لذا فلسطینیان به بهانه های مختلف از سرزمینشان رانده میشدند،وچون لبنان دسترس ونزدیک بود وارد لبنان میشدند،که با ورود فلسطینیان تعادل جمعیت بنفع مسلمانان لبنان ،بیشتر شد ،وکشور خیالی مسیحی فرانسویان،تحقق نیافت،ولی در فانون اساسی یک زرنگبازی،کردند،که بایستی،رییس جمهور،مسیحی،باششد،ونخست. وزیر مسلمان،وبقیه هم نصف ،نصف،از هر طرف،بطوریکه باورود مسلمانان،پناهنده از سوریه،و اردن،فلسطین،ودیگران امروز تعادل جمعیت بکلی عوض شده یعنی ،۲۵ در صد شامل مسیحیان،« دروزی،مارونی،آسوری،قبطی،= فلسطینیان مسیحی،ارمنی،یهودی» و۳۵ در صد شامل مسلمانان شیعی،و۳۵ در صد هم مسمانان سنی،،،،،،که نیازمند تدوین قانون اساسی جدیدی،با در نظر گرفتن تغیر بافت جمعیتی،نسلت به ۸۵ سال پیش است،که همین قانون ظالمانه استعمار فرانسویان است،که بیشتر درفکر هم کیشان خودشان را در آن منظور کرده اند،که بابیستی تغییر یابد،،،،وبا اینکه عامل اصلی جنگ داخلی لبنان که ۱۵ سال طول کشید،واز سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ ،لبنان را به ویرانه تبدیل کردند،وکلا تمام ناآرامیها،ودر گیریها،در لبنان که از بدو تاسیسش،در گیر ومبتلاست،ومسبب اصلیش فرانسه است،وحالا هم فرانسه نمی خواهد ،ونمیگذارد که یک اصلاحات اساسی در قوانین لبنان انجام شود،چون میداند،با هر تغییری موقعیت طرفداران مسیحیش به خطر خواهد افتاد، ولی اجر مسلمانان شیعی وسنی متحد ویک صدا شوند میتوانند قوانین استعماری را تغییر ولبنان جدیدی با اولوییت مصلحت مسلمانان انشا ٔ کنند،هر چند فرانسویان،متمدن،پاپیونی،کاسه داغتر از آش خواهند شد،.
ناشناس جدید ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | ۰۳:۵۱
خخخ.باز هم پروژه دشمن سازی جدید.اقای کارشناس که با این ژست و یه جوری حرف میزنی انگار تمام پشت پرده رو قشنگ داری میبینی و خیلی بلدی دقیقا برعکس حرفای شما شد که!خخخ مکرون اتفاقا از حزب الله دفاع کرد.سید حسن سلام بسیار گرم بهش رسونده توسط نمایندش مکرون هم به گرمی پذیرفته.گروه های لبنانی گقتن به مکرون در جلسه که حزب الله باید خلع سلاح بشه مکرون گفته ای اقا الان چیزای دیگه در اولویت هستن و مخالفت کرده بود با این نظر.درکل دفاع کرده بود از حزب الله و برعکس گفته شما میگن ایشون امریکا رو داره راضی میکنه با لبنان رفتار و برخورد بهتری کنه لبنان و حزب الله رو جدی تر بگیره باهاشون دیپلماسی بهتری داشته باشه خلاصه دقیقا شد برعکس شما.برید صحبت های سید حسن نصرالله و تشکرش از مکرون و فرانسه رو بخونین اقا جان.از نظر شما همه دشمن هستن و همه هرکار حتی خوب هم میکنن میخوان ضربه بزنن.خوب گفت مطهری واقعا بهتون جدید.درست گفت.بای
ایرانی ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | ۲۰:۵۶
پاسخ به "علی"....نظر شما دقیقأ بطور خلاصه تاریخ منطقه را بیان میکند و جمعیت لبنان همین است که میگوئید .
خسرو ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | ۲۱:۲۴
ناشناس جدید ، با این حساب باید از مکرون ممنون باشیم که نخواسته حزب الله نابود بشه ، ولی اگر می خواست می توانست؟ امریکا و اسراییل و فرانسه و... خیلی وقته میخوان حزب الله را ناکار کنند ولی نمی توانند چون حزبالله فقط یک گروه نظامی نیست قسمت اعظم دولت و اقتصاد و قدرت در لبنان دست حزب الله هست و در ضمن اکثریت جمعیت هم طرفدار حزب الله هست ، اگر سیستم حکومت طایفه ای در قانون اساسی لبنان نبود امروز این وضعیت را نداشت و مسبب آن فرانسه است