در واکنش به ابراز تمایل ترامپ برای مذاکره بدون پیش شرط با تهران

واسطه‌گری دیگر کشورها میان ایران و امریکا به صلاح نیست

۱۰ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۷:۳۳ کد : ۱۹۷۸۱۹۱ آمریکا انتخاب سردبیر
سید علی خرم در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که ما نباید در فاصله کوتاهی که تا بازگشت تحریم ها اصلی، یعنی تحریم های ثانویه فرصت داریم برگ های برنده خود را از دست بدهیم. چرا که در صورت بازگشت تحریم ها کار مذاکره برای ما سخت وسخت تر خواهد شد. چون در این صورت ایران در فشار تحریمی بسیار از موقعیت های کنونی خود را از دست می دهد. پس زمان هم باید مد نظر قرار گیرد.
واسطه‌گری دیگر کشورها میان ایران و امریکا به صلاح نیست

عبدالرحمن فتح الهی –  سخنان ترامپ در خصوص تمایلش برای مذاکره و دیدار با همتای ایرانیش، آن هم بدون هیچ پیش شرطی بازتاب های فراوانی داشت. برخی آن را بستری برای مذاکره ایران و آمریکا می دانند و برخی هم آن را لفاظی کاخ سفید در آستانه بازگشت تحریم ها دانستهاند. به هر حال این دست از اظهارنظرها در شرایط کنونی می تواند تبعات و توقعاتی در داخل آمریکا و ایران ایجاد کند. از این رو دیپلماسی ایرانی برای تحلیل این تبعات گفت وگویی را با سید علی خرم، سفیر و نماینده دائم اسبق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در ژنو، سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خلق چین و لیبی و نماینده ویژه اسبق رئیس جمهور نزد رؤسای جمهور سنگال، گینه و گامبیا در کمیته صلح سازمان کنفرانس اسلامی انجام داده است که در ادامه می خوانید:

با توجه به اظهار نظر جدید ترامپ در خصوص تمایل برای دیدار و مذاکره با همتای ایرانی خود، آن هم بدون هیچ پیش شرطی و در عین حال اظهارات متناقض پمپئو در رابطه با وجود پیش شرط در مذاکره با ایران، آیا می توان به این اظهارات نگاه جدی داشت و یا صرفا این مواضع در حد دیدگاه های مقامات و سران کاخ سفید است؛ دلیل تشتت در این مواضع را ناشی از چه عواملی می دانید؟

ابتدا به ساکن باید گفت که سخنان اخیر رئیس جمهوری آمریکا در خصوص انجام هر گونه مذاکره ای بدون پیش شرط با همتای ایرانی، دقیقا خود ترامپ است. به عبارت دیگر این ذات و سرشت خود ترامپ است که حتی نمایشی هم که شده تا قبل از انتخابات میان دوره ای کنگره درباره مهمترین مساله خود بعنی ایران به یک مرحله برسد تا بتواند از آن به نفع جمهوری خواهان در پیروزی انتخابات استفاده کند. اما از آن سو سخن متناقض پمپئو به این دلیل است که ساختار حاکمیتی، مانند ترامپ فکر نمی کند. آنها نمی خواهند دوباره پرونده مذاکره با ایران به سرنوشت کره شمالی بینجامد. چرا که در مذاکره با پیونگ یانگ، کاخ سفید امتیازاتی را اعطا کرد اما بعد مساله رو به فراموشی گذاشت. لذا مواضع تقریبا مخالف پمپئو در قبال ترامپ به این دلیل است که در مذاکره با تهران رئیس جمهوری آمریکا دست و پا بسته نباشد تا امتیازاتی را به کشور ما بدهد که بعدا از آن پشیمان شود. البته نباید فکر کرد که این اظهار نظر می تواند برای ما نگرانی ایجاد کند. اگر زمانی تهران بخواهد پای میز مذاکره برود بدون پیش شرط خواهد بود. مضافا این که چون ترامپ به نمایش سیاسی علاقه دارد، یقینا مساله عدم پیش شرط را بدون تحت تاثیر قرار گرفتن ساختار حاکمیتی پیش خواهد برد. کما این که در خصوص کره شمالی هم چنین شد. مضافا این که راهی که دیپلماسی ایران در آینده با مذاکره با آمریکا خواهد پیمود به مراتب از کره شمالی راحت تر خواهد بود. چرا که پیونگ یانگ چیزی برای از دست داشتن نداشت و تنها مساله هسته ای بودن این کشور نقطه مانور کره شمالی بود. اما ایران دست پری برای مذاکره با آمریکا و ترامپ خواهد داشت. البته اگر این مذاکره انجام بگیرد. نکته مهم دیگری که وجود دارد مساله زمان است. ما نباید در فاصله کوتاهی که تا بازگشت تحریم های اصلی، یعنی تحریم های ثانویه فرصت داریم برگ های برنده خود را از دست بدهیم. چرا که در صورت بازگشت تحریم ها کار مذاکره برای ما سخت و سخت تر خواهد شد. چون در این صورت ایران در فشار تحریم بسیاری از موقعیت های کنونی خود را از دست خواهد داد. پس زمان هم باید مد نظر قرار گیرد.

