چهلمین بخش از سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم:
آیا ترکیه تنها بازنده اوضاع خاورمیانه است؟
دیپلماسی ایرانی: امسال برای هفتمین سال متوالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. این یادداشت ها بعد از سفر وی به امریکا و دیدارش با مقامات فعلی و سابق امریکایی به طور مرتب در روزنامه النهار منتشر شده است. به دلیل تغییراتی که در روزنامه النهار ایجاد شده نتوانستیم به همه این یادداشت ها دسترسی داشته باشیم اما آن دسته از یادداشت هایی که امکان دسترسی به آنها وجود داشته و از اهمیت و جذابیت بالایی برخوردار بوده است را تهیه و منتشر می کنیم. در این جا چهلمین بخش از این یادداشت ها را می خوانید:
یکی از کارشناسان و تحلیلگران ترکیه ای مقیم نیویورک که از اوضاع و احوال کشورش خبر دارد، درباره ملت ترکیه که گفتم به دو نیم شبه مساوی تقسیم شده اند، گفت: «شکی نیست که تقسیم بندی عمیقی در درون ملت ترکیه وجود دارد. اما در آخر ما کشور بزرگ اروپایی هستیم حتی اگر وارد اتحادیه اروپا نشده باشیم. در دنیا می گویند که چهار کشور قدرتمند در اروپا وجود دارد و آنها ترکیه و آلمان و فرانسه و بریتانیاست. کشور ما عضو پیمان آتلانتیک شمالی و هم پیمان اروپا و امریکاست.»
نظر دادم: «آن چه می گویی صحیح و نقش منطقه ای شما نیز به عنوان یک کشور بزرگ محفوظ است. وقتی جنگ در منطقه پایان بگیرد نظام منطقه ای جدیدی جای نظام سایکس – پیکو را خواهد گرفت. ترکیه یکی از سه پایه اصلی آن به همراه ایران و اسرائیل خواهد بود.»
کارشناس بارز و مطلع ترکیه ای، حرف مرا نفی نکرد، بعد به سراغ ترکیه و سوریه رفتم، گفتم: «نظر عمومی در دو جهان عرب و اسلام این است که بعد از این منطقه مستقر شد، ترکیه کشور بازنده آن است. اما این به آن معنا نیست که جایگاهش «در اداره منطقه» به همراه بزرگان دنیا یا «نظام بین الملل» به عنوان یک قدرت منطقه ای به همراه دو قدرت منطقه ای مذکور که در بالا گفتم را از دست بدهد.»
جواب داد: «با حرفت موافق نیستم. ما کشور شکست خورده ای نیستیم و در آخر هم کشور شکست خورده نخواهیم بود.»
گفتم: «در ابتدای تظاهرات مردمی سوریه علیه حکومت اسد، بعد از این که او توصیه های شما، بارزترین آن آشتی با ملتش را رد کرد، با مواضع سیاسی تان حمایت بزرگی از تظاهرکنندگان کردید. رویکردهای سوری و عربی و سنی ای ترتیب دادید که به سودتان باشد و وانمود کردید که از سوریه و ملت آن حمایت می کنید، شاید حتی وانمود می کردید که حامی منطقه در برابر ایران و طرح خاورمیانه ای اش هستید. در ابتدا از «ارتش آزاد سوریه»، به محض این که تشکیل شد، حمایت کردید بعد از این حمایت دست کشیدید. به نظر می رسد نقش نظامی برای شما در سوریه وجود ندارد. این درست است که شما «داعش» را تاسیس نکردید یا به عبارتی در تاسیس آن سهیم نبودید، اما مرزهای خود را به روی مبارزان یا تروریست ها و افراد وابسته به آنها و دیگر گروه های دیگر گشودید و اجازه دادید به آنها اسلحه و پول و نیرو و همه چیز برسد.»
جواب داد: «در آخر باید به ملت سوریه کمک کرد. ما هر چه در وسعمان بود به آنها کمک کردیم و به این کمک خود هم ادامه می دهیم. به هر حال ما در این موضوع تنها نبودیم. کشورهای دیگری در منطقه نیز همه این کارها را کردند، در عین حال ما با روسیه روابط کاری بسیار مهمی برقرار کردیم که می تواند مثمر ثمر باشد، از نتایج آن نشست روسیه و ایران و ترکیه برای بحث در اوضاع سوریه به خصوص در ایجاد «مناطق کاهش تنش» است. این طرح قابلیت موفقیت دارد. به هر حال ایران را هم فراموش نکن. ایران اساسا ثبات منطقه را متزلزل می کند و طرحی منطقه ای دارد. نباید نسبت به آن بی توجه باشی یا آن را آسان بگیری.»
نظر دادم: «این هم گفته می شود که ترکیه و ایران رویارویی نظامی نخواهند داشت با وجود این که تناقض در منافع دارند و احساسات محبت آمیز برای هم رد و بدل نمی کنند.»
جواب داد: «شاید چیزهایی که می گویی صحیح داشته باشد، حتی شاید بیشتر آنها صحیح باشد. ایران «تقیه» و «الطاروف» ]تعارف[ دارد.»
گفتم: «معنای تقیه را می دانم، «طاروف» چیست؟»
جواب داد: «دروغ برای دیپلماسی. چیزی را اعلام می کنند اما در ضمیرشان چیز دیگری مدنظرشان است.»
بعد گفت: «آنها در منطقه چه می خواهند؟ می خواهند بعد از حدود هزار سال که به زور آن را ترک کردند، دوباره به آن برگردند. هیچ کس حق ندارد بپرسد در چه موضوع یا قضیه ای دخالت کرده ایم در صورتی که خودش در آن موضوع دخالت می کند. همه ما به عنوان سلطنت عثمانی در همه این کشورها ]ی منطقه[ دویست سال بودیم. ایران طرح خودش را دارد. ایران بود که مساله مذهبی را به درگیری های سوریه وارد کرد که تبدیل به جنگ شد. خودش بود که مذهب را وارد کرد و بعد در منطقه جنگ راه انداخت. ما این امور را در داخل ترکیه نداریم.» (!)
گفتم: «در عراق کرکوک و ترکمن و موصل است، و گفته می شود همیشه خطر برای عراق فقط از دو جهت می آید، ایران و ترکیه.»
جواب داد: «این حرف صحیح است. شاید برای این که همسایه ایم و برای این که همه ما در یک منطقه ایم. به من بگو ایران در عراق چه می کند؟ آیا قبل از صدام حسین بود؟ قطعا نه. بعد از سقوط او و سرنگونی حکومتش آمد و وارد عراق شد. یک مسئول سنی یا وزیری از اهل تسنن در دولت عراق نیست. (!) سنی ها در عراق بیشتر از شیعیان بودند، چرا کمتر شدند؟ (!) ما تلاش می کنیم عراق را آرام کنیم در حالی که ایران در کل منطقه در حال جنگ است! به هر حال می دانی که فارس ها ترک هستند اما شیعه اند (این را به شوخی و با خنده گفت)!»
ادامه دارد...
بی شک بسیاری از اظهارات این کارشناس ترک عاری از صحت است و مواضع دیپلماسی ایرانی محسوب نمی شود اما دیپلماسی ایرانی بر اساس امانت داری آنها را منتشر می کند.
نظر شما :