عاقبت ترسناک سیاست ترامپ در قبال تهران
مردم ایران از آمریکا متنفر شده اند
پل پیلار
دیپلماسی ایرانی: اصلا جای تعجبی ندارد که مقامات ایرانی تمایلی به پاسخ به پیشنهاد دونالد ترامپ مبنی بر برگزاری دیداری مشترک ندارند. وقتی به نظر می رسد که هیچ دیپلماسی معمول و کارسازی بین آمریکا و ایران وجود ندارد، می خواهند در مورد چه چیزی صحبت کنند؟ ترامپ پس از بر هم زدن برجام، تنها توافق بین المللی که دو کشور آن را امضاء کرده بودند، دیگر هیچ اعتباری نزد ایرانی ها ندارد.
پیام تهدید آمیز ترامپ در هفته ی گذشته، اصلا پاسخی درخور اقدامات اخیر ایران نبود. حسن روحانی در همان روز سخنرانی داشت و گفت: "امریکا باید بداند که صلح با ایران، مادر تمام صلح ها، و جنگ با ایران، مادر تمام جنگ ها است." و آمریکا را نصیحت کرد که "با دم شیر بازی نکند وگرنه پشیمان می شود." بنابراین، منظور روحانی این بود که به دنبال صلح با آمریکا است و تلاش برای آغاز جنگ اصلا فکر خوبی نیست.
قطعا ترامپ استاد فرماندهی و منحرف کردن توجه رسانه ها و مردم است. این آتشی که بر سر ایران به پا کرده، کمک کرد تا تیتر اول هفته ی گذشته ی رسانه ها در مورد افتضاحی که در هلسینکی به بار آورده بود، برداشته شود.
تهدید اخیر ترامپ در توییترش که تمام کلماتش را با حروف بزرگ نوشته بود، "عواقبی که بر سر کمتر کسانی در طول تاریخ آمده است."، تهدید هایش علیه کره شمالی را به ذهن متواتر می کند، "آتش و خشمی که نمونهاش را دنیا هرگز ندیده است." این مقایسه، یکی دیگر از تاکتیک های آشنای ترامپ را یاد آور می شود که بر اساس آن سعی می کند التهابی را به وجود آورد با این نیت که بگوید رئیس جمهور پیشین چه اوضاع به هم ریخته ای به او تحویل داده است و سپس دیداری برگزار کند یا توافقی امضاء کند و بگوید که پیشرفت چشمگیری به دست آورده است.
تفاوت اساسی بین ایران و کره ی شمالی، در موقعیت آنها در هر منطقه است. همسایگان کره ی شمالی از گفت وگو و تنش زدایی با پیونگ یانگ استقبال کرده اند و رهبر کره ی جنوبی، زمینه ساز این اتفاقات شد. در مقابل، رقبای اصلی منطقه ای ایران - که ترامپ بیشتر سیاست های خاورمیانه اش را به آنها سپرده است - نمی خواهند تنش بین واشنگتن و ایران از بین برود. دشمنی بی پایان ایران و آمریکا، باعث شده است که اسرائیل، عربستان و امارات به روابط ویژه ای با آمریکا دست پیدا کنند و بزرگترین دشمن منطقه ای شان منزوی شود و توجه بین المللی از ضعف ها و ایرادات خودشان پرت شود.
همزمان با پیام تهدید آمیز ترامپ، مایک پومپئو، وزیر امور خارجه نیز به وضوح خواهان بی ثباتی حکومت ایران شد. به نظر می رسد رئیس جمهور و وزیرش خواهان سرنگونی حکومت ایران هستند تا بتوانند آن را "دستاورد" سیاست خارجی شان بخوانند، چون نمی توانند به پیشرفت دیگری دست پیدا کنند.
هر چه دخالت دولت آمریکا و جنگ اقتصادی اش علیه ایران بیشتر شود، احتمال تغییر رژیم در این کشور کمتر می شود. این تحریم ها باعث می شود تا رژیم ادعا کند که مشکلات اقتصادی کشور به خاطر سوء مدیریت آنها نیست بلکه به خاطر تحریم های آمریکا است. این تحریم ها بیشتر از آنکه به آقازاده ها لطمه بزند، به مردم عادی آسیب وارد می کند. به علاوه، دولت آمریکا که به وضوح ضد اسلام است و قانون منع سفر به آمریکا را اجرا کرده که بیش از هر کشوری، ایرانی ها را هدف قرار داده است، نمی تواند الهام بخش مورد اعتمادی برای مردم ایران باشد.
اگر قرار باشد تغییرات سیاسی اساسی در سال های پیش رو، در تهران رخ دهد – به ویژه پس از تمام کارهایی که دولت ترامپ انجام داده است، از جمله خارج شدن از توافق هسته ای و بی اعتبار کردن میانه روهایی مانند روحانی – آن تغییرات بیشتر در جهت اهداف گروه های تندرو خواهد بود. یک احتمال این است که سپاه پاسداران قدرت مضاعفی بدست آورد.
بهترین نتیجه ای که می توان از موضع فعلی دولت آمریکا در قبال ایران انتظار داشت – که قطعا خوب نیست – تنشی بی پایان، نفرت بیشتر مردم ایران، که آمریکا را دشمن منافعشان می بینند و احتمال پیشروی تنش ها به سمت جنگ است. اگر سایر طرفین دخیل در توافق هسته ای نتوانند این توافق را زنده نگه دارند و اگر تهدیدهای ترامپ باعث شود که مقامات ایرانی به فکر ساخت سلاح بازدارنده ی هسته ای بیفتند، آن موقع بحران هسته ای جدیدی به این آشفته بازار اضافه خواهد شد.
درگیری نظامی هم اگر اتفاق بیافتد، شرایط بد از بد تر خواهد شد. احتمالا دونالد ترامپ اکنون به دنبال چنین جنگی نیست. اما شاید یک روز ترامپ برای فرار از دردسرهای بزرگ تری که با آنها مواجه می شود، بخواهد این جنگ را راه بیاندازد. در عین حال، نگرانی بزرگتر بولتون است که مدت ها است به دنبال جنگ با ایران است و اکنون در سمتی قرار دارد که می تواند احتمال وقوع آن را افزایش دهد.
منبع: نشنال اینترست / نرجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :