برنامه ترامپ برای خاورمیانه عملی نمی شود (بخش سوم)

ناتوانی اسرائیل در مقابله با ایران در سوریه

۰۲ آذر ۱۳۹۸ | ۱۱:۰۰ کد : ۱۹۸۷۶۶۴ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: مارتین ایندیک
دونالد ترامپ از آغاز ریاست جمهوری خود سعی کرده در سیاست خارجی در قبال خاورمیانه متفاوت عمل کند؛ اما واقعیت این است که درک درستی از منطقه ندارد و به بازیچه بازیگران محلی و ابزاری برای پیشبرد دستورکار آنها به هزینه آمریکایی ها تبدیل شده است...
ناتوانی اسرائیل در مقابله با ایران در سوریه

دیپلماسی ایرانی: هدف اسرائیل از تحریک دولت دونالد ترامپ به اعمال فشار علیه ایران، تخلیه حضور ایرانی از جمله شبه نظامیان تحت حمایت ایران با حدود 40 هزار نیرو بدون درخواست کمک از یک نیروی خارجی دیگر بود. اما تصمیم ترامپ به خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه چاره ای برای اسرائیل جز درخواست کمک از روسیه باقی نگذاشت. روسیه هم حضور نظامی قابل توجهی در سوریه دارد و هم به دولت بشار اسد نزدیک است. با این حال، رفت و آمدهای متوالی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به مسکو تنها سبب شدند که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، یک سری حملات هوایی اسرائیل به اهداف مرتبط با ایران را نادیده بگیرد. 

نخست وزیر اسرائیل امیدوار بود بتواند با استفاده از فشارهای ایالات متحده و وعده تسهیل تحریم ها، روسیه را به تحت فشار گذاشتن ایران برای خروج از سوریه ترغیب کند؛ اما این برنامه هم عملی نشد. نتانیاهو ماه ژوئن گذشته مشاوران ارشد امنیت ملی آمریکا و روسیه را به قدس اشغالی دعوت کرد تا درباره اقدامی مشترک علیه تهران گفت و گو کنند. آنجا بود که روسیه به کل برنامه را منتفی و آشکارا اعلام کرد که در مسائل مبارزه با تروریسم با ایران همکاری می کند و بر لزوم به رسمیت شناخته شدن نیازهای ایران در سوریه تاکید کرد و خاطرنشان شد که حملات هوایی اسرائیلی ها به دارایی های ایرانی ها در سوریه «خوشایند» نیستند.

نتانیاهو آنقدر از اعلام ناگهانی برنامه دولت ترامپ به خارج کردن نیروها از سوریه وحشت زده شد که از کاخ سفید درخواست کرد عقب نشینی را به تعویق اندازد؛ از نظر او، نیروهای آمریکایی حاضر در سوریه تنها عامل بازدارنده در برابر اقدام ایران به ایجاد پلی زمینی از عراق به لبنان هستند. اما این تدابیر وقفه کوتاه در عملیات خروج نیروهای آمریکایی هیچ تاثیری در از بین رفتن مقر ایران در سوریه نداشتند و صدها حمله هوایی اسرائیلی به مواضع ایرانی تنها خطر بروز درگیری نظامی را افزایش دادند که می تواند خیلی سریع به عراق و لبنان نیز کشیده شود و پایانش جنگ تمام عیار بین اسرائیل و حزب الله خواهد بود.

مرزهای اسرائیل با سوریه برای نزدیک به 4 دهه پس از حصول توافق عدم درگیری اسرائیلی سوری در سال 1974 که کیسینجر بر سر آن مذاکره کرده بود، آرام بودند. در این توافق یک توافق جانبی بین ایالات متحده و سوریه نیز نهفته بود که دولت بشار اسد را به ممانعت فعالیت تروریست ها علیه اسرائیل از خاک سوریه در بلندی های جولان متعهد می کرد. توافقنامه عدم درگیری بر مبنای قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل متحد شکل گرفته بود که هرگونه اشغال اراضی با توسل به زور را رد می کرد و آشکار ساخته بود که بلندی های جولان بخشی از اراضی سوری به شمار می رود. با این حال، در این قطعنامه شورای امنیت که جیسون گرینبلات، فرستاده پیشین ترامپ به مذاکرات اسرائیلی-فلسطینی در ماه ژوئیه آن را بی مورد و منسوخ توصیف کرد، به اسرائیل اجازه می داد تا زمان حصول یک توافق نهایی صلح، کنترل بلندی های جولان را در دست داشته باشد. به همین دلیل هم بود که اسرائیل به رغم اهمیت استراتژیک این بلندی ها، هرگز برای الحاق آنها به سرزمین های شغالی متوسل به زور نشده و حتی شرایط را برای تبدیل این منطقه به یک حوزه گردشگری مهیا کرده بود. البته لازم به ذکر است که مناخیم بگین، نخست وزیر پیشین اسرائیل، در تصمیمی مناقشه آمیز در سال 1981 به جای ادعای مالکیت ارضی بلندی های جولان، اعمال قانون اسرائیل را به این منطقه بسط داد و این تصمیمش از سوی شورای امنیت سازمان ملل محکوم شد.

