ترامپ امپراتوری ناتوان در انجام وظایف است
آمریکا دچار غرور کاذب شده است
سینا طوسی
دیپلماسی ایرانی: پل کندی، در کتاب معروف و تاثیرگذارش، پیدایش و سقوط قدرتهای بزرگ، در سال 1988، این حقیقت را مطرح کرده است که قدرت های غالب در طول تاریخ، با همان مصیبت همیشگی از پا در آمده اند: امپراتوری ناتوان در انجام وظایف. چه امپراتوری بریتانیا باشد چه سلسله مینگ چین، قدرت های بزرگ وقتی از پس تعهدات و الزامات امنیتی برنیایند، سقوط می کنند. کندی پیش بینی کرده است که همین اتفاق برای آمریکا رخ خواهد داد. ده ها سال بعد ریاست جمهوری ترامپ ثابت خواهد کرد که حق با کندی بوده است.
ترامپ با خروج از برجام بیشتر می خواست دستاورد سیاست خارجی همتای سابقش را خراب کند و هم سو با منافع متحدان منطقه ای آمریکا، مانند عربستان و اسرائیل، حرکت کند.
مذاکرات پرزیدنت اوباما بر سر برجام، بر اساس یک استراتژی منسجم بود. برجام کم هزینه ترین راه برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح اتمی و جنگ ویرانگر دیگری در خاورمیانه بود و نفود امریکا در منطقه، که هزینه های سنگینی بر آمریکا تحمیل کرده است، را کم تر می کرد و مقدمه ای بود برای روابط دیپلماتیک امریکا و ایران که امکان همکاری های گسترده تر بر سر منافع مشترک را به وجود می آورد.
اما در رویکرد ترامپ از استراتژی هیچ خبری نیست.
اولتیماتوم پومپئو
مایک پومپئو در سخنرانی خودش در مورد "استراتژی در قبال ایران"، بیشتر درباره ی سیاست اعمال حداکثری فشار صحبت کرد و لیستی از الزامات غیرقابل قبول را منتشر کرد و هیچ راهکار دیپلماتیک دیگری را ارائه نکرد.
این افزایش فشارها ممکن است منجر به جنگ مستقیم بین آمریکا و ایران و یا درگیری گسترده تر در خاورمیانه ی پرآشوب شود.
علی رغم ماهیت استراتژیک توخالی سیاست ترامپ، دولتش برای متحدان قدیمی اروپایی، هیچ استثنایی در اعمال فشار بر ایران قائل نشده است. اروپا به توافق متعهد است چون وابسته به منافع امنیتی اروپا است. از طرفی هم ترامپ آماده ی تحریم کسب وکار های اروپایی است.
دونالد تاسک، رئیس شورای اروپا، در ابراز خشم قاره ی اروپا گفت: "با نگاه به آخرین تصمیم ترامپ، این فکر به ذهن آدم می رسد که: با چنین دوستانی دیگر چه نیازی به دشمن است. اما صادقانه بگویم، اتحادیه اروپا باید متشکر باشد. از ترامپ متشکریم که ما را از خواب غفلت بیدار کرد."
با تجدید بحران هسته ای ایران و فاصله گرفتن آمریکا از متحدانش، خروج ترامپ از برجام، همچنین باعث افزایش قدرت نفوذ رهبر کره شمالی، کیم جونگ اون، در مذاکرات برنامه هسته ای کره شمالی شده است. برخلاف تفکرات ترامپ که خروج از برجام جدیت آمریکا را در خلع سلاح کامل کره شمالی می رساند، کیم به سرعت خط باطلی بر این تفکر کشید.
یک جانبه گرایی ترامپ
ترامپ در زمانه ای که دنیا به طور فزاینده ای تمایلی به پذیرش برتری آمریکا ندارد، سیاست خارجی کاملا یک جانبه ای را در پیش گرفته است. تندی و قلدری های او موجب تقویت این تفکر می شود که آمریکا متحد قابل اعتمادی نیست. حتی اروپا هم می خواهد در برجام بماند و در مقابل فشار های آمریکا برای تحریم شرکت های تجاری اروپا، مقاومت کند و به دنبال راه حل هایی است تا سیستم مالی امریکا را در تجارت با ایران دور بزند. در واقع "آمریکا در الویت است" تبدیل به "آمریکا تنها است" شده است. بیشتر کشورهای دنیا خواهان یک نظم بین المللی قانون مند بر پایه ی چند جانبه گرایی هستند.
ترامپ می تواند، به جای اعمال رویکردی که منجر به بی ثباتی بیشتر در منطقه خواهد شد، برای افزایش نفوذ آمریکا، گاهی یکی به نعل بزند یکی به میخ، گاهی منافع آمریکا که هم سو با متحدان قدیم در منطقه مانند عربستان و اسرائیل است را در پیش بگیرد و گاهی هم از روابط سازنده با ایران در زمینه هایی که منافع مشترک وجود دارد، مثلا تقویت دولت در عراق و افغانستان و مبارزه با داعش و القاعده سود ببرد.
خود نمایی ترامپ در مسئله ی ایران و سایر مسائل بین المللی غرور کاذب آمریکا را نشان می دهد. این امر باعث شده است کشورهای دیگر سیاست خارجی خود را از آمریکا جدا کنند و چین و روسیه و اروپا به بهای کنار گذاشتن آمریکا به هم نزدیک تر شوند. با این افزایش فشارهای خطرناک علیه ایران ترامپ حمایت رای دهندگانش و کسانی که نمی خواهند جنگ جدیدی در خاورمیانه رخ دهد، را از دست می دهد.
منبع : لوبلاگ / ترجمه دیپلماسی ایرانی /33
نظر شما :