محاصره «شعب ابی طالبی» قطر

۲۶ خرداد ۱۳۹۶ | ۲۲:۲۳ کد : ۱۹۶۹۶۰۶ باشگاه خوانندگان
استفاده از اقدام تنبیهی «تحریم گروهی» به وضوح در اقدامات و دستور العمل سیاست خارجی کشورهای عربی و بعضا جریان های فروملی دیده شده که حاکی از عدم وجودروحیه تعامل و حل مشکلات و چالش ها با مخالفان از طریق گفتگو و ارتباط کلامی و یادگاری از سنن عصر جاهلیت شبه جزیزه عربستان است.
محاصره «شعب ابی طالبی» قطر

نویسنده: صالح سلاورزی زاده، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه اصفهان

دیژلماسی ایرانی: در این نوشتار به ترتیب به 1)علت یابی و ریشه یابی وقوع این بحران وتحلیل نوع رفتار سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برمبنای ویژگی های روانشناختی در این حادثه و رخدادهای مشابه قبل پرداخته خواهد شد و2) در ادامه نوع بحران درچارچوب مدل مکعب بحران چارلز هرمان  تببین و گونه شناسی خواهد شد و 3)درادامه به عکس العمل های قدرت های بزرگ واستراتژی مناسب ایران در برابر بحران مذکور پرداخته خواهد.

فرضیه این نوشتار در ارتباط با علت یابی و ریشه یابی وقوع بحرانی های این چنینی در خاورمیانه که اتفاقا به وفور درتاریخ تعدادی ازکشورها ی عربی واعضای شورای همکاری خلیج فارس  مسبوق به سابقه می باشد؛عدم وجود تعامل زبانی وفهم ارتباطی (پدیده مهمی که مدنظرهابرماس می باشد) می باشد که باعث شده تعدادی ازکشورهای عربی در برخورد با مشکلات واختلافات با طرف های مقابل بیش ازآنکه از گفتگو و تعامل ارتباطی برای حل مساله استفاده کنند،ابزارهای تنبیهی و در راس آن ابزار نظامی و تحریم گروهی به عنوان «سنتی تاریخی-قبیله ای »را سرلوحه اقدام سیاست خارجی خود قرار دهند.

قبل از پرداختن به بحران فعلی قطر باید به بحث امنیت در این منطقه (حوزه خلیج فارس) و اقدامات این کشورها برای تامین امنیت خود وایجاد« جامعه امن» پرداخت.مفهوم جامعه امن و«اجتماع امنیتی» نخستین بار توسط کارل دویچ مطرح شد.در این مجموعه آستانه ای از تفاهم وهماهنگی بین اعضای جامعه به وجود می آید که گذر از آن آستانه را «همگرایی امنیتی» می نامند. دراین وضعیت اعضای این جامعه هرگز نباید زمینه بروز جنگ و درگیری علیه اعضای دیگر را فراهم سازند به نحوی که  معمای امنیت در روابط فی مابین مرتفع شده و گزینه جنگ میان آنها حذف گردد. آن ها مناقشات خود را با استفاده از روش های چون گفتگو،چانه زنی ومصالحه حل و فصل میکنند. با این توصیف تشکیل شورای همکاری خلیج فارس در ۲۵ مه ۱۹۸۱ میلادی که با هدف یکپارچگی اقتصادی و نظامی تشکیل شدبا عملکرد فعلی در بحران قطر و انشقاق فعلی اعضا این نهاد از خصوصیات یک سازکار مبتنی بر «جامعه امن »برخوردار نبوده وتشکیل این شورا گامی لرزان  برپایه تعصب قومی-مذهبی تببین می شود.

استفاده ازاقدام تنبیهی «تحریم گروهی» به وضوح در اقدامات و دستور العمل سیاست خارجی کشورهای عربی و بعضا جریان های فروملی دیده شده که حاکی از عدم وجودروحیه تعامل و حل مشکلات وچالش ها با مخالفان از طریق گفتگو وارتباط کلامی و یادگاری از سنن عصرجاهلیت شبه جزیزه عربستان است. نخستین استفاده به تحریم ومحاصره اقتصادی سه ساله حضرت رسول(ص)ومسلمانان در شعب ابی طالب برمیگردد.نمونه های معاصراستفاده از استراتژی «تحریم و قطع رابطه» به عملکرد دولت های عربی در برابر ایران درجنگ 8ساله با عراق و قطع ارتباط عربستان سعودی با ایران در ادوار مختلف تا زمان حال که روابط ایران وچند کشور اقماری و دنباله روسیاست خارجی عربستان قطع می باشد، برمی گردد.پس از ریشه شناسی استراتژی« قطع ارتباط» و«تحریم گروهی»که اقدامی مسبوق به سابقه وبیشتر با نوع نظام های سیاسی حاکم بر این کشورها و روانشناسی سیاسی خاص حاکمان خودکامه دول عربی حاشیه خلیج فارس درارتباط می باشد باید به دلایل شکل گیری وقوع بحران فعلی قطر و استفاده مجموعه ای از کشورهای عربی از استراتژی قطع ارتباط ومحاصره اقتصادی وسیاسی بر ضد یک عضوخودی بپردازیم. بی دلیل نیست که: وزیر خارجه قطر یک روز بعداز بحران:"هر زخمی دوایی دارد ... جز اخلاق بد که درمانی ندارد."(حضرت علی «ع»)

