آیا عربستان سعودی به سمت ایران می چرخد؟
عصرایران - هادی اهوازیان - در چند هفته اخیر روابط ایران و عربستان دوباره در کانون توجه قرار گرفته است.
مصافحه عادل الجبیر با محمد جواد ظریف، اعزام مجدد حجاج ایرانی به مناسک حج، برنامه ریزی وزارت خارجه عربستان و ایران جهت بازدید هیات های دیپلماتیک از اماکن خود در کشور میزبان و از همه مهمتر درخواست محمد بن سلمان از وزیر کشور عراق برای میانجیگری با ایران همگی نشانه هایی است که تحلیل گران سیاسی را حرکت دو کشو به سمت نزدیکی روابط و تلاش برای برقراری روابط دیپلماتیک رهنمود کرده است.
درمقابل این رخدادها که بدون شک به نوعی بیانگر تغییر شرایط بین دو کشور است، تکذیب سعودی ها از ارسال پیامی توسط وزیر کشور عراق و مصاحبه وزیر خارجه عربستان مبنی بر خنده داربودن استدلال مقامات ایرانی بر بهبود روابط دو کشور این سوال مطرح می شود که آیا واقعا رویکردهای عربستان و ایران نسبت به یکدیگر در حال تغییر است؟
برای پاسخ به این سوال و تبین روابط بین دو کشور ذکر چند نکته ضروری می باشد:
1- ایران و عربستان سعودی دو قدرت بزرگ منطقه ای هستند که غالبا منافع متضادی را در مسائل منطقه ای دنبال می کنند. این شرایط باعث می شود بسته به نگاه مسئولین دو کشور نسبت به یکدیگر، اهمیت موضوعات و میزان اثرگذاری قدرت های جهانی در تحولات خاورمیانه همواره شرایط متغیری به گستره رقابت تعاملی حداقل تا مرز نزاع و جنگ از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بر روابط دو کشور حاکم باشد.
در چند سال اخیر نیز و به ویژه از زمان وقوع بهار عربی به واسطه عدم تمایل قدرت های فرامنطقه ای برای تاثیرگذاری مستقیم بر بحران های خاورمیانه، بر اختلافات دو کشور افزوده شده و با روی کارآمدن آل سلمان در عربستان، اختلافات، بغرنج تر شده است.
به عبارتی در در دوره اخیر آنها در تلاشند تا نقش جایگزینی نسبت به قدرت های جهانی در بحران های منطقه ای برای خود تعریف کنند. این موضوع به عاملی در بی ثباتی منطقه توسط طرف مقابل تعبیر شده و بر تشدید تنش ها بین دو کشور افزوده و آن را به شکل رویارویی نیابتی تغییر داده است.
2- مسئولین دو کشور ایران و عربستان مانند سایر کشورها منافع ملی خود را دنبال می کنند لذا در صورتی که در یکی از موارد اختلافی با یکدیگر زمینه ای برای توافق ایجاد شود به نوعی که تامین کننده منافع مشترک دو کشور باشد، از تعامل با یکدیگر رویگردان نیستند. لذا باوجودی که دو کشور غالبا دارای منافع متضاد هستند گاهی منافع دو کشور همگرا شده و دستیابی به توافق در آن موضوع خاص دور از انتظار نبوده است.
2- مسئولین دو کشور ایران و عربستان مانند سایر کشورها منافع ملی خود را دنبال می کنند لذا در صورتی که در یکی از موارد اختلافی با یکدیگر زمینه ای برای توافق ایجاد شود به نوعی که تامین کننده منافع مشترک دو کشور باشد، از تعامل با یکدیگر رویگردان نیستند. لذا باوجودی که دو کشور غالبا دارای منافع متضاد هستند گاهی منافع دو کشور همگرا شده و دستیابی به توافق در آن موضوع خاص دور از انتظار نبوده است.
مسائلی چون انتخاب رئیس جمهوری لبنان، قیمت گذاری و سهمیه بندی نفت و تفاهم بر نخست وزیری حیدرالعبادی در عراق از جمله موارد تعامل حداقلی دو کشور هستند که با وجود اختلاف شدید در موضوعات دیگر بدست آمده اند.
3- در شرایط حاضر در عراق به غیر از پیدایش نشانه های نابودی داعش، شاهد تغییر رویکرد برخی سیاستمداران شیعه عراقی نسبت به ایران هستیم. مقتدا صدر و عمار حکیم دو سیاستمدار با نفوذ عراقی هستند که اخیرا اظهارات و اقداماتی در این خصوص در پیش گرفته اند. دیدار مقتدا صدر با محمد بن سلمان و اظهارات او درخصوص انحلال حشدالشعبی، خروج عمار حکیم از مجلس اعلای عراق و تشکیل حزب حکمت ملی را می توان رویکرد جدید برخی سیاستمداران شیعه عراق بعد از العبادی ارزیابی کرد.
از طرفی در چند سال اخیر سیاستمداران شیعه عراقی خواستار میانجیگری میان ایران و عربستان با هدف کاهش تنش ها می باشند. اما سعودی ها بارها اعلام کرده اند که استقلال عراق در موضوعات منطقه ای نقش عمده ای در بهبود روابط با ایران دارد. لذا به نظر می رسد تمرکز برخی کشورهای عربی با محوریت عربستان بر عراق و تلاش به ارتباط با جریان های شیعی، بیش از آنکه به دنبال بهبود روابط با ایران باشد به دنبال ارسال سیگنال هایی به جریان های سیاسی شیعه عراقی طرفدار ایران در اتخاذ سیاست های مستقل منطقه ای جهت کاهش تنش های داخلی می باشد. در واقع محمد بن سلمان به دنبال حمایت از جریان های شیعه خواهان احیای استقلال عراق در مسائل منطقه ای برای ایجاد چالش در برابر تثبیت حضور ایران در عراق و به تبع آن اصلاح موازنه قدرت در منطقه بعد از داعش می باشد.
4- بر اساس برخی شواهد و گمانه زنی ها عربستان درحال تغییر رویکرد خود در قبال بحران سوریه است. اما این تغییر بیش از آنکه به دلیل تغییر سیاست های عربستان نسبت به ایران باشد، در واقع به دلیل هماهنگی عربستان با دولت ترامپ در بحران سوریه می باشد. به عبارتی دیگر با توجه به سیاست های دونالد ترامپ در بی تمایلی جهت مداخله نظامی در سوریه و نیز اعلام عدم حمایت کاخ سفید از مخالفان مسلح دولت بشار اسد به نظر می رسد عربستان سعودی همگام با ترامپ درحال تغییر سیاست های خود در سوریه است. همانگونه که ایالات متحده با وجود اتخاذ چنین سیاستی در سوریه، از سیاست های ضدایرانی مقامات آمریکایی و ادعای آنها مبنی بر مداخله ایران در منطقه کاسته نشده است، تغییر رویکرد عربستان در قبال دولت اسد را نمی توان تلاش عربستان برای نزدیکی به ایران ارزیابی کرد.
5- بنابراین دستیابی به تعامل مشترک در برخی موارد اختلافی به معنای وجود برنامه و اراده جهت حل سایر موضوعات اختلافی نیست و چه بسا اختلافات دو کشور از زاویه ای دیگر نمایان شود. علاوه براین تغییر رویکرد عربستان در عراق و سوریه با توجه به تغییر شرایط دو کشور و آغاز نابودی داعش هرجند نماینگر کاهش تنش بین دو کشور است الزاما بیانگر تغییر رویکرد آنها نسبت به یکدیگر نیست.
نظر شما :