اما همزمانی این اظهار نظرها با مساله میانجی گری عمان می تواند شائبه تمایل تهران برای میانجی گری عمان را در خصوص مذاکره با آمریکا قوت ببخشد؟

 آن چیزی که مواضع رسمی وزارت امورخارجه بوده بر اساس اصول روابط بین الملل کاملا منطقی و درست و مطابق با سند چشم چشم اندار کشور هم بوده که در آن به صراحت اعلام می کند ایران باید با همه کشورها تعامل سازنده ای را در پیش بگیرد. پس اگر ایران حتی بر فرض محال هم دست به این کار زده باشد، عمل اشتباهی انجام نداده است. اما در خصوص عمان هم باید گفت که این کشور به طور سنتی علاقه دارد که خود را میانجی گر اختلافات معرفی کند، به خصوص در اختلاف دو بازیگر مهم مانند ایران و آمریکا. لذا تمام تلاش های خود را بدون در نظر داشتن مواضع دو طرف خواهد داشت. حال این که تلاش های اخیر این کشور در مواضع مورد نظر ترامپ موثر بوده، می توان آن را به عنوان یک واقعیت جانبی و نه قطعی در نظر داشت. اما این که تلاش های ابتدایی عمان با نظر مثبت ایران صورت گرفته، کمی به دور از واقعیت است کما این که برخی از تحولات میدان دیپلماسی هم خلاف این مسائل را ثابت می کند. باز تکرار می کنم که اگر هم چنین باشد ایران اقدام اشتباهی انجام نداده است. به هر حال باید گفت که شرایط کنونی برای عمان سودی ندارد. لذا عمان بدون غرض ورزی می تواند طرف قابل اعتمادی برای این مسائل باشد. در صورتی که من بازیگری مانند مسکو را که بیشترین همسویی را با تهران دارد در این رابطه قابل اعتماد نمی دانم و به احتمال فراوان ایران را گروگان خود در قبال آمریکا خواهد کرد. در صورتی که عمان نه تمایل و نه توان این کار را دارد.

آیا مساله واسطهگری عمان و یا هر کشوری فارغ از واقعیت داشتن و نداشتنش از سوی ایران در این شرایط می تواند به سود کشور باشد؟

 خیر؛ اما ضرورت می تواند اقتضاد کند. مساله مهم در خصوص سوال مهم شما اینجا است که چه عمان و چه هر کشور دیگری نباید واسطه ما با آمریکا باشد. چرا که در شرایط حساس کنونی نه به سود ایران و نه به سود آمریکا است که واسطه ای برای مذاکره میان خود داشته باشند. خصوصا که اساسا ترامپ از مساله واسطه گری هم خوشش نمی آید و آن را قبول نخواهد کرد. او همواره به صراحت از مذاکره مستقیم با ایران صحبت کرده و می کند. منطقی هم این است که ایران مسائل محرمانه مذاکره با آمریکا را به کشور واسطه ای نسپارد. البته عمان که چیزی در این میان گیرش نمی آید. اما از طرف های اروپایی، روسیه و چین نمی توان انتظار داشت که مسائل محرمانه ما را به اسرائیل و دیگر کشورها نفروشند. لذا نهایت حضور کشورهای واسطه فقط و فقط باید در حد فراهم کردن بستر برای مذاکره باشد.

اما با توجه به برآیند مواضع تهران که در گفته های کسانی چون آقایان ناطق نوری، کمال خرازی و برخی از نظامیان در این خصوص مطرح شد می توان به آینده این مذاکرت امید داشت؟

در چند سال اخیر و با برخی فشارها اکنون اکثریتی در جامعه شکل گرفته که خواهان گفت وگو، احترام متقابل، کاهش تنش و دوری از جنگ است. اما بخش کوچکی از مسئولین و مقامات کشوری هم، حال به هر دلیلی که در اینجا ضرورت بحث آن وجود ندارد، ابعاد منفی مذاکره با آمریکا را با ادبیاتشان بزرگنمایی می کنند. شاید اکنون مساله مذاکره فعلا در دستور کار نباشد، اما آینده هنوز از قطعیت ایران در خصوص عدم مذاکره خبر نمی دهد. در ثانی اگر گفت وگویی هم صورت بگیرد همین آقایان بعدا از مواهب آن سخن خواهند گفت.

اما مساله اعتماد به آمریکا، آن هم در فضایی که تنها چند ماه از خروج ترامپ از برجام می گذرد می تواند بستر و چشم اندازی برای انجام مذاکره میان ایران و آمریکا فراهم کند؟

درست است که ترامپ از برجام خارج شده است، اما واکنش ایران می تواند تعیین کننده باشد. در این شرایط باید اولویت ما بازگشت و نگه داشتن ترامپ در توافق هسته ای باشد. اگر ما در میز مذاکره سایر نقاط اختلافی را هم حل کنیم می توان به توافقی بهتر از برجام رسید و یا حداقل برجام را با بازگشت آمریکا به آن حفظ کرد.

کلید واژه ها: مذاکره برجام ترامپ سیدعلی خرم


( ۲ )

نظر شما :

علی ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۸:۳۳
کافی است به ترامپ بگوئید مگر این مشکلات ما با امریکا را تو حل کنی انوقت خواهید دید چگونه به بهتر از برجام برسیم فقط می خواهد دیده شود .
ابراهیم قدیمی ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ | ۰۲:۰۴
عمان استراتژیک ترین همسایه جنوبی ایران ودوست قدیم الایام ایران از زمان کهن است.فاصله دریائی ان با ایران بسیار کم است. همسایه حساس ترین نقطه دریائی ایران است.همسایه یمن ، عربستان وامارات است.دوست مطمئن امریکا وانگلستان ودیگر کشورهای عربی است. ومطمئنا از این مداخلات سودی هم میبرد وسعی در امنیت مرزهای خود هم میکند.مشکلی در انتقال پول به یکی از بانک های عمان در گذشته مطرح شد ونمی دانم صحیح بود یا نبود وچگونه حل شد. بطور کلی واسطه گری سیاسی اقتصادی بدون نفع میسر نیست. این همه واسطه های سیاسی اقتصادی محض رضای خدا کارنمی کنند.عمان هم منافع خودش را میبیند وسعی در امنیت منطقه با نقطه نظرات همه و به نفع همه در منطقه دارد.اگر قرار برداشتن میانجی باشدعمان میانجی خوب وواجد شرایطی است.ایران پس از انقلاب سعی در انجام کلیه کارهای تجاری سیاسی خود با واسطه دارد.تجارت ۹ میلیاردی وارداتی با امارات تماما تجارت با واسطه است.شما خانواده کاری عزیز نسین را خوانده اید.همه افراد خانواده یکی پس از دیگری سود حضرت عباسی تا حدود ده درصد میبرند تا جنس بدست مصرف کننده برسد. حضرت عباسی قدیم به تومنی یک قران بسنده میکرد. امروز بسیار بیشتر است. همینگونه بسیاری دیگر از کشورها.ایران عاشق وکشته ومرده واسطه ها است. چه در سیاست چه در اقتصاد.با شیر در دل امد وباجان بدر رود.