گفتمان متفاوت نامزد جمهوریخواهان، حرفهایش را جذاب کرده است
رفتار کابویوار ترامپ در سیاست خارجی
دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ بسیاری از رای دهندگان آمریکایی را با به چالش کشیدن وضع موجود هیجان زده کرده است. برای آمریکایی هایی که به طور فزاینده ای به وضع موجود عادت کرده اند و حتی از آن ناامید شده اند، اظهارات ترامپ در سیاست خارجی که با کلیشه های موجود در تضاد است جذاب به نظر می رسد. او ظاهری شجاع و عملگرا دارد به ویژه وقتی در برابر هیلاری کلینتون قرار می گیرد که تکرار آیینی تعصبات تثبیت شده است.
ترامپ ساده ظاهر شده و کابوی وار رفتار می کند. در اولین مناظره رودررو در برابر کلینتون که در 26 سپتامبر برگزار خواهد شد، ترامپ باید کار قابل توجهی برای پالایش، تشریح و منضبط کردن پیام خود در سیاست خارجی انجام دهد. این برای متقاعد کردن اکثریت رای دهندگان در مورد این که ترامپ فردی است که می تواند رهبری جهان آزاد را برعهده بگیرد، ضروری است. اما تیک تاک ساعت به گوش می رسد. در پیروزی های اولیه و گسترده ترامپ در برابر وزیر امور خارجه و بانوی اول سابق، ترامپ گفتمان روشنفکری جدیدی را از نئومحافظه کاران نشان داد، با این استدلال که جمهوری خواهان دیگر از سیاست های خارجی موجود پشتیبانی نمی کنند. این گفتمان در حقیقت دروغی بیش نبود چرا که سیاست های اصلی واشنگتن تغییر نخواهد کرد. بسیاری از نئومحافظه کاران که به طور هم زمان تعهد شکننده ای به اصول محافظه کارانه دارند در اصل حامی سیاست های نامزد حزب دموکرات هستند.
ترامپ سوالات سختی در مورد هزینه مبادلات و مداخلات نظامی در پیش روی خود می بیند، حتی این خطر وجود دارد که دوباره درباره جنگی که حزب او در عراق به راه انداخته مورد پرس وجو قرار بگیرد. او ایده ای درباره این عقیده ساده، بی تکلف و بی پروای آمریکایی که باید دموکراسی را در خارج از کشور گسترش دهند ندارد. او پرسش های دشواری درباره این که آمریکا از متحدان خود چه انتظاراتی دارد در پیش رو دارد، متحدانی که بسیاری از آنها نقش مالی عادلانه یا نقشی نظامی در دفاع از عقاید غربی ندارند. به نظر می رسد ترامپ بحثی تحریک کننده اما واقعی در پیش رو دارد؛ بحثی درباره ماموریت ناتو، آیا حرکت ناتو به سمت نزدیک و نزدیک تر شدن به مسکو و سنت پترزبورگ است یا به امنیت ملی آمریکا و جمع کردن تنش ها در اروپا وفادار می ماند؟ چیزی که بیش از دو دهه است تشکیلات سیاست خارجی آمریکا از بحث درباره آن اجتناب می کند.
با این حال، داشتن غریزه ای ستودنی یک چیز است و سیاست هایی که اعمال می شوند چیزی دیگر. نکته واضح این است که ترامپ هنوز چیزی برای فروختن ارائه نکرده است. او ایده های خود را با جزئیات کافی توضیح نداده یا در مسائلی که واقعا اهمیت دارد سیاست تازه ای برای پیاده سازی ارائه نکرده است. چه معاملات تجاری ای قرار است مشارکت در اقیانوس آرام را بهتر کند؟ چطور می خواهد داعش را شکست دهد؟ چطور خط جدیدی با چین رسم خواهد کرد تا از نظر اقتصادی دریای چین جنوبی را کنترل کند؟ چطور تصورات او از همکاری با روسیه با وجود رفتار به طور فزاینده خصمانه با این کشور، شکل خواهد گرفت؟
ترامپ هیچ گاه به این سوالات پاسخ نداده و در واقع بسیاری از سوالات دیگر را نیز بی پاسخ گذاشته است. تصور ترامپ از رابطه با روسیه این سوال را پیش می آورد که چطور اتحادی با مسکو شکل خواهد گرفت که منافع واشنگتن را هم تامین می کند؟ هجوم سخت نخبگان و افکار عمومی بدون روشن ساختن این مساله مشکل ساز خواهد بود. این کمکی نمی کند که نقل قول نادرست رئیس جمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین را به ترجمه ای نادرست از روسی به انگلیسی نسبت دهیم. پوتین در توصیف ترامپ او را «رنگارنگ» و «مستعد» نامید به جای این که «درخشان» و «نابغه» بخواند. برخی مخالفان تندروی ترامپ حتی تلاش دارند که او را «عامل کرمیلین» معرفی کنند، برخی از این حملات حتی به تضعیف اخلاقی زمین بازی، بیش از آنچه ترامپ انجام داده بود، انجامید.