در علت یابی وقوع بحران فعلی قطر اتخاذ سیاست مستقل ورویکرد عقلانی بر اساس منافع ملی کشورتوسط قطر که عملا عربستان سعودی را به نبردی هژمونیک منطقه ای فرامی خواند را علت اصلی وقع این بحران می توان قلمداد کرد.مطرح نمودن ادعاهای چون حمایت از تروریسم و افراط گرایی توسط قطر به همان میزان حضور عربستان وهم پیمانان در جبهه ضد تروریستی و افراط گرایی پوچ و واهی می باشد.چرا که قطر به همراه همین جریان مقابل تا چندی پیش مشترکا حمایت تسلیحاتی-مادی ازافراط گرایی در منطقه داشته و دارند.فعالیت شبکه های الجزیره قطر و العربیه عربستان سعودی هماهنگ با هم در بحران سوریه این ادعا را اثبات می کند.

در ارتباط با گونه شناسی بحران مذکوربر اساس مدل «مکعب بحران» هرمان سه ویژگی اصلی شرط اصلی تعریف بحران ذکر شده است: الف: تهدید، ب: غافل گیری، ج: فشار زمانی.با توجه به این سه مولفه هشت وضعیت بحرانی قابل تصور می باشد.با توجه به لفاظی ها و اخطارها وشروط روزهای قبل از بحران این بحران با توجه به سابقه عربستان در قطع ارتباط با کشورها وسایر کشورهای اقماری اقدامی قابل پیش بینی برای حداقل دولت مردان قطر وسایر دولت ها به حساب می آمد .طبیعی است که مدت زمان پاسخگویی و مواجه شدن با این بحران هم برای طرفین از خصیصه بلند مدت بودن برخوردار است وبر اساس نوع تهدید با توجه به وضعیت خاص ژئوپلیتیکی قطر و بسته شدن تمام راه های مواصلاتی این کشور با جهان (جزمسیرایران)تهدید از نوع تهدیدات شدید می باشد که بحران مذکور را در گروه بحران های «برنامه ریزی شده» و«مشورتی»قرار می دهد که در صورت عدم مدیریت بحران توسط طرفین و حفظ موضع عدم قبول وساطت طرف های ثالث توسط عربستان قابلیت تبدیل به وضعیت «بحرانی شدید»را دارد.

درارتباط با حل و فصل این بحران هم مثل همه بحران های رخ داده حضور و اقدام دولت های بزرگ مهم ترین عامل می باشد که در ارتباط با بحران فعلی قطر اتخاذ موضع منفعل از جانب امریکا و روسیه وسایر قدرت های بزرگ جهان چشم اندازمناسبی برای این بحران تداعی نمی کند.و حکایت از برنامه ریزی شدن ومشورتی بودن بحران برای ایجاد تغییری دلخواه در موازنه قدرت در منطقه دارد،امری که ترامپ هم به آن به این صورت که سفرش به خاورمیانه منتیج به مواضع سخت ضدافراط گرایی شده است عکس العمل نشان داده است.

در ارتباط با موضع مناسب ج.ا.ایران در این بحران لازم است به حدیثی منتسب به حضرت علی بن ابی طالب اشاره کردکه:  دوستان تو سه گروهند و دشمنانت نیز سه گروه؛ 1)دوستانت عبارتند از: دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن تو. 2)دشمنانت عبارتند از: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو

عربستان سعودی واقمار هم پیمانش که در حال حاضر با قطر قطع رابطه کرده اند همگی در صحنه سیاست منطقه خاورمیانه دشمنان جدی ج.ا. ایران هستند که اتفاقا همه انها جز امارات متحده عربی روابط خود با ایران را قطع کرده اند.اگر در نظر بگیریم که خاورمیانه در حاشیه مدار جهانی شدن قرار گرفته و تعاملات جامعه شبکه ای کاستلز به میزان کافی بر این منطقه تاثیر خودرا نگذاشته است اتخاذ سیاست واقع گرایی از جانب ایران به عنوان یک ضرورت می طلبد که بر اساس اصل«دشمن دشمن ما دوست ماست»قطر را به عنوان کشوری همسایه که اتفاقا اخیرا مواضع مناسب و سازنده ای نسبت ج.ا.ایران اتخاذ نموده است را مورد عنایت ویژه قرار داده وبه تضعیف حربه همیشگی عربستان و اقمارش بپردازیم چرا که تقریبا اگاه هستیم که سیاست خصمانه این ائتلاف با انفعال و بی طرفی مثبت یا منفی ایران در قبال ایران تغییری نخواهد کرد.و این حربه در مقابل ایران به شکست انجامیده است.

کلید واژه ها: قطر


نظر شما :