انگیزه ترامپ برای چشم پوشی از جنایت ولیعهد سعودی
ترامپ برای رویارویی با ایران به بن سلمان نیاز دارد
سایمون تیسدال
دیپلماسی ایرانی: اسباب آرامش خیال است اگر فکر کنیم دونالد ترامپ، مایک پومپئو، وزیر امور خارجه اش، را در این هفته به سرعت به عربستان سعودی فرستاد تا پرده از آنچه بر سر روزنامه نگار گمشده، جمال خاشقجی، آمده است، بردارد. خیلی خوش آیند است که فکر کنیم ترامپ تا این حد به یک روزنامه نگار اهمیت می دهد، آن هم یک روزنامه نگار خارجی که ناپدید شدنش در جایی دورتر از خاک امریکا اتفاق افتاده است.
اما این همان ترامپی است که همین چند وقت پیش، روزنامه نگاران مستقل را "دشمن مردم خواند" – جمله ای، که دین باکت، سردبیر نیویورک تایمز، هشدار داد "این پیام را به دیکتاتورهای سایر کشورها می دهد که می توانند به اصحاب رسانه بی احترامی کنند." آیا این صحبت های ترامپ برای محمد بن سلمان به معنای چراغ سبز است؟
در هر صورت، بشردوستی به شخصیت ترامپ نمی خورد. انگیزه اصلی او برای دخالت در ماجرای خاشقجی و تلاشی ناپخته برای شکل گیری تحقیقات، کم کم دارد روشن می شود. موضع او کم کم دارد به سمت تبرئه کردن سعودی ها پیش می رود. در ابتدا تهدید کرد که اگر رژیم سعودی مسبب قتل خاشقجی باشد، "مجازات شدیدی" در انتظار آنها است اما تا قبل از اینکه ثابت شود سعودی ها گناه کار هستند، سعی داشت نشان دهد مقامات سعودی بی گناه هستند.
ترامپ از همان ابتدای ریاست جمهوری اش روابط صمیمی با خاندان سلطنتی ریاض برقرار کرد و داماد چاپلوسش، جرد کوشنر، تمام سعی اش را کرد تا خودش را به بن سلمان نزدیک کند. با این حال، ترامپ آدم وفاداری نیست او هر که را دردسرساز می شود سریع کنار می گذارد. پس چرا رئیس جمهوری آمریکا راهنمای یک عده فرصت طلب مستبد شده است؟ چرا این داستان های پوچی که در مورد سرنوشت خاشقجی وجود دارد، یادآور اقدامی است که کرملین در سالیسبری انجام داد؟
درست است که روابط آمریکا و عربستان دارای اهمیت است. درست است که شغل برخی از آمریکایی ها وابسته به فروش سلاح به پادشاهی است. شاید پرداخت 100 میلیون دلار از جانب سعودی ها به منظور به ثبات رساندن سوریه ترامپ را تحت تاثیر قرار داده است – پرداخت این مبلغ، از آگوست در حال تعلیق بود، و ناگهان روز سه شنبه سر از حساب های دولت آمریکا در آورد، همان روزی که پومپئو پایش به ریاض رسید. اما هیچ کدام از این دلیل ها به طور کامل مشخص نمی کند که چرا ترامپ تلاش دارد رژیم سعودی و به ویژه بن سلمان را از این ماجرا معاف کند.
جواب می تواند یک کلمه پنج حرفی باشد: ایران. ترامپ متوجه شده است که استراتژی مقابله با ایران که مدت ها برای آن نقشه کشیده است، و در 5 نوامبر با اعمال تحریم های فلج کننده نفتی به اوج خود خواهد رسید، بدون حمایت عربستان محقق نخواهد شد.
این استراتژی، که از دید بسیاری از تحلیلگران تلاشی است برای سرنگونی نظام در تهران، وابسته به این است که عربستان تولید نفتش را افزایش دهد تا کمبود احتمالی نفت ایران را جبران کند. اگر این اتفاق نیافتد کل دنیا در شوک نفتی فرو خواهد رفت و قیمت نفت به طور روز افزون بالا خواهد رفت که اثرات مخربی بر تجارت و بازارهای جهانی خواهد داشت.
به همین دلیل است که ترامپ حاضر نیست در مورد اعمال تحریم ها درنگ کند همانطور که نمی خواهد فروش سلاح را، همان طور که کنگره خواسته است، به تعلیق درآورد. به همین دلیل او از قتل عام سعودی ها در یمن نیز چشم پوشیده است. قطعا هیچ کسی باور ندارد این عملیات پر خطر در استانبول بدون اطلاع بن سلمان، قدرتمندترین مرد عربستان، انجام شده باشد. اما تحریم او تمام نقشه های ترامپ علیه ایران را بر باد خواهد داد.
ترامپ نه تنها به سعودی ها به خاطر تامین نفت جایگزین نیاز دارد بلکه همکاری سیاسی و نظامی آنها را نیز لازم دارد تا اگر سپاه تصمیم گرفت تهدیدش را عملیاتی کند و تنگه هرمز و باب المندب را بر عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس ببندد تا نتوانند نفت صادر کنند، از عربستان کمک بگیرد. اگر بحران به این نقطه برسد، درگیری های روز افزون در منطقه اجتناب ناپذیر خواهد بود.
آرزوی ترامپ برای سرنگون کردن نظام در تهران، که دیگر بر کسی پوشیده نیست، بسیار مهم تر از سرنوشت وحشتناک یک انسان است. او ایران را یک شیطان جلوه داده است. اما برای دنیایی که همه چیز را می بیند، ایران مشکلی مشهود نیست اما رهبر عربستان سعودی هست.
منبع: گاردین / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :