تیغ دو لبه مذاکره

۳۰ تیر ۱۳۹۷ | ۱۱:۱۵ کد : ۱۹۷۷۹۳۲ سرخط اخبار

روزنامه ابتکار در سرمقاله ای به قلم رضا دهکی، آورده است: در این نگاه، اصل انجام مذاکره، خود به تنهایی واجد معانی و پیام‌های دیپلماتیک بوده و پذیرش یا عدم پذیرش مذاکره بین دو کشور، خود معنادار است.

موضوع مذاکره بین ایران و آمریکا در تمام 40 سال اخیر موضوعی بوده است که گاه و بی‌گاه از پستو به در می‌آید و دوباره به پستو می‌خزد تا دوباره در رویدادی رخ بنماید. چه موضع‌گیری دو آتشه‌های انقلابی در برابر موضع دولت بازرگان درباره رابطه با آمریکا باشد، چه چالش گروگان‌گیری سفارت آمریکا در تهران، چه ماجرای مک فارلین باشد، چه انتظار برقراری تماس بین دو کشور در دوران اصلاحات، چه واسطه‌گری عمان باشد و چه مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 که در نهایت به اولین مذاکرات دو جانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا هم انجامید، همواره هر تماسی بین دو کشور که رسانه‌ای شده، تحلیل‌های خاص خود را به همراه داشته است. حال در شرایطی که دونالد ترامپ، رئیس دولت ایالات متحده آمریکا، به صورت یک جانبه از برجام خارج شده و ایران در کنار 5 کشور باقیمانده از 1+5 در حال تلاش برای حفظ برجام هستند، موضوع مذاکره بین ایران و آمریکا بار دیگر داغ شده است. 

جمعی از سیاسیون ایرانی درخواست مذاکره با آمریکا را می‌دهند و برخی آن‌ها را شماتت می‌کنند، ترامپ، ایرانی‌ها را ناچار به مذاکره در آینده نزدیک می‌داند و رئیس دفتر رئیس‌جمهوری اسلامی ایران از تماس 8 باره ترامپ برای گفت‌وگو با حسن روحانی در سفر اخیر وی به نیویورک برای حضور در اجلاس سران سازمان ملل متحد خبر می‌دهد. در این میان برخی هم هستند که اصل گفت‌وگو و مذاکره را مفید و درست می‌دانند، اما چون طرف مقابل را چهره‌ای همچون دونالد ترامپ نمایندگی می‌کند، آن را در شرایط فعلی اقدامی درست و بجا ارزیابی نمی‌کنند.

به نظر می‌رسد که در شرایط فعلی موضوع «مذاکره درباره ...» مطرح نیست. اگر زمانی عنوان می‌شد که مذاکرات صرفا در چارچوب موضوع هسته‌ای خواهد بود و مسائلی مثل موشک‌های ایرانی و حقوق بشر از شمول آن خارجند، حالا اصل مذاکره کردن زیر سوال قرار گرفته است. اصل ماجرا بیش از این که به اختلاف نگاه میان تفکرهای سیاسی داخل ایران بازگردد، به رفتارهای دونالد ترامپ مربوط می‌شود. 

ترامپ در مدت زمان سپری شده از حضورش در کاخ سفید، رفتارهایی ناگهانی و غیر قابل پیش‌بینی از خود بروز داده است. واضح است که ترامپ از این غیرقابل پیش‌بینی بودن به عنوان یک حربه و سلاح در برخورد با دیگر کشورها بهره می‌برد. سیاست ترامپ بر «اول آمریکا» و «اول من» استوار است. شاید به همین دلیل حتی متحدان قدیم و دوستان سنتی آمریکا نیز امروز حتی اگر کنار ترامپ قرار می‌گیرند، مصافحه می‌کنند و لبخند می‌زنند، اما در کلام و گاه عمل خود را دورتر از گذشته نسبت به آمریکا قرار می‌دهند. 

اگر زمانی از تحریم کالای آمریکایی در کانادا سخن گفته می‌شد و یا رئیس‌جمهوری فرانسه سخنی تند علیه رفتار خودخواهانه آمریکا طرح می‌کرد، عجیب می‌نمود، اما امروز این اتفاق افتاده است. در سوی دیگر ترامپ مشغول آشتی و دوستی با دشمنان سنتی آمریکاست. با رهبر کره شمالی دیدار می‌کند و در دیدار با ولادیمیر پوتین روس، چنان در ستایش از روسیه افراط می‌کند که به تحقیر آمریکا برابر ابرقدرت سنتی رقیب تعبیر شده و مورد انتقاد سیاسیون آمریکایی و از جمله هم حزبی‌هایش در حزب جمهوری‌خواه قرار می‌گیرد.

خروج از قراردادهای بین‌المللی جلوه دیگری از رفتار ترامپ است که طرف مقابل را از هر‌گونه امیدواری به حصول نتیجه از مذاکره با آمریکای ترامپ ناامید می‌کند. سخنان اخیر ترامپ هم نشان می‌دهد که وی از اصل نشستن ایران پای میز مذاکره، پیش از آن که به دنبال نتیجه مذاکره باشد، به دنبال القای این معنی است که ایران با فشار آمریکا «مجبور» به مذاکره شده است. در شرایطی که مقابله با آمریکا به عنوان یک محور عقیدتی انقلابی در جمهوری اسلامی مطرح است، طبیعتا این ادبیات دورترین شرایط ممکن را برای حصول مذاکره لااقل به صورت آشکار و در سطوح عالی را ایجاد می‌کند.

برخی معتقدند که در شرایط دشوار امروز ایران شاید بهترین راه مذاکره باشد. آن‌ها کره شمالی را مثال می‌زنند و شرایط تهران در مذاکره با واشنگتن را پایین‌تر از پیونگ‌یانگ نمی‌دانند. با این حال این نکته کمتر در نظر گرفته می‌شود که اصل آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا همچون مذاکره کره‌شمالی و آمریکا در درجه اول به نفع شخص ترامپ است. شاید با روحیه کاسبکارانه ترامپ، این مذاکره نتایجی هم داشته باشد و به تعبیری با ترامپ کاسب بتوان بهتر از اوبامای سیاستمدار کنار آمد. با این حال در این شرایط اصل مذاکره خود همان معنای دیپلماتیک فراتر از معنای لغوی‌اش را دارد؛ ایران قرار نیست جلوی این رفتار ترامپ کوتاه بیاید. 

با این حال باید این هشدار را داد که در آینده، انتشار هرگونه خبری از دیدارهای پنهانی یا واسطه‌گری کشورهایی مثل عمان و روسیه یا بازی روس‌ها بر سر ایران با آمریکا نیز می‌تواند این وجهه ایران را به همان اندازه نشستن پای میز مذاکره رسمی با آمریکا تحت تاثیر قرار دهد. در نتیجه سیاستگذاران دیپلماسی ایران باید بدانند که در نهایت اولویت‌شان در این عرصه چیست و بر این اساس رفتار کنند.


( ۲ )

نظر شما :