امید روسیه به تنظیم روابط جدید با آمریکا

ایران وجه‌المصالحه مسائل داخلی ترامپ نشود

۱۸ بهمن ۱۳۹۵ | ۱۳:۵۲ کد : ۱۹۶۶۷۴۸ اروپا آمریکا نگاه ایرانی
حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: باید از اینکه موضوع ایران و تبلیغات حول آن توجه جامعه آمریکا را از بحران داخلی به «دشمن» خارجی منعطف کند، جلوگیری شود.
ایران وجه‌المصالحه مسائل داخلی ترامپ نشود

نویسنده: حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی

دیپلماسی ایرانی: به نظر می رسد در مرحله کنونی دو موضوع باید در اسرع وقت در دستور کار سیاست خارجی قرار گرفته و اجماع حاصل گردد.

الف: مدیریت رابطه با روسیه

روسیه یکی از مهم ترین منابع سیاست خارجی ایران بوده، در مرحله کنونی تا حل و فصل نسبی بحران سوریه نقشی اساسی در این حوزه بازی خواهد کرد. اهداف روسیه و حضور در بحران سوریه با اهداف ایران در آن کشور همخوانی زیادی ندارد. تمایلات جهانی و منطقه ای روسیه در محورهایی قرار می گیرد که اهداف ایران در آن حوزه ها ناچیز و یا از اولویت برخوردار نیست.

برای روسیه مهم ترین هدف در سیاست خارجی خروج از بحران و بی ثباتی در تعاریف و پروتکل های رفتاری با آمریکاست. این بحران عدم اطمینان که از اواخر دوره اوباما آغاز شد با انتخاب ترامپ به عنوان کسی که متمایل به روسیه نامیده می شود به اوج رسید. اشاعه علائمی از ترامپ مبنی بر بازنگری اساسی در روابط با روسیه و سپس گزینه وزیر امور خارجه او آقای تیلرسون که همکاری و دوستی طولانی با روسیه دارد روس ها را به این وسوسه انداخته که امکان دارد بتوانند در مسیری «منطقی تر» از گذشته با آمریکا قرار گرفته و مدیریت جهانی را بصورت دوجانبه پیش ببرند. تا وقتی روسیه در بیم و امید تنظیم این رابطه با امریکا قرار داشته باشد این هدف را پیگیری خواهد نمود و آن را تحت الشعاع هیچ موضوع دیگری قرار نخواهد داد. بحران اوکراین و الحاق کریمه را باید در این حوزه مورد توجه قرار داد. در این محیط و در این مسیر ایران برای روسیه بیشتر از آنکه یک سرمایه باشد یک ابزار با قابلیت نسبی محدود محسوب می گردد.

در مرحله بعدی و از جانب دیگر روسیه تمرکز زیادی روی ترکیه دارد. روسیه امید دارد که ترکیه را بتواند از مدار قبلی وابستگی به غرب و ناتو خارج نموده و در مدار نزدیک تری با خود قرار دهد. سوریه برای روسیه در این تصویر هم نقش سرمایه و هم نقش ابزاری دارد. البته موقعیت ترکیه در اردوی غرب تا هفته گذشته و با دیدار خانم «می » نخست وزیر انگلستان از آن کشور و سپس تصدیق وزیر خارجه انگلیس که آقای گولن در پشت کودتای جولای ۲۰۱۶ قرار دارد چندان محکم بنظر نمی رسید. انگلیس تلاش دارد که با ترکیه مماشات بیشتری داشته باشد تا بطرف روسیه گرایش پیدا نکند. لذا با این تفاصیل باید توجه داشت که روسیه در موضع انتخاب بین ترکیه و ایران در بیشتر موارد علی الاصول به طرف ترکیه گرایش خواهد داشت.

درگیری آقای بشار اسد و مخالفانش و عدم توانایی ایران برای حل نهایی بحران سوریه برای روسیه مائده ای الهی محسوب شد که اگر بتواند آن را به صورتی به بحران عراق نیز توسعه دهد توانسته برای خود دایره نفوذ بسیار قدرتمندی در سطح یک ابرقدرت در مدیریت جهانی بوجود آورد.

در بحران سوریه، ایران برای روسیه یک شریک مشکل و نا متعارف محسوب می گردد. برای ایران نیز روسیه با توجه به موارد فوق شریکی با اولویت های متفاوت است که هر لحظه ممکن است علاقمند به بازتعریف نحوه مشارکت باشد. مدیریت این روابط خصوصا بعد از اجلاس آستانه و احتمال برقراری مجدد جلسات سیاسی بین معارضه و دولت سوریه حال با پادرمیانی سازمان ملل و یا حضور فعال تر آمریکا بسیار مبرم به نظر می رسد. اگر آمریکا با طرح حفاظت از مناطق امن بخواهد روند «آستانه» را به هم زند و یا آن را وارد مسیر دیگری کند همکاری ایران و روسیه و از همه مهم تر توافق بر سر بازتعریف شرایط جدید و نحوه برخورد با آن از اهمیت بالایی برخوردار خواهد شد.

ب: مدیریت برخورد با اقدامات دولت جدید آمریکا برای شش ماه آینده

نکته دیگر که به موازات حساسیت در مورد روسیه باید به آن بصورت جدی توجه کرد مدیریت رفتاری با دولت جدید امریکاست. این مدیریت بطور مثبت بر روابط ایران و روسیه در سوریه نیز تاثیر خواهد داشت. دستورالعمل های اجرایی که اخیرا کاخ سفید بعد از استقرار آقای ترامپ در آنجا صادر کرده اینگونه توضیح می دهد که دولت آقای ترامپ حداقل در شش ماه تا یکسال آینده می تواند دولتی با تصمیماتی خلاف عرف، سخت سر و با تصمیماتی یکجانبه و تحریک کننده باشد. دولت جدید آمریکا هم در سیاست داخلی با نوآوری های خود جامعه این کشور را به طرف اغتشاشات پیش می برد و هم در سیاست خارجی کشور ها را وادار به فرو رفتن در لاک محافظه کاری و بی تصمیمی و انفعال خواهد کرد. تصمیمات دولت مزبور از محیط زیست تا تجارت و از وال استریت تا مهاجرین را در آن کشور متاثر و لاجرم فضای سیاسی را وادار به موضع گیری خواهد کرد.

در سیاست خارجی اما این شرایط البته برای دو بازیگر که با هدف مشخصی تحولات را دنبال می نمایند متفاوت است. اسرائیل و انگلستان هیچ کدام از تصمیمات «نامتعادل» ترامپ نه تنها ضرر نخواهند کرد که منتفع هم خواهند شد.

ایران با آمریکای ترامپ در سطوح متفاوتی با یکدیگر تماس دارند که مهم ترین آن ها عبارتند از: موضوع برجام با قابلیت متصل شدن به برنامه موشکی و دفاعی ایران که می تواند روند نا متعادلی را طی کند. در مورد عربستان در موضوع یمن نیز ایران با آمریکا مماس است و شرایط با روندی بسیار منفی پیش می رود. در بحران سوریه نیز ایران با امریکا روبروست اما شرایط روندی متعادل دارد اگرچه با قابلیت گرایشی منفی. ایران در موضوع اسراییل نیز با با روندی بسیار منفی با ایالات متحده و احتمالا خانواده ترامپ رویارویی دارد.

در این فضا برای ایران دو چیز باید اهمیت داشته باشد: یکی جلوگیری شود از اینکه موضوع ایران و تبلیغات حول آن توجه جامعه آمریکا را از بحران داخلی به «دشمن» خارجی منعطف کرده و ایران با توجه به اینکه ظرفیت نزدیک کردن دموکرات ها و جمهوریخواهان را دارد وجه المصالحه حل مسائل داخلی آقای ترامپ گردد. دوم و مهم تر اینکه شرایطی بوجود نیاید که روسیه به آمریکا نزدیک تر شود.

کلید واژه ها: حسین ملائک ترامپ ایران و آمریکا روسیه و آمریکا


نظر شما :