ماشین تبلیغاتی کمپین ترامپ با اجازه دادن به این که نامزد جمهوری خواهان در یک مصاحبه در برابر لری لینگ ظاهر شود مشکل را تشدید کرد. این مصاحبه برای شبکه آرتی انجام شد، شبکه ای که به روسیه امروز مشهور است، شبکه ای برای تبلیغات روسی در خارج از کشور که بینندگان داخلی بسیار کمی دارد. حقیقت این است که شرکت در این مصاحبه به سختی قابل قبول است، وابستگی کینگ به آرتی حداقل سه سال است که مشخص شده است.
خطاهای ترامپ نشانه ای آشکار از بی حوصلگی او در سازش با کارشناسنان است. متاسفانه هیچ کس نمی تواند امنیت ملی کشور را به غریزه و بداهه یک رئیس جمهور بسپارد. در طول تکامل مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، از زمانی که ترامپ نامزدی رسمی اش را اعلام کرد، مشخص شده است که ادامه مسیر یک کمپین به این شکل امکان موفقیت اندکی را باقی می گذارد.
ترامپ با دو چالش اساسی برای تقویت پیام خود در سیاست خارجی مواجه است. اول این که بسیاری از نخبه ها و چهره های عملگرا تمایل به شناسایی چهره خود در کنار نامزد جمهوری خواهان ندارند، این مساله کار را برای ترامپ در جهت گرفتن نصیحت و رساندن صداهای تغییر، از مشاوران به سمت مردم در برابر تعصبات موجود، مشکل تر می کند. حقیقت این است که بسیاری از چهره های جمهوری خواه هنوز در کنار ترامپ و اندیشه های او در سیاست خارجی نایستاده اند. مواضع اصلی او در سیاست خارجی با پشتیبانی تمام جمهوری خواهان همراه نیست، در حالی که برخی از این افراد می توانند تجربه و تخصص ارزشمند خود را در اختیار ترامپ قرار دهند.
چالش دوم ترامپ این است که مشاورانی در اطراف او حضور دارند و قرار است مبلغ سیاست های خارجی او باشند که خود خارج از فضای فکری و غرایز سیاست خارجی او تفکر می کنند. چهره های عمومی کمپین او مانند رودلف جولیانی، کریس کریستی و نیوت گینگریچ ممکن است در فضای داخلی آمریکا برای کمپین ترامپ تاثیری مثبت داشته باشند اما برای سیاست گذاری خارجی کمتر توان و تجربه ای برای مشاوره دادن به ترامپ و اشتراک گذاری عقاید و غرایز او دارند. ایده های آنها در سیاست خارجی به کلی با آن چه ترامپ تیتروار تا کنون اشاره کرده متفاوت است. اخیرا مدیر سابق سازمان سیا، جیمز وولسی به عنوان مشاور ارشد در کمپین ترامپ عضو شد، کسی که مدافع پیشرو جنگ عراق بود، سیاست هایی که خود ترامپ از آنها انتقاد کرده است.
ترامپ نباید و نمی تواند در برابر هیلاری کلینتون درباره جزئیات سیاست خارجی رقابت کند. با این حال دو رئیس جمهور یعنی باراک اوباما و جیمی کارتر نشان داده اند که در هنگام عمل، مشارکت عمیق رئیس جمهور درسیاست و فرایند جزئیات می تواند نتایج بدتری به بار آورد. در مقابل سبک متفاوت نیکسون و ریگان مسیر موفقیت پررنگ تری را نشان می دهد. او نیاز ندارد برای جلب نظر مردم، کلینتون را در تمام جزئیات سیاست خارجی شکست دهد اما باید بیشتر از چیزی که تا به حال نشان داده است، برای مردم رو کند. تفکر رای دهندگان به عدم توانایی ترامپ در تامین امنیت ملی می تواند به قیمت شکست بزرگی برای او تمام شود. او باید به طور جدی راهکارهایش را در برابر چالش امنیت ملی پیش روی ایالات متحده شفاف کند اگر علاقه دارد که کلید کاخ سفید را به دست بگیرد.
منبع: نشنال اینترست / مترجم: روزبه آرش
نظر شما :