سناریوهای پیش رو چیست؟
تأثیر «اون» بر رویارویی چین و آمریکا
نویسنده: محمد مهدی مظاهری، استاد دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: از درشت گویی های ترامپ و کیم جونگ اون به یکدیگر تا حال که قرار است بزودی این دو رهبر با یکدیگر دیدار کنند اگر چه در واقع زمان زیادی نگذشته، اما انگار عمری طی شده است. جلوی چشمان تعجب زده ناظران جهانی، رهبران دو کره یکدیگر را در آغوش می گیرند و رییس سابق سیا از توافق شمالی ها در مورد یک طرح زمان بندی برای کنار گذاشتن سلاح های هسته ای صحبت می کند. در این چرخ و فلک پر سرعت و سرگیجه آور سیاسی که به نظر می رسد همه چیز در حال پیش رفتن به نفع آمریکایی هاست، آنچه از دیدگاه بسیاری از ناظران دور افتاده است نقشی است که چین بازی می کند یا قرار است بازی کند.
چین که سالیان سال مهمترین و حتی تنها حامی رژیم کره شمالی محسوب می شد هیچ گاه تا این اندازه با فشارهای جهانی و تحریم های علیه کره شمالی همراهی نکرده است. همراهی ای که به گمان عده ای، از جمله عوامل تغییر رویکرد کره شمالی محسوب می شود. طی دهه اخیر آمریکایی ها مدام در مورد سیاست تهاجمی چین در حوزه پیرامونی خود هشدار می دهند. درگیری های لفظی دو طرف در مورد تایوان و تحرکات پکن در دریای جنوبی چین در این مدت روندی رو به افزایش داشته است. خیزش چین و تلاش این کشور برای ایجاد یک صلح چینی در شرق آسیا توسط آمریکا تا حدی جدی گرفته شده است که چند نسخه اخیر راهبرد امنیت ملی ایالات متحده در یک چرخش تاریخی نه خاورمیانه بلکه جنوب شرق آسیا را به عنوان مهمترین کانون تهدیدزای منافع ملی آمریکا معرفی می کند. در چنین زمینه ای از رقابت راهبردی که از لجستیک و لفاظی به جنگ تجاری و تعرفه ای رسیده است، برخورد چینی ها با پیروزی آشکار واشنگتن در شبه جزیره کره چه خواهد بود؟
سه سناریو محتمل است. اول اینکه واقعا کره شمالی در برابر فشارهای آمریکا تسلیم شده و قصد کنار گذاشتن سلاح های هسته ای را دارد. دوم اینکه این کشور همانطور که بارها پیش از این نیز نشان داده است در حال اجرای یکی از دورهای تکراری مذاکره، توافق و شکستن توافق است که بارها پیش از این نیز شاهد آن بوده ایم. در این سناریو رهبران کره شمالی هربار که فشارهای جهانی را افزایش یافته می بینند وارد پروسه مذاکره می شوند و وقتی زمان را مناسب بدانند بر سر کار خود بر می گردند. سناریو سوم این است که کره شمالی اکنون هسته ای شده تصمیم دارد با برگه قدرتمندی که به دست آورده است در مذاکرات بیشترین امتیاز را کسب کند. با فرض اینکه کره شمالی بدون موافقت تنها حامی سیاسی و نظامی خود دست به هیچ اقدامی نخواهد زد، سناریو اول نشان از تسلیم چین در برابر آمریکا است، سناریو دوم نشانی از تمایل این کشور برای ادامه دادن رویه محتاطانه در رقابت با ایالات متحده و سناریو سوم نشان دهنده شروع جدی روند تقابل راهبردی چین و آمریکا.
در دهه پایانی قرن گذشته زمانی که یکی از دو ابرقدرت جهانی فروپاشیده بود و چشم ها به دنبال قدرتی بزرگ برای موازنه سازی در برابر آمریکا می گشت بسیاری از نظرها متوجه اروپای واحد شده بود. روند همگرایی اروپایی که در آن سال ها بهار خود را آغاز کرده بود این نوید را می داد که اروپا پس از پنج دهه ضعف و سکوت، دوباره توان نقش آفرینی جهانی خود را باز یافته است. درست در همین زمان بود که بحران بوسنی ضعف های ساختاری، ناتوانی راهبردی و خلاء های قدرت اروپا را به رخ کشید تا در نهایت بحرانی که در درون مرزهای اروپا در گرفته بود به وسیله آمریکایی ها، با نیروهای نظامی آمریکایی و بر اساس معاهده دیتون (شهری در ایالات اوهایو آمریکا) فیصله یابد. از آن زمان تاکنون این رخداد به عنوان آیتی بر ناتوانی اروپا در حل معضلات خود چه رسد به بازیگری در مقیاس کلان جهانی نگریسته می شود. رویای اروپای متحد قدرتمند هنوز آغاز نشده به پایان رسیده بود.
به نظر می رسد که تحولات شبه جزیره کره در حال تکرار این تجربه تاریخی این بار برای یک رقیب دیگر هژمونی آمریکاست. اینکه چین اجازه خواهد داد که آمریکایی ها مسایل مربوط به حوزه راهبردی و حیاط خلوت این کشور را به نحو مورد نظر خودشان حل و فصل کنند یا خیر تاثیر قاطعی نه تنها بر واقعیت های ژئو استراتژیک شرق آسیا بلکه به طور مستقیم بر وجهه و اعتبار این کشور و رویه های آینده جهانی بر خواهد گذاشت. از این رو به نظر می رسد که ماه های پیش رو علاوه بر اینکه مشخص کننده رویکرد کره شمالی در مورد تسلیحات هسته ای و خلع سلاح خود خواهد بود همچنین نقطه عطفی در تعیین این نکته است که چین چه تعریفی از خود و توانایی هایش و چه طرح و تصوری برای آینده منطقه و جهان دارد.
نظر شما :