اسرائیل و سوریه موفق شدند توافق خود را برای چندین نسل حفظ کنند و حتی جنگ داخلی سوریه و اغتشاشات در این کشور هم خللی در تعهدات به این توافق ایجاد نکرد. در ماه ژوئیه 2018 که نتانیاهو کمک روسیه برای دور نگه داشتن گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران از بلندی های جولان را خواستار شد، اساسا از این توافق برای مطرح کردن خواسته خود استفاده کرد. پوتین هم در کنفرانس خبری پس از نشست هلسینکی با ترامپ هم به متن همین توافق اشاره کرد. اما همه اینها پیش از آن بود که نتانیاهو برای پیروزی مجدد در انتخابات اسرائیل به کمک ترامپ متوسل شود. آن زمان بود که جرد کوشنکر، داماد ترامپ، و دیوید فریدمن، سفیر ایالات متحده به اسرائیل، به نیابت از نتانیاهو از ترامپ خواستند مالکیت اسرائیل بر بلندی های جولان را به رسمیت بشناسد. این در حالی بود که مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، که در سفر به اسرائیل به سر می برد، هیچ اطلاعی از ماجرا نداشت.

ترامپ خیلی سریع با این مساله موافقت کرد و در ماه مارس امسال، با انتشار بیانیه ریاست جمهوری اعلام کرد که بلندی های جولان بخشی از اسرائیل است. ترامپ از اینکه کاری را کرده که هیچ رئیس جمهوری ایالات متحده در گذشته آن را انجام نداده، به خود بالید؛ غافل از اینکه هیچ دولتی در اسرائیل در گذشته خواستار چنین اتفاقی نبوده چرا که پایه و اساس قطعنامه شماره 242 شورای امنیت را نقض می کرده و به نابودی آن می انجامیده است.

این بازی ساده انگارانه سیاسی حتی به نتانیاهو هم کمکی نکرد. انتخابات دو هفته پس از این ماجرا برگزار شد و نتانیاهو نتوانست اکثریت را در پارلمان به دست آورد و مجبور شد در پاییز در یک کمپین ناموفق دیگر شرکت کند. اما تصمیم بی محابای ترامپ از جمله بر روند اجرای توافق سوریه و اسرائیل، توجیه اقدام پوتین به موافقت با الحاق کریمه به خاک روسیه، و تشدید انزوای دیپلماتیک ایالات متحده و اسرائیل، تاثیرات پایداری خواهد داشت. نتیجه اش این شده که تهران آزادانه و با حمایت کامل دمشق حضور نظامی خود را در سمت سوری مرز تثبیت کرده است و اهمیتی هم به تعهدات چند دهه پیش حافظ الاسد به کیسینجر نمی دهد. ماه ژوئیه امسال بود که اسرائیل ابزاری غیر از خشونت برای مواجهه با حضور و نفوذ ایران در منطقه برایش باقی نمانده، مواضع حزب الله در بلندی های جولان را بمباران کرد. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: فارن افرز / مترجم: طلا تسلیمی

مارتین ایندیک

نویسنده خبر

مارتین ایندیک (Martin Indyk) دیپلمات آمریکایی، متخصص سیاست خارجی آمریکا، نویسنده، استاد دانشگاه و سفیر اسبق آمریکا در اسرائیل است. وی برای تئوری‌اش موسوم به سیاست «مهار دوگانه» ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: حضور ایران در سوریه نفوذ ایران در منطقه بلندی های جولان تناقض در سیاست ترامپ در خاورمیانه سیاست ترامپ در خاورمیانه


( ۱ )

نظر شما :