تهران می خواهد تلافی کند؟
نابودی برجام به دست ایالات متحده و دوستان اروپایی اش
دیپلماسی ایرانی: دولت دونالد ترامپ به طور یک جانبه از توافق چند ملیتی هسته ای ایران که مورد تایید سازمان ملل نیز بود، خارج شد و تحریم های مالی و انرژی غیرقانونی را بر همه شکل های تجارت با ایران از صادرات نفت و گاز گرفته تا صادرات آهن، فولاد، آلومینیوم و مس، اعمال کرد. در هر سناریوی ژئوپولتیکی که در نظر گرفته شود، این اقدامات اعلان جنگ است.
دولت های ایالات متحده یکی پس از دیگری توافقنامه های بین المللی را پاره کرده اند و برجام جدیدترین آنها بود و پایبندی ایران به تعهداتش هم هیچ اهمیتی نداشت. اما وقتی ایران به این نتیجه رسید که سونامی تحریم های آمریکا شدیدتر از همیشه است، تصمیم گرفت به طور نسبی از توافق خارج شود.
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران گفت که کشورش هنوز برجام را ترک نکرده است. تهران طبق چارچوب بندهای 26 و 36 برجام به طور قانونی می تواند چنین تدابیری را اتخاذ کند و به مقامات اروپایی هم اطلاع رسانی کرده است. اما واضح است که زمان آن رسیده تا 3 امضاکننده اروپایی برجام یعنی آلمان، فرانسه و بریتانیا که به صورت زبانی حمایت خود را از برجام اعلام کرده اند، در عمل هم برای کاهش فشار فاجعه اقتصادی ناشی از تحریم ها کاری انجام دهند تا ایران هم انگیزه ادامه توافق را داشته باشد.
روسیه و چین هم که ستون های همبستگی یوروآسیا به شمار می روند، از این موضع گیری ایران حمایت می کنند. این مساله به طور کامل در جریان دیدار سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه با محمد جواد ظریف در مسکو مورد بررسی قرار گرفت.
اما در عین حال از لحاظ سیاسی منطقی نیست که تصور شود اروپایی ها ناگهان جرات مقابله با ایالات متحده را پیدا می کنند. تصور در برلین، پاریس و لندن این بود که حتی اگر تهران از مزایای اقتصادی برجام بهرمند نشود هم باز نمی تواند از برجام خارج شود. اما ظاهرا لحظه مواجهه با حقیقت فرا رسیده است. با توجه به اینکه برلین خود به هدف اقدامات خصمانه واشنگتن تبدیل شده، نمی توان انتظار داشت که آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان اقدام قابل توجهی در مقابله با ایالات متحده انجام دهد؛ برگزیت هم بریتانیا را فلج کرده؛ امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه که با کاهش فزاینده حمایت مردمی از خود مواجه است، تهدید کرده که اگر ایران با محدودسازی برنامه موشکی خود موافقت نکند آن را تحریم خواهد کرد. ایران هرگز با بازرسی از تاسیسات موشکی خود موافقت نخواهد کرد و این مساله هرگز بخشی از برجام نبوده است.
سه کشور اروپایی امضا کننده برجام از ایران نفت خریداری نمی کند و به تحریم های مالی و انرژی ایالات متحده تن داده اند و اینستکس یا ابزار مالی ویژه برای تجارت با ایران هم در عمل توانایی جایگزینی سوئیفت را نداشته است. در حقیقت، سه پایتخت اروپایی جدای از اعتراض های کلامی به واشنگتن، در عمل مطابق با قوانین آن و در طرف تل آویو، ریاض و ابوظبی و به طور گسترده در برابر تهران، مسکو و پکن بازی می کنند.
اکنون که ایران توپ را به زمین اروپایی ها انداخته، همه گزینه های آنها حقیقتا دشوار است. دفاع معنادار از برجام به معنای به چالش کشیدن دولت ترامپ است. رفتار همچون سگ خانگی ترامپ هم به این معناست که به او اجازه داده اند اقدامات شدیدالحن و دیوانه وار خود را علیه ایران به هر قیمتی ادامه دهد.
در همین حال، تلاش های ایالات متحده برای متوقف کردن تجارت انرژی ایران محکوم به شکست خواهد بود. چین همچنان به خرید 650 هزار بشکه نفت خام در روز ادامه خواهد داد و حتی ممکن است حجم خرید خود را بیشتر کند. بسیاری از شرکت های چینی فناوری و خدمات صنعتی را در برابر انرژی با ایران معامله می کنند. پاکستان، عراق و ترکیه هم که همه با ایران مرز مشترک دارند، به خرید نفت ایران در برابر هر شیوه پرداختی دیگری از جمله طلا ادامه خواهند داد و از شیوه های حمل و نقل موجود چه رسمی و چه غیررسمی استفاده خواهند کرد.
از آنجایی که اعمال فشار اقتصادی جواب نمی دهد، برنامه جایگزین ترامپ تهدید به جنگ گرم است. اکنون دیگر افشا شده که شایعات درباره تهدید ایران علیه منافع ایالات متحده در خلیج فارس توسط موساد به بولتون رسیده و به اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به منطقه منجر شده است.
تولید ناخالص داخلی ایران شبیه به تایلند و بودجه نظامی آن مشابه سنگاپور است. آزار و اذیت ایران از نظر ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک بی معنی است. ایران ممکن است یک بازیگر نوظهور در جنوب جهانی باشد و به سادگی می تواند به یکی از اعضای گروه 20 تبدیل شود، اما هرگز نمی توان تهدیدی واقعی برای ایالات متحده باشد. نومحافظه کاران هیچ اهمیتی نمی دهند که نابود کردن عراق که می توان آن را جزء جرائم جنگی و فاجعه سیاسی دانست، 6 تریلیون دلار هزینه دربرداشته و اقدام علیه ایران خیلی بیشتر از آن هزینه در بر خواهد داشت. آنها از جمهوری اسلامی متنفر هستند به این دلیل که در 4 دهه گذشته به هیچ وجه از دفاع از هژمونی خود دست نکشیده است. به علاوه، ایران بزرگ ترین گناه را مرتکب شده و انرژی را با چیزی غیر از دلار آمریکا معامله کرده و دلار را که سنگ بنای هژمونی ایالات متحده بوده زیر سوال برده است. اما در عین حال، اقدام علیه ایران می تواند تلاشی برای ممانعت از یکپارچگی در حال ظهور یوروآسیا باشد.
اینکه دونالد ترامپ تحت تاثیر جان بولتون، مشاور امنیت ملی دیوانه خود و مایک پومپئو که دست کمی از او ندارد به تله درگیری با ایران می افتد یا نه، مساله دیگری است. هر گونه ناآرامی در منطقه احتمالا با بسته شدن تنگه هرمز همراه خواهد بود که عواقب شدیدی برای اقتصاد جهانی خواهد داشت و ناگزیر به معنای شکست ترامپ در انتخابات 2020 خواهد بود.
منبع: راشا اینسایدر / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :