هفتادمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
روسیه اسد را حفظ کرد
دیپلماسی ایرانی: برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در این جا قسمت هفتادم آن را می خوانید:
در ابتدای دیدارم با مسئول عالی رتبه که در اداره سوم کاخ سفید اوضاع خاورمیانه را دنبال می کند، درباره روابط واشنگتن و مسکو صحبت شد. پرسیدم: «نظرت درباره دخالت روسیه در سوریه چیست؟» و افزودم: «من معتقد نیستم که ورود روسیه در سوریه با چراغ سبز امریکا همراه بوده اما هیچ وقت هم معتقد نبوده ام که چراغ قرمزی برای این ورود وجود داشته است و همچنان هم چنین اعتقادی دارم.»
جواب داد: «در آن جا نه چراغ سبزی در کار است، نه چراغ زردی و نه البته چراغ قرمزی. برای این که قبل از این که روس ها وارد سوریه شوند از آمدن آنها خبر نداشتیم و با کسی هم در این رابطه مشورت نکرده بودیم. پوتین در سوریه برای حمایت از جای پایش، بشار اسد و جلوگیری از سقوط او دخالت کرد. این نگرانی وجود دارد که ممکن است حکومت اسد از هم فروبپاشد با علم بر این که ارتشش خسته و فرسوده شده است. ایرانی هایی که برای حمایت از او می جنگند کشته ها و زخمی های بسیاری داده اند. در عین حال حزب الله نیز کشته ها و زخمی های بسیاری داده است. بعد از دخالت روسیه امریکا تحرکاتی انجام داد و تلاش کرد با استفاده از توجیه استفاده از همه تلاش ها برای مبارزه با داعش و گروه های اسلامی تندرو، و برای حمایت از تلاش ها برای آغاز گفت وگوها میان اسد با مخالفانش تحرکاتی را انجام دهد با این هدف که وضعیت به مرحله انتقالی برسد و اسد از قدرت و از دولت کنار برود.»
نظر دادم: «تو می دانی که روسیه وقتی دخالت کرد که ایران از آن خواست. حاج قاسم سلیمانی به مسکو رفت و از پوتین خواست که دخالت کند برای این که ترسید اسد سقوط کند. اما در عین حال زیاد هم برای این دخالت مشتاق نبود با وجود این که تنها ابزار موجود برای محافظت از اسد بود. بی میلی اش به این دلیل بود که دخالت روسیه باعث می شد شریکی برای ایران در سوریه شود، و البته ایران چندان تمایلی به چنین چیزی ندارد. ما با این وضعیت در لبنان زندگی کرده ایم زمانی که سوریه مرحوم حافظ اسد هر گونه شریکی برای خود را رد می کرد. برای این که برایش فاش شده بود که در برابر اسد عده ای روی دو طناب راه می روند. بعدا ناظران دیپلماسی و رسانه ای مشاهده کردند که مشترکاتی در دیدگاه مسکو و تهران نسبت به وضعیت سوریه وجود دارد و در مواضعشان نزدیکی های متعددی بر سر توافق سیاسی وجود دارد که می توان روی آن کار کرد.»
جواب داد: «تا روسیه هم احیانا با رهبران متحد منطقه ای اش دچار مشکل شود برای این که حرف آنها را نمی شنود، برای این که بر سیاست ماموریت در برابر دستاوردهای جدید در مقابل قدرت های دیگر اعتماد کرده است. چنین اتفاقی برای ما نیز با متحدان ما در منطقه از جمله با عربستان سعودی مثلا اتفاق افتاده است. به هر حال همان طور که خودت هم گفتی مذاکرات ژنو با دورها و دورهای مختلف برگزار شده بدون این که پیشرفتی به وجود آید. روسیه "سوریه مفید"، اسمی که خودش به آن داده، را امن کرده است، منظورمان نوار ساحلی (Coastal) است. روسیه نمی خواهد شاید هم نمی تواند کنترل اسد را بر کل سوریه بازگرداند. روسیه همین را می خواهد و ایران هم می گوید که همین را می خواهد. اما آیا این را فعلا می خواهد؟ حقیقتش نمی دانیم. اگر هم بخواهد آیا می تواند اجرایش کند؟»
نظر دادم: «فکر نمی کنم فعلا این را بخواهد. طرح منطقه ای مشهورش هنوز قابل اجرا نیست. شاید جای پایی در سوریه و لبنان داشته باشد و شاید هم بیشتر از این در عراق و یمن داشته باشد شاید هم بخواهد این نفوذ را با عربستان که آن نیز در یمن جای پایی دارد، تقسیم کند.»
جواب داد: «درباره بخش دوم نظرت، عقب نشینی نظامی روسیه از سوریه همان طور که خودت هم گفتی کاملا جزئی خواهد بود. همچنان پایگاه هوایی نظامی اش در حمیمیم "فعال" است، همچنین پایگاه دریایی نظامی اش در طرطوس، علاوه بر آن زیردریایی های نظامی و دیگر وسایل دفاع هوایی و به همراه آنها نیروهای مبارزشان در سوریه حضور دارند. اما روس ها به آن چه وعده داده بودند عمل کردند و ثابت کردند که اسد در امان (Enclave) است و جلوی سقوطش را گرفتند. آنها الآن در گفت وگوها و مذاکرات برای حل سیاسی بحران سوریه مشارکت کرده اند و با امریکایی ها بر سر آن کار می کنند.»
نظر دادم: «عربستان گرفتار است. خیلی ها می گویند که رقابتی داخل خاندان پادشاهی میان ولیعهد با نایب ولیعهد وجود دارد. نظر تو چیست؟»
جواب داد: «در حقیقت در روزهای ملک عبدالله بن عبدالعزیز امور به سمت تزلزل پیش رفته بود که فراتر از اختلافات داخلی و خارجی بود. جانشینی ملک سلمان، نگرانی های منطقه ای از جمله برای مصر ایجاد کرد، برای این که او نسبت به جماعت "اخوان المسلمین" که مصر بدون هیچ اهمالی با آن مبارزه می کند، با گشاده رویی برخورد می کند. شاید امریکا این مساله را دریافت و به دلیل به نوعی وجود آن در عربستان، برای این که با آن در این زمینه مشورت می کرد، با حضور او موافقت کرد. سلمان به مصر میلیاردها دلار امریکا کمک مالی کرده است تا بتواند اقتصاد خود را درمان کند و وضعیت را بهبود ببخشد و نقدینگی اش تقویت شود، سپس به یمن اعلام جنگ کرد بدون این که به مصر اطلاع دهد یا با آن مشورت کند و از آن خواست که نیروهای زمینی اش را در این جنگ مشارکت دهد. البته که رد کرد.»
ادامه دارد...
نظر شما :