انگیزه های اروپا از نجات برجام
در فضای پسابرجام منافع اقتصادی قابل توجهی عاید اتحادیه اروپا شده اما این موضوع در درجه اهمیتی به مراتب پایین تر از مسائل سیاسی و امنیتی قرار دارد؛ موضوعی که در سخنان اخیر «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برجسته است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، «برای ما، مساله منافع اقتصادی نیست، موضوع منافع امنیتی است»، جمله ای بود که دوشنبه هفتم اردیبهشت ماه در کلام مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا جاری شد. برخلاف نظرات کاخ سفید، رهبران بروکسل همواره بر اهمیت سیاسی- امنیتی برجام برای منطقه و جهان تاکید دارند که اظهارنظرهای اخیر موگرینی هم در ادامه همین سلسله موضع گیری ها است.
با مقایسه ای اجمالی حجم مبادلات اتحادیه اروپا با ایران و آمریکا بخشی از دلایل سخنان موگرینی اثبات می شود. در حالی که حجم مبادلات بین اتحادیه اروپا و آمریکا بیش از 700 میلیارد دلار در سال برآورد می شود اما این رقم برای مبادلات ایران و اروپا حدود 23 میلیارد دلار است. بنابراین منطقی به نظر نمی رسد که صرف توجه اروپا به منافع اقتصادی حاصل از مراوادت با تهران، مقامات اتحادیه را در مقابل خواسته های «دونالد ترامپ» روئیس جمهوری آمریکا قرار دهد.
کشورهای اروپایی هر چند برای منافع حاصل از روابط با ایران اهمیت قائلند اما مسائل مهم دیگری نیز وجود دارد که سران بروکسل در پیشبرد سیاست های برجامی خود به آن نگاه دارند. تجربه بحران های اروپایی در دهه گذشته، مقامات قاره سبز را به این نتیجه رسانده که هزینه های ماجراجویی های آمریکا در آسیای غربی و میانه را انها باید پرداخت کنند. درک همین مساله باعث اصرار مجدانه اروپایی ها بر حفظ برجام در مقابل توطئه های آمریکا شده است.
در سال های گذشته که موج مهاجرت به دنبال بحران های پی در پی خاورمیانه به اروپا انجام گرفت و میلیون ها نفر از آوارگان را روانه قاره سبز کرد، این قاره با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند. تنگناهای اقتصادی و مالی، بیکاری، فقر وغیره زمینه را برای نقش آفرینی تندروهای اروپایی در قالب احزاب ملی گرای افراطی فراهم ساخته تا با بهره گیری از نارضایتی های عمومی، مهاجران را هدف قرار داده و از این طریق ضمن کسب محبوبیت به کرسی های سیاسی دست یابند.
افزایش تحرکات تروریستی که پس از بحران های خاورمیانه در غرب و به ویژه در اروپا شدت یافته، دست ملی گراهای تندرو را در ماجراجویی باز گذاشته است. آنها مهاجران را عامل بی ثباتی و ناامنی اروپا معرفی و مقامات خود را ارتباط با تصمیمات مهاجرتی زیر سوال می برند. بی تردید در صورت تعمیق و گسترش بحران ها در مناطق مختلف جهان بخصوص خاورمیانه که از لحاظ جغرافیایی به اروپا نزدیک است، قاره سبز ناگزیر هزینه های مالی، اجتماعی و روانی آن را باید بپردازد.
با توجه به آنچه اشاره شد، همراهی مقامات اروپایی با آمریکا در موضوع برجام دور از ذهن به نظر می رسد و این موضوع خود را در طول یکسال و نیم عمر دولت ترامپ نشان داده است. ترامپ زیر بار فشار اروپا سه بار به تایید پایبندی ایران به برجام و تمدید تعلیق تحریم ها تن داد. او وقتی از چهارمین تایید سر باز زد دیگر اروپا را در کنار خود نیافت. اینک آمریکا به دنبال اجماع سازی جهانی علیه ایران و در مقابل، اروپا در پی متحدسازی اعضای برجام برای تداوم این توافق است.
سیاست های برجامی اروپا نه تنها با مخالفت آمریکا مواجه شده و ترامپ شرکت های اروپایی طرف قرارداد با ایران را به جریمه های سنگین تهدید کرده بلکه به مذاق دشمنان قسم خورده ایران هم خوش نیامده است. توقف توافقات اقتصادی عربستان با آلمان که در روزهای گذشته به فرمان ولیعهد سعودی صورت گرفت از نارضایتی آل سعود حکایت می کند. آل سعود از این طریق قصد اعمال فشار بر اروپایی ها را دارند تا اتحادیه اروپا را از تلاش برای نجات برجام منصرف سازند.
حمایت اروپا، چین و روسیه از توافق هسته ای در کنار تاییدات مکرر «یوکیا آمانو» مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر پایبندی ایران به برجام زمینه را برای حمایت های جهانی از این توافق تاریخی فراهم کرده است. به عنوان نمونه هفتم خرداد ماه «سوشما سوآراج» وزیر امور خارجه هند با بیان اینکه سیاست خارجه این کشور زیر فشار تعیین نمی شود، تاکید کرد باوجود تهدیدات آمریکا و تبعات آن برای هند، دهلی نو همکاری های خود را با دو کشور ایران ادامه می دهد.
اینجاست که اهمیت مواضع حمایتگرانه سازمان های بین المللی همچون سازمان ملل و آژانس مشخص می شود. کشورهای غربی و غیرغربی که در دوره پسابرجام مناسبات خود را با تهران تعمیق و گسترش بخشیده اند، سیاست های یکجانبه گرایانه ترامپ را معیار تصمیم سازی های خود قرار نمی دهند، همچنان که اعضای توافق از جمله سه عضو اتحادیه اروپا، چین و روسیه مستقل از سیاست های کاخ سفید عمل می کنند.
نظر